افسانه زمانی کارگردان شناختهشده نمایش های عروسکی و آئینی و سنتی که نمایش هایی چون “ملی” ، “سه بچه خوک” ، “کابوسهایی در مضرات دخانیات” و … را در کارنامه خود دارد ، این روزها نمایش “ناسور” به نویسندگی خیرالله تقیانی پور را که در شهریورماه سال گذشته در جشنوارهی نمایشهای آیینی و سنتی اجرا رفت در تالار حافظ به روی صحنه برده است . به بهانه اجرای عموم این نمایش خبرنگار تئاتر فستیوال ، گفت و گویی با زمانی داشته است که می توانید در ادامه بخوانید .
افسانه زمانی کارگردان نمایش “ناسور” با بیان علاقه اش به نمایش های آیینی و سنتی گفت : ” من سال ها است که در زمینه نمایش های آیینی و سنتی کار می کنم و همیشه بر قصه های ایرانی در کارهایم ، چه در کارهایی که برای بچه ها انجام داده ام و چه بزرگسالان ، تاکید داشتم و سعی کردم به نوعی از شیوه های نمایش ایرانی در کارم استفاده کنم . در دوره ی قبلی جشنواره آیینی بنا شد که کاری را برای این جشنواره آماده کنم ، سپس ایده ی اولیه ای که داشتم را با آقای تقیانی پور درمیان گذاشتم و ایشان متن را نوشتند .”
وی در مورد شکل گیری این اثر نمایشی گفت : “ایده ی اولیه تنها یک خط قصه بود و زمانی که به مرحله ی نگارش رسید و متن آماده شد، می دانستم که برای کارگردانی چه می خواهم . بعد از نوشته شدن متن ، بر اساس شیوه ی اجرایی ، ویرایش نهایی و بازنویسی مجدد انجام شد و تبدیل به آنچه شد که بر روی صحنه می بینید .”
کارگردان نمایش “ناسور” در مورد انتخاب بازیگران و تمرینات این نمایش توضیح داد : “همه ی بازیگران تجربه ی بازی در نمایش های ایرانی را داشتند . خانم میرعلمی به خاطر سال ها همکاری با آقای حسین کیانی ، با نمایش های ایرانی آشنایی دارند. آقای علیرضا آرا و خانم الهه شه پرست نیز جزو گروه آقای کیانی هستند و سال هاست در این زمینه کار می کنند . خانم نسیم ادبی اگر انحصارا نمایش ایرانی را به این مفهوم کار نکرده باشند ولی با شیوه های نمایش ایرانی آشنا هستند . من سال هاست که با نسیم ادبی آشنایی دارم و می دانستم که آواز می داند و صدای خوبی هم دارد . با توجه به شناختی که از توانمندی ایشان در خواندن و بازیگری داشتم ، او را برای این نقش انتخاب کردم .”
وی با بیان اینکه کنار آمدن بازیگر با این شیوه ی اجرایی سختی های خودش را دارد ، گفت : “ما تمرینات طولانی مدتی داشتیم ، زمان جشنواره حدود دو ماه وقت گذاشتیم که بچه ها بتوانند با شیوه های نمایش ایرانی آشنا شوند . بخش شبیه خوانی بخش سختی بود . کمتر در میان بازیگران زن حتی بازیگران مرد این تجربه را داریم که شبیه خوانی کار کرده باشند . ما از آقای محسن هاشمی برای بخش آموزش شبیه خوانی و آواز استفاده کردیم و با تمرینات مکرر و پشت سر هم به این اجرا رسیدیم .”
زمانی در مورد کاراکتر شیرین که الهه شه پرست بازیگر آن است ، گفت : “کاراکتر شیرین لال است و حرف نمی زند ، اما حضوری تاثیرگذار در کار دارد . رساندن بازیگر به نقشی که دیالوگ ندارد و فقط اکت دارد و حضورش باید در صحنه موثر باشد واقعا کار سختی است . رسیدن به ریزه کاری های این نقش بسیار زمان برد ولی خوشبختانه خانم شه پرست به خوبی از پس این کار برآمدند .”
این کارگردان تئاتر در مورد دلیل استفاده از شبیه خوانی زنان در نمایش “ناسور” توضیح داد : “قصه بر اساس کاراکترهایی پیش می رود که مطرب هستند و با موسیقی آشنا ، به همین دلیل خط قصه را به این سمت سوق دادیم که اعتراف نامه ی ملک در قالب اجرای یک شبیه خوانی باشد . ما در طول تاریخمان شبیه خوانی زنان را داشتیم اما جزو شیوه هایی است که به تدریج فراموش شده و دیگر اجرا نمی شود . در سال های اخیر برخی شیوه ها مانند نقالی یا حتی سیاه بازی را خانم ها تجربه کرده اند ولی کمتر دیده شده که خانم ها به سمت شبیه خوانی بروند . به هر حال استفاده از این شیوه تجربه ی جذابی برای من و گروه بود که زن ها به گونه ای که در تاریخ وجود دارد بتوانند مجالس شبیه خوانی اجرا کنند و خط قصه به سمتی نمایش را هدایت می کند که شبیه خوانی جزو بافت قصه می شود .”
این کارگردان نمایش های ایرانی در مورد دلایل اینکه چرا کارگردانان به ویژه کارگردانان جوان کمتر به نمایش های ایرانی گرایش دارند ، توضیح داد : “به روی صحنه بردن نمایش ایرانی ، کار سختی است چرا که توانمندی خاص خودش را می خواهد . شما باید کاملا با این شیوه ها آشنا باشید که مستلزم آن است روی این شیوه ها کار کرده باشید ، پژوهش کرده باشید و آشنایی داشته باشید . ابتدا به ساکن اگر شناخت درستی از نمایش ایرانی و شیوه های مختلف آن نداشته باشید ، برای شما کار سختی است . مسئله ی دیگر شاید مربوط به کمبود متون در این زمینه باشد . در واقع دسترسی به متون ترجمه شده برای نسل جوانمان راحت تر است و به همان نسبت تعداد نمایش های ایرانی کمتر است و با توجه به اینکه با حجم عظیمی از دانشجویان تئاتر و نسل جوانی که وارد حیطه ی نمایش شدند ، روبرو هستیم که برای کار کردن احتیاج به متن دارند ، می بینند که رفتن به سراغ نمایشنامه های ترجمه شده ، راحت تر است .”
وی در ادامه افزود : “کمبود متون مسئله ای است که نمایش های ایرانی در این سال ها از آن رنج برده ، کمتر به آن پرداخته شده و حمایت کمی هم که از این شیوه های نمایشی می شود ، مزید بر علت است . استقبالی که از نمایش های غربی می شود و یا تمایلی که متاسفانه جامعه پیدا کرده ، باعث می شود کمتر به سراغ این شیوه ها بیایند . اما آن چیزی که مهم است ، این است که تماشاگر ما واقعا با این شیوه ها ارتباط برقرار می کند و آن را دوست دارد چرا که به نوعی در زندگی روزمره و تاریخ شان تنیده شده است و نوستالژی که نسبت به این نوع قصه ها و شیوه ها دارد ، از جنس خودشان است . فکر می کنم با یک نگاه تازه تر و در واقع سیاست گذاری های درست برای این شیوه ها و تولید متون بیشتر برای نمایش ایرانی ، می توانیم آینده ی بهتری را برای این نوع نمایش تصور کنیم .”
افسانه زمانی در پایان با بیان اینکه امیدوار است شرایط هنر نمایش در کشور به سمت و سویی برود که استقبال از نمایش های ایرانی بیشتر شود ، گفت : “باید سیاست گذاری هایی شود که نسل جوان ما برای کار کردن در این زمینه تمایل پیدا کند و شیوه هایی داشته باشیم یا به نوعی نمایش هایی را اجرا کنیم که مخاطب امروز ما به راحتی بتواند با آن ارتباط برقرار کند .لذا باید شیوه های نمایش ایرانی را از شکل موزه ای خارج کنیم و در قالب نمایش های امروزی تر بیاوریم تا مخاطب به راحتی و به خوبی با آن ارتباط برقرار کند .”