نمایش “مکبث ، یک تشابه اسمی” به نویسندگی و کارگردانی راحیل بدیعی که نخستین تجربه کارگردانی وی در قامت کارگردان می باشد ، به تازگی در تماشاخانه استاد مشایخی به روی صحنه رفته است . راحیل بدیعی فارغ التحصیل رشته موسیقی است و دانشجوی ترم آخر کارشناسی تئاتر نیز می باشد ، به بهانه اجرای این نمایش خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با بدیعی داشته است که ماحصل آن را می توانید در ادامه بخوانید .
راحیل بدیعی در ابتدا در مورد نگارش نمایشنامه “مکبث ، یک تشابه اسمی” که برگرفته از نمایشنامه “مکبث” شکسپیر است ، توضیح داد : حدود یکسال پیش سر کلاس کارگردانی ، قرار شد هر کس متنی را انتخاب و روی آن کار کند ، من “مکبث” را انتخاب کردم و به همان سبک و سیاق کلاسیک خودش شروع به خواندن و تمرین کردن آن کردم . یک روز که مشغول نوشتن تحلیل آن بودم ، به این نتیجه رسیدم که همه ما به نوعی خود مکبث هستیم یعنی همه دلمان می خواهد یک سری از کارها را انجام دهیم ، کارهای وحشتناکی چون کشتن و حمله کردن به یک نفر و یا خودکشی و … و چیزی که جلوی ما را می گیرد ، ترس است .
وی ادامه داد : در نمایشنامه “مکبث” آنچه ترس را از مکبث می گیرد ، لیدی مکبث است و اگر ما چیزی به اسم وجدان و یا ترس از عواقب کار نداشته باشیم ، آن کار را انجام می دهیم و به این نتیجه رسیدم که چرا مکبث فقط برای آن دوره باشد؟! قطعا الان هم هست و همه ما مکبث هستیم . بنابراین “مکبث” را به زمان حال آوردم و زمان و مکان آن را مجهول گذاشتم . همانطور که می بینید این شخصیت ها از شهر دیگری آمده اند و ناخواسته این اتفاق برایشان افتاده و به این سمت کشانده شده اند .
کارگردان نمایش “مکبث ، یک تشابه اسمی” در رابطه با موسیقی نمایش نیز اظهار کرد : چون من لیسانس موسیقی دارم و تخصصم خوانندگی است ، همیشه دوست داشتم تئاتر موزیکال کار کنم ، به همین علت موسیقی را در جاهایی از نمایش گنجاندم . در اوایل تمرینات چنین قصدی نداشتم ولی بعد تصمیم گرفتم برخی از قسمت ها را به صورت موزیکال اجرا کنم .
بدیعی همچنین در مورد انتخاب بازیگران و تمرینات این نمایش گفت : من با کسی کار می کردم که برای افراد گروهش کلاس سلفژ گذاشته بود که بعدها به دلایلی از آن گروه جدا شدم . در آن کلاس ، برخی از افراد بازی هایشان قوی بود و دیدم حیف است که از آن ها استفاده نشود مانند دو نقش اصلی نمایش . انتخاب دیگر بازیگران برای من بسیار سخت بود چون بچه های دانشگاه مان که بازیگری خوانده اند ، برای بازی در یک صحنه نمی آیند و یا توانایی آواز خواندن ، ندارند . توانایی خیلی از کارها از جمله آواز خواندن و رقصیدن را ندارند . ولی سعی کردم برخی از بچه ها را گلچین کنم . کم و کاستی خیلی داشت چون خیلی از بچه ها نمی دانستند که آواز خواندن ، به چه صورت است و در صحنه نفس شان می گرفت . یکی از بازیگران تخصصش خوانندگی است و برای اولین بار بود که بازیگری را تجربه می کرد .
این بازیگر تئاتر در مورد متریال به کار رفته در دکور اذعان کرد : در ابتدا برای دکور چیزهای دیگری در ذهن مان بود ولی به مرور زمان به این نتیجه رسیدیم که باید متریال ارزان تری را انتخاب کنیم چون خیلی گران در می آمد . در نتیجه از کارتون استفاده کردیم که خوب از کار درآمد چون هم سبک است و هم با توجه به سالن اجرا ، به گونه ای است که به راحتی می توانستیم آن را در هر گوشه ای جا دهیم تا مزاحم گروه های دیگر نباشد .
راحیل بدیعی در پایان در مورد بحث هزینه ها و کمک هایی که باید در این زمینه به گروه های جوان شود ، گفت : شغل من چیز دیگری است ، در حقیقت منبع در آمدم که بتوانم تک تک وسایل اجرا را بخرم ، پول پلاتو را دهم ، چیز دیگری به غیر تئاتر است . بچه ها به من لطف داشتند و تاحالا حرفی از پول نزدند ولی نمی شود که این همه بازیگر را به امان خدا رها کرد ، به همین دلیل گلایه دارم . حداقل برای کسانی که کار اول شان است و می دانند که کارشان خوب است ، مزایایی در نظر بگیرند تا حداقل یتوانند هزینه کف سالن را بدهند نه اینکه در همان ابتدا که برای اجرا می آیی ، از شما کف سالن را می خواهند . من باید چهار و نیم میلیون برای کف سالن می دادم و نمی توانستم با حقوق یک ماه یا دو ماهم این هزینه را بدهم . این شرایط برای من خیلی سخت بود . نمی گویم پولی را بدهند که برنگردانم بلکه چیزی مانند وام بدهند . واقعا پوست من کنده شد . در هیچ جای دنیا اینطور نیست یا حداقل من تا به حال ندیده ام که کارگردان همه چیز را به دوش بکشد . حداقل کمی وقت بدهند تا کارگردان بتواند کف سالن را پرداخت کند .