آبادان در بهشتی خیالی


یادداشتی بر نمایش  « بهشت ۵۰ درجه بالای صفر » به بهانه اجرای آن در سی و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر

آبادان21

نمایش « بهشت ۵۰ درجه بالای صفر » نمایشی است که هم از لحاظ فرم و هم محتوا دچار ضعف های اساسی است . نمایش نه در شخصیت پردازی موفق است و نه در بیان قصه .

سوژه اصلی نمایش در رابطه با جنگ و دفاع مقدس است ولی مخاطب باید به سختی مکان ، زمان و موقعیت نمایش را تشخیص دهد چرا که آنقدر کارگردان به جزییات نمایش توجه کرده که از اصول اصلی نمایش اعم از داستان ، شخصیت پردازی ، میزانسن و مهمتر از همه ریتم جا مانده است و اثری خلق کرده با ریتمی بسیار کند و میزانسن های دم دستی که علاوه بر بازی های بی معنی و اغراق شده باعث آزار مخاطب می شود .

نمایش « بهشت ۵۰ درجه بالای صفر» روایتگر قصه مادری است که فرزند جوانش را در جنگ از دست داده و مدام او را در خیالش می بیند ، این توهم و خیال سیر منطقی درستی را دنبال نمی کند همچنین فلش بک و فلش فوروارد های نمایش نه تنها به فهم درست داستان کمک نمی کند بلکه باعث گیج شدن مخاطب می شود .

نمایش تنها با تکیه بر موضوع جنگ قصد دارد مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد ولی بازی بد بازیگران نمایش و انتخاب نادرست آنها به بیان قصه کمکی نمی کند و بیش از هر چیز دیگر مخاطب را کلافه می کند ، برای مثال انتخاب بازیگر زن نمایش که همه او را عمه خطاب می کردند بسیار نادرست بود به این دلیل که ما از نظر فیزیکال بازیگری جوان و چالاک را میبینیم که به کمک گریم تنها موهایش سفید شده ،در حالیکه عمه شخصیتی است که به سختی راه می رود و مدام ناله می کند .

در طراحی میزانسن نمایش آنقدر که کارگردان به جزییات توجه کرده بود ، کلیات را از یاد برده بود و ما تنها المانهای جزء به جزی را می دیدیم که هر یک به تنهایی خلاقانه و جذاب بود ولی در کنار هم قرار گرفتن آن ها پازلی چند تیکه را نشان می دهد . دکور نمایش به صورت پلان و کاملا خلاقانه طراحی شده ولی این خلاقیت سبب شده توجه به میزانسن نمایش فراموش شود و کارگردان برای استفاده از این دکور متفاوت همه چیز را فدای فرم و اجرایی کند که حتی بازیگرانش در آن گیج شوند چه رسد به مخاطب البته عدم نورپردازی صحیح نیز بی تاثیر نیست .

نسترن داوودی – تئاتر فستیوال

۹ نظر ثبت شده است .

  1. سعید گفت:

    سلام….
    ۱/ در ابتدا سالن انتظامی رو دادن برای اجرای این نمایشس ولی چون جواب گوی اجرا نشد جشنواره سالن هنر رو داد..
    دوست عزیز این کار دفاع مقدس نیست/
    بهادری … شما اگر درک تئاتر دارید نقد کنید نه اینکه ی جماه بنویسید …..
    سلمان / خوشحال میشم اگه بتونی نصف این کار ببندی بچه پایتخت و خلاصه دوستانی که نقد یک خطی مینویسند کار رو نگرفتند///
    آقایی راد مشخصه کار رو درک کردی چون به چند نکته مهم اشاره کرده که فکر نکنم کسی اصلا فهمیده این رو

  2. رحیمی گفت:

    سلام
    این نمایش یک تئاتر واقعی بود
    این کار ضعیف نیست
    فیلم سینمایی نیست که
    ۹۰ درصد ما از تئاتر انتظار حال و هوای فیلم سینمایی داریم
    چونکه تئاتر رو نمی فهمیم

  3. سلمان گفت:

    آقا ضعیف بود ، ضعیف …
    ولی خوبه کارای شهرستان تو جشنواره حضور دارن .

  4. احمدی راد گفت:

    سلام.
    من کار رو دیدم. با نظر شمیم خانوم همعقیده هستم. این کار نباید در هنر اجرا میشد. من از عواملش پرسیدم، اونها گفتند این سالن رو بعد از دوبار جابجایی به دست آوردن و سالن قبلی که پیشنهاد شده بود شرایط بدتری داشت و مجبور شدند پلاتوی مورد نظرشون رو بالای صحنه بسازند.
    در خصوص یادداشت خانوم داوودی، باید بگم که با نگاهتون موافق نیستم، شاید خیلیها این کار رو دفاع مقدسی صرف بدونند اما من جنبه اجتماعیشو بیشتر دیدم. یه کار متفاوت و اتفاقا بازیهای روان و نمایشی که از شعار و حرفهای قلمبه سلمبه فرار کرده و با روایتی که تا حالا از جنگ ندیدیم روبرومون میکنه.
    هرچی کار شده درباره خود جنگ بوده اما در این نمایش با روی دیگر جنگ و عواقب جبران ناپذیرش روبرو میشیم، سکنه شهرهایی که نقطه مرکزی جنگ بودند و هنوز در حال جنگیدن با مصائب باقیمونده از جنگ هستند. آدمهایی که هنوز خودشونو جنگزده میبینند و میدونند.اونها هنوز امید به زندگی دارند و با تمام سختیها هنوز عشق میورزند و تلاش میکنند. البته این خصلت جنوبیهاست.یک کار ۵۵ دقیقه ایی، که طبق استانداردهای درام نویسی هر ۵ تا ۷ دقیقه یک اتفاق جدید رو خلق میکنه و رفته رفته خلاقیت های بهتری رو از گروه شاهدیم.
    وقتی کار شروع شد تمام ترسم این بود که نکنه با یک کار دفاع مقدس کسل کننده طرفم اما با یک کار اجتماعی با زیر ساخت جنگ مواجه شدم.
    از دکور کار که هم نشان از قبرستان بود و هم یک پلان از خانه و حتی شهری نیمه تمام یا بهتر بگوییم نیمه سالم از جنگ رو میبینیم دکوری که به تمامیت کار روح میدهد و جای جای اون رو در طول نمایش کاربردی میکنه. این دکور در میزانهای ساده و روان نمایش بسیار موثر بود و راه رفتن بازیگران روی این دکور به فاکتور بازیگری آنها رو کاملتر کرده بود.
    میتونم بگم پیام این کار جهانی است و میتونه در خصوص هر جایی که جنگ به اونجا سر زده صدق کنه.
    با آرزوی موفقیت برای گروه آبادانی و همه ی دوستان.

  5. صادقیان گفت:

    بهتراست بدنبال داستانی که آخرش این می شودآن می شود نباشیم اینجا وضعیتی نگران کننده اتفاق افتاده است بهتراست وضعیتی که جلوی چشممان هست را ببینیم تا منتظر داستانشان باشیم وضعیت راببینیم داستانش پیداست درشهری که بهشت آدمهاست درآن میمیرن زنده می شوندشهیدمی دهندانتظارمی کشندبچه دار می شوندزندگی می کننددرزمان جنگ شهیدشدن ولی زنده ماندن ولی حالا،سالهابعدازجنگ زنده ان ولی میمیرند.

  6. راوی گفت:

    خانم نسترن.منم این نمایش رادیدم ولی برعکس شمابهشت آبادانیهاراخیالی ندیدم بهشت آبادان هرچندبه قبرستان تبدیل شده ولی واقعی است هرجندبسیارگرم است ولی وجودداردهرچندشب عروسی پسران جوانش بمب برسرشان ریخته شدودامادشان شهیدبردستان عزاداران گل پوش است ولی بهشت است ومادران جوانشان که به نظرشماپیرن ولی چابک جوان هستندوموهایشان درفراق فرزندان جوان وشهیدشان سفیدشده است

  7. محسن سيف،ابادان گفت:

    خانم نسترن،بهتر است ادما وقتی حرفی برای گفتن ندارند،ننویسند،بهت پیشنهاد می کنم ،بیشتر مطالعه کنی تا بتوانی مثل یک مخاطب حرفه ای اثر های این چنینی رو ببینی!

  8. بهادري گفت:

    از نحوه نوشتار شما مشخص است که متاسفانه اصلا نمایش را درک نکرده اید

  9. شميم گفت:

    من نمی دونم چرا اصلا این کار توی هنر اجرا شد ؟
    همه از نمایش زده شدن تا خسته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *