سارتر می گوید : ” اگر یک افلیج برنده ی مسابقه ی دو نشود ، مقصر خود اوست .”
بی شک اگر یک افلیج در مسابقاتی که مختص معلولین برگزار می شود نتواند شرکت کند و نتواند مقامی کسب کند ، مقصر خود اوست . چرا که بی نهایت معلول از سراسر جهان هر ساله با غلبه بر ضعف جسمانی خود ، در مسابقاتی که اختصاصا برای معلولین برگزار می شود شرکت می کنند و نتایج خوبی هم کسب می کنند . آنها فعالیت و بودن در اجتماع را به خانه نشینی و دوری از جمع ترجیح می دهند و فعل خواستن را صرف می کنند .
اما سوال این است : آیا باید معلولین را به صرف معلول بودن ، از افراد دیگر جامعه جدا کرد و تمام فعالیت ها را درون خودشان انجام داد ؟! آیا نمی توان در مواقعی معلولین جامعه را با افراد سالم کنار یکدیگر قرار داد و باز هم به نتیجه دلخواه رسید ؟! مثلا اگر یک معلول ، از ناحیه ی پا دچار مشکل است ، نمی تواند کارهای پشت میزی را انجام دهد ؟! اگر دیگری ناشنوا باشد نمی تواند با کامپیوتر کار کند ؟! و هزاران مثال دیگر که می توان معلولین را در جامعه به کار گرفت و از آنها استفاده کرد .
ما در اینجا این دید کلان را کنار می گذاریم و به حوزه ی تئاتر می رسیم . همه می دانیم که تئاتر معجزه گر است و تئاتر درمانی توانسته است افراد بسیاری را درمان کند . اما در اینجا بحث ما درمان هم نیست ! بحث ما حضور معلولین در جامعه ی هنری و دیده شدن است . بحث بر سر این است که بس است جدا کردن معلولین ، به دیده ی ترحم نگاه کردن ، سرگرم کردن معلولین و متاسفانه در مواقعی گول زدن آنها و حتی بدتر از آن سوءاستفاده از معلولین برای کسب اعتبار و به واسطه ی آن دریافت سالن و امکانات و اعتبار و مزایا و …
در بسیاری از تئاترهایی که در طول ماه به روی صحنه می روند به دلیل نوع نمایشنامه و کارگردانی ، عملا تفاوتی نمی کند که از بازیگر سالم استفاده شود و یا معلول . پس چرا نمایش هایی که به عنوان تئاتر معلولین به روی صحنه می روند تلاش در نشان دادن ضعف بازیگران معلول است ؟! آیا نمی توان به گونه ای طراحی کرد و میزانسن داد که معلولیت سوژه ی اصلی نباشد ؟! آیا بسیاری از نمایشنامه های مطرح جهانی را نمی توان با بازیگران معلول به روی صحنه برد ؟! آیا نمی توان بازیگران معلول را بازیگر دانست و به چشم واقعی ، نه ترحم و دلسوزی نگاه کنیم ؟ آیا نمی توانیم باور کنیم که معلول هم باید بتواند ، که قطعا می تواند اگر میدان بدهیم !
برگزاری جشنواره تئاتر معلولین خوب است ، اما آیا توانسته ایم کاری کنیم که برد این جشنواره فراتر از جامعه ی معلولین برود ؟! آیا این دور باطل نیست ؟ آیا نمی توانیم این جشنواره را به گونه ای برگزار کنیم که مخاطبش مردم باشند ؟ نه همچون حالا که مخاطبش نه مردم هستند و نه هنرمندان ، بلکه تنها خانواده های معلولینی هستند که در جشنواره حضور یافته اند .
و حال یک سوال دیگر از مسئولین ، آیا مطمئنید که این معلولین توان رقابت با دیگر هنرمندان را ندارند ؟ آیا سنگ محک خوبی برای بازیگران و هنرمندان پرادعای تئاتر ما نیست که در این چالش شرکت کنند و هر نتیجه ای که حاصل شد شجاعانه بپذیرند ؟!
اگر در یک تئاتر ، بازیگران معلول ، همپای بازیگران سالم پیش می روند و حتی در مواقعی اشتباهات و نواقص بازیگران سالم را با هوشمندی پنهان می کنند ، یعنی این معلولین آنچه را که باید ، انجام داده اند و فراتر از توقع پیش رفته اند و خواستن را صرف کرده اند . حال نوبت ماست که به جای ترحم و دلسوزی و قربان صدقه های توخالی ، به میدان بیاییم ، فضا را مهیا کنیم ، فرهنگ سازی کنیم و بگذاریم که هنر ، خود را به معرض دید بگذارد . جشنواره تئاتر معلولین بالنفسه اتفاق مبارکی است اما بالفعل هیچ حاصلی برای جامعه ی معلولین ندارد .
فکر می کنم زمان آن فرارسیده است که لااقل در تئاتر نگاهمان را به معلولین تغییر دهیم . معلولین ویترین جشنواره ها و همایش ها و بیلان کاری ما نیستند ، معلولین انسان های پرتوانی هستند که باید حضورشان را در جامعه بپذیریم و شرایط را برای اجتماعی شدنشان فراهم کنیم .
تئاتر فستیوال فکر کنم هرچی بیشتر از این نقد و یادداشت ها بنویسی ، مسئولین بیشتر لج میکنن ! پول نفت هم که ارث باباشونه دیگه ! به کسی که جواب پس نمیدن ! پس تو ننویس شاید کمتر حیف و میل بشه … خخخخ
واقعا
خخخخخخخخخخ :d
فقط هرچی میشه حرف از فرهنگ ۲۵۰۰ ساله میزنیم ! به عمل که میرسه ، ببخشیدااا هیچ غلطی نمیکنیم !
احســـننننننننــــــت
ای آقا. از ماست که بر ماست
ممنون بابت یادداشت دلسوزانه تان . ایشالله مورد توجه قرار بگیره … البته که هزاران بار از این حرف ها هر روزه و در زمینه های مختلف گفته میشه ، ولی کو گوش شنوا!
باز هم ریاکاری و کارهای ویترینی که فقط توی ایران پیدا میشه!
خداییش هیچ جای جهان اینجوری نیست
امان از بودجه ! امان از نگاه دولتی و غیر مسئولانه و غیر دلسوزانه !
امان از پول نفت !
امان از پول نفت !
امان از پول نفت !
امان از پول نفت !
خدا پدرت رو بیامرزه ، حرف حساب زدی
یه عده بی سواد و خودخواه نشستن پشت میزا و توی ادارات ما هستن که هیچ دلسوزی ندارن
واقعا چه انرژی و توانی تزریق میشه به جامعه اگر از معلولین هم استفاده بشه . یکی از دوستان من معلول حرکتی است و من از نزدیک بازندگی او آشنا هستم . وقتی ما یک پیاده رو درست ! یک پارک مناسب و حتی اداره ، مدرسه و دانشگاه مناسب برای این گروه در جامعه نداریم چه انتظاری هست که بخواهیم در زمینه های دیگر از آن ها استفاده یا حمایت کنیم . کاش مسئولین هم نوشته تان را بخوانند
متاسفانه همه ی اقلیت ها توی کشور ما استفاده ی ویترینی دارن ! از همه لحاظ … اقلیت دینی . اقلیت قومی . اقلیت جسمی . اقلیت کاری و هرچیزی که فکرش رو بکنید … فقط وقتی نزدیک انتخابات میشه همه چی آزاد میشه ! واقعا که!
سلام . بهترین نمونه ی کار با معلولین کاری است که آقای حسین رحیمی انجام می دهد . یادم هست جشنواره تئاتر فجر سال گذشته ، نمایشی را در سالن باران اجرا کرد که فوق العاده بود و به معنای واقعی هیچ تفاوتی با سایر اجرا ها نداشت . بهتر است با حمایت از چنین افرادی زمینه ی کاری را برای گروه های بیشتری فراهم کنیم .
امیدوارم واقعا مسئولین از این دور باطل! خارج شوند .
لایک …
گل گفتی تئاترفستیوال . دمت گرم
چه جالب ! اصلا مگه معلولین هم تئاتر اجرا می کتتد ؟؟! بابا آدم های سالم(از لحاظ جسمی!) توش گیر کردن ، چه برسه به بقیه …
برپایی چنین جشنواره هایی مصداق بارز ضرب المثل : خود گویی و خود خندی ، عجب …
بابا یک بودجه ای هست و این مسئولین بیچاره هم باید یه جوری خرجش کنن دیگه !!! تئاتر فستیوال سخت نگیر . هه
آره بابا … بیچاره مردم . بیچاره معلولین . بیچاره آدمای دلسوز