اعظم عرفانی بازیگر نمایش ” اپرت نیرنگ و اورنگ” ، از سال ۷۹ حرفه بازیگری را شروع کرده است . وی که از شاگردان داوود فتحعلی بیگی بوده و در کارهای قطب الدین صادقی و حمید آذرنگ نیز حضور داشته ، در این نمایش در دو نقش موفق “ایرج” و “حاج صفر” ظاهر شده است . به بهانه اجرای این نمایش در هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی – سنتی مصاحبه ی کوتاهی با او ترتیب دادیم که می توانید در ادامه بخوانید :
همکاری تان با این گروه به چه صورت شکل گرفت ؟ پیش از این هم در نمایش های آیینی -سنتی ایفای نقش کرده بودید ؟
دو سال پیش ، با ملیکا رضی -کارگردان این کار- در جشنواره نمایش های آیینی – سنتی ، آشنا شدم . آن موقع کاری برای جشنواره ماه کارگردانی می کردم و از او کمک خواستم تا بازیگری به من معرفی بکند و از همان موقع ارتباط مان شکل گرفت . قسمت بر این بود که ملیکا با من تماس گرفت و نقش صفر را به من پیشنهاد داد . در ابتدا نپذیرفتم و گفتم تا به حال چنین کاری نکرده ام و بازی نکنم بهتر است . به اصرار خانم رضی ماندم و بعد نقشم دوتا شد . در کنار “صفر” ، ” ایرج ” را هم بازی کردم و باورم نمی شود که توانستم نقش را به اینجا برسانم .
در رابطه با این دو پرسوناژ بگویید و سختی های بازی در نقش یک مرد .
روی این کار اتودهای زیادی زدم . همه ی بچه ها به من کمک کردند . تصمیم گرفتم یک لهجه ی ترکی قزوینی به آن اضافه کنم . البته قزوینی ها ترک نیستند ولی به واسطه ترک نشین هایی که در اطراف آن زندگی می کنند ، برخی چیزها را سعی کردم به واقعیت آن منطقه نزدیک کنم و شیرینی های خاصی به حاج صفر بدهم که مردم آن را دوست داشته باشند و انشالله که موفق بودم.
بازخوردی که از مخاطبان بعد از اجرا گرفتید چطور بود ؟
شاید در کارهای دیگر کمی استرس برای رفتن به روی صحنه داشتم ولی مردم با این کار ارتباط خوبی برقرار کردند و در دلشان بازی می کردیم . از طرفی صحنه سه سویه چیده شده بود ، خیلی راحت بودم و احساس خوبی داشتم . واقعا با حاج صفر کنار آمدم و حاج صفر شدم . آن را دوست دارم و عاشقانه آن را بازی کردم .
نقش های بعدی را هم دوست دارید در همین زمینه و نزدیک به این پرسوناژ بازی کنید یا به عنوان یک نقش ماندگار در ذهنتان کنار می گذارید ؟
نمی دانم . باید ببینم چه پیشنهاداتی در آینده می شود و چگونه می توانم با آن نقش ها کنار بیایم . ولی نمایش های آیینی – سنتی که مردم تا این حد با آن ارتباط برقرار می کنند را دوست دارم . فکر می کنم در جامعه ی الان که مردم کمتر به دیدن تئاتر می آیند ، این کارها موفق هستند .
امروز روز دوم جشنواره است . فرصت کردید کاری در جشنواره ببینید . نظم جشنواره ی امسال چگونه بود ؟
نه . متاسفانه ما که امروز اجرا داشتیم از دیروز درگیر کار خودمان بودیم و نتوانستم کاری را ببینم . ولی برنامه ام این است که کارها را ببینم . فقط پیشنهادی که به جشنواره دارم این است که برای ما که جزء جشنواره هستیم و زحمت کشیدیم و کارمان پذیرفته شده است ، کارتی در اختیار ما قرار می دادند . برای دیدن کارها بلیتی به ما ندادند . شاید به این دلیل دوستان ما که در جشنواره هستند ، امشب در سالن نبودند و من مردم عادی را دیدم . اگر تمهیداتی میشد و اگر حس رقابتی بود ، دوستان امروز می آمدند و کارمان را می دیدند . به هر حال ، من حتما برای دیدن کارهای جشنواره می روم .
و صجبت پایانی ؟
از ملیکا رضی ممنونم به خاطر این که من را انتخاب کرد و به من اعتماد کرد که روی صحنه اش قدم بگذارم . برای تئاتر بسیار ارزش قائلم و از کودکی در آن کار کرده ام . امیدوارم روزی همه ی بچه های تئاتر سعادتمندتر شوند . فقر در تئاتر حل شود . مشکلات تئاتری ها حل شود تا با فراغ بال و با عشق بیشتری روی صحنه حاضر شوند .
فقط امیدوارم تبدیل به کلیشه نشوید.
عزیزم عالی بودی. مرسی از بازی خوبت که واقعا در کل کار تاثیر گذار بود. ?
مشکل اینکه خود شرکت کنندگان در جشنواره بلیط برای دیدن باقی کارها را ندارند مشکلی بس کهنه است. حتی در جشنواره فجر هم این معضل وجود دارد. مشکلی پیش پا افتاده که البته می تواند تبدیل به مشکل بزرگی شود.