” بادکنک ” اثری متفاوت در هنر نمایش است .
اثری که مخاطب خود را غافلگیر می کند . زیرا پس از ورود به سالن تازه او متوجه فرم و سبک متفاوت این اثر می شود .
با توجه به گستردگی هنر نمایش ، بادکنک اثری است که ادعایی در داشتن قصه و ایده داستانی ندارد ، تنها رکن اصلی که بر آن تاکید می کند سرگرمی و درگیر کردن احساس مخاطب است .
طراحی صحنه این اجرا از فضایی کاملا سفید تشکیل شده است ، در انتهای این فضا کپه ای از پارچه های سفید قرار دارد که به آرامی هر از چند گاهی تکانی به آنها وارد می شود . مخاطب غرق تماشای آن پارچه ها می شود و اجرا با ریتمی بسیار بسیار کند و کسل کننده آغاز می شود ؛ به آرامی پارچه ها جان می گیرند و به حرکت در می آیند ، هر چه می گذرد بزرگ و بزرگ تر می شوند و مخاطب منتظر می ماند تا ببیند چه اتفاقی قرار است برای آن بیافتد ، با گذر زمان متوجه می شود که شاهد هیچ اتفاقی نخواهد بود تنها حس او درگیر اجرا می شود ، همین .
” بادکنک ” همانند تجربه قرار گیری در فضایی متفاوت برای دریافت احساسی متفاوت تر است .
گویا به سفری کوتاه و جستجوگرانه رفته اید و در این سفر حواس شنیداری ، لامسه و دیداری شما درگیر اجرا می شود . موسیقی ، صدا و نور بسیار تاثیرگذار است .
زیرا به وسیله موسیقی و نور بسیاری از صحنه های اجرا معنا پیدا می کند .
” بادکنک ” را می توان تجربه دیدن یک موجود عجیب در فضایی ماورایی دانست که تنها دغدغه اش درگیر کردن احساس مخاطب و ارتباط دو سویه با او است .
این موجود عجیب گاهی حس ترس به مخاطب خود القا می کند و گاهی حس امنیت و گاهی تلاطم .
اما آنچه مهم است اینکه ” بادکنک ” نه پیامی دارد و نه قصه ای . تنها یک تکنیک اجراست که از شیوه های کلامی استفاده نکرده ، در حالی که به انسان متکی است و با استفاده از بدن بازیگر و مهارت او در به حرکت در آوردن این موجود عظیم الجثه شکل گرفته و به اثری هنری تبدیل شده است .
حضور مخاطب در این اجرا بسیار تاثیرگذار است و اگر ارتباط دو سویه اجراگر با مخاطب شکل نگیرد ، اساسا اجرا به پیش نخواهد رفت .
این اجرا برای مخاطب کودک خود نیز همانند سقوط یک موجود فضایی عجیب می ماند . زیرا عروسکی بزرگ مدام به سمت او می آید و هر لحظه ممکن است او را با خود به فضا ببرد .
به همین خاطر می توان گفت ” بادکنک ” اجرایی متفاوت اما متوسط از یک گروه هلندی در جشنواره تئاتر فجر است که با درگیر کردن احساس مخاطب در هر سنی او را تا آخر به امید اینکه اتفاق جدیدی فضای اجرا را عوض کند ، همراه خود می کند و در نهایت او را در بدون هیچ اتفاقی رها می کند و اجرای به پایان می رسد .
آرزو شفق – دپارتمان نقد تئاترفستیوال