موسسه فرهنگی ، هنری فانوس این روزها در حال برگزاری یک رخداد هنری با نام ” بداهه، موسیقی، مونولوگ” است که شرکت کنندگان شامل حداقل دو موزیسین و یک اجراگر مونولوگ ، پانزده دقیقه فرصت دارند تا براساس موضوعی که به آن ها داده می شود ، مونولوگ و موسیقی ای بداهه بسازند . خبرنگار تئاتر فستیوال با امیرعلی ابراهیمی یکی از شرکت کنندگان این رخداد که تاکنون نمایش های “فوت کردن در گوش کرگدن” و “پایان هالیوودی” را به روی صحنه برده است ، گفت و گویی داشته که می توانید در ادامه بخوانید .
امیرعلی ابراهیمی با بیان اینکه همیشه برنامه های تماشاخانه فانوس را پیگیری می کند ، درباره نحوه آشنایی با رخداد هنری “بداهه ، موسیقی ، مونولوگ” و شرکت در آن گفت : برایم بسیار جذاب بود که این برنامه به صورت بداهه انجام می شود و دوست داشتم خودم را به چالش بکشانم به همین دلیل در این رخداد شرکت کردم . نحوه ی اجرای این برنامه به این صورت است که یک گروه موسیقی و یک نفر مونولوگ گو هستند و ۱۵ دقیقه زمان دارند تا برای ارائه آماده شوند ، به شخصه دوست داشتم اجرا به صورتی باشد که بعد از مشخص شدن موضوع ارائه بلافاصله آغاز شود .
وی ادامه داد : من نویسنده هستم و تجربه بازیگری ندارم . به همین خاطر فرایند خلق اثر ، حداقل در مرحله ارائه طرح آن می تواند به صورت جرقه ای باشد .
ابراهیمی با بیان اینکه تخصص او بیشتر در رابطه با مونولوگ است ، گفت : من بیشتر با تک شخصیت یا چند شخصیت که در قالب یک کاراکتر دیالوگ می گویند ، ارتباط برقرار می کنم . این رویداد فرصت خوبی بود که بتوانم خودم را به چالش بکشانم و ببینم در این فرصت ۱۵ دقیقه ای می توانم به نتیجه مطلوب برسم یا نه . چون من بیشتر کار نویسندگی انجام می دهم ، وقتی متنی را به من می دهند ، به عنوان نویسنده ای که خوانش می داند ، در مقابل تماشاچیان قرار می گیرم ، چرا که بازیگری فن جداگانه ای است و نویسندگی هنر مجزایی .
نویسنده نمایش “داستان جالب یک نویسنده” در مورد موضوعاتی که در این رخداد به شرکت کنندگان داده می شود ، توضیح داد : موضوع من میدان آزادی بود ، موضوع گروه های دیگر میدان انقلاب و فرودگاه امام خمینی بود . امشب هم که برای دیدن کار سایر شرکت کنندگان آمدم ، بهشت زهرا و چهار راه ولیعصر موضوعاتی بودند که باید در رابطه با آن ها مونولوگی را اجرا می کردند .
در هر یک از این موضوعات ما کاراکترها و اتفاقاتی را می بینیم . وقتی اسم فرودگاه امام برده می شود ، بلافاصله به یاد کسی که در حال مهاجرت است یا یک طبقه اجتماعی و تیپ خاصی می افتیم . در موضوع میدان انقلاب ، کتابفروش ها ، دستفروش ها ، فرایند مطالعه پایین کشور و مسائلی از این دست به ذهن می رسد . در بهشت زهرا هم می توان مرگ و رویدادهای پس از مرگ یا قبل از آن را سوژه قرار داد .
این نویسنده جوان درباره تجربه آماده کردن یک اثر در مقابل تماشاگران به خبرنگار تئاتر فستیوال ، توضیح داد : من برای نوشتن درباره موضوعی که به من داده شد بین جمعیت رفتم . از آنها پرسیدم که دوست دارند چه چیزی درباره میدان آزادی بگویم ؟ تک جمله هایی که مردم به من گفتند ، نوشته را خیلی جذاب تر می کند .
به نظر من مهم ترین ویژگی یک هنرمند ، در هر قالبی ، نویسنده ، شاعر و … این است که بینش و جهان بینی مشخصی دارد . وقتی من یک کتاب از احمد محمود به طور مثال “زمین سوخته” را می خوانم، پیش زمینه ای دارم که او چگونه به دنیا نگاه می کند .
کسانی که مرا هم به واسطه نویسندگی ام بشناسند ، می دانند که من هم رنگ و بوی خاص خودم را دارم . این می تواند برای تماشاچی جذاب باشد که وقتی موضوع میدان آزادی به او داده می شود این نویسنده چگونه در رابطه با آن می نویسند و چه نگاهی دارد .