حدودا یک سال و نیم پیش ویژه نامه ای تهیه کردیم با عنوان ” برگزیده ی چهار دهه ی تئاتر ایران ” و در آن از مردی گفتیم که بی شک برگزیده ی بلامنازع چهار دهه ی تئاتر ایران بود و هست .
آن روزها مصطفی عبداللهی گرانقدر ، در قید حیات بود و ما امیدوارانه می خواستیم بماند و راهش را ادامه دهد .
در هر حال دست تقدیر او را از ما گرفت و جامعه ی تئاتر را از وجودش محروم ساخت . و امروز ناهید روزبهانی ، بانویی که در تمام سال های بیماری مصطفی عبداللهی پا به پای او رنج کشید و فرشته وار از گنجینه ی تئاتر ایران مراقبت کرد ، کتابی را به یاد وی گرد آوری کرده است به نام ” سلوک در کوچه ” . این کتاب شامل زندگی نامه ، مقالات ، مصاحبه ها ، نقدها و اشعاری است که در وصف وی سروده شده است .
مصطفی عبداللهی دیگر در میان ما نیست ، اما تهیه ی این کتاب ، او را نه تنها به ما ، حتی به هنرجویان تئاتر ، در آینده معرفی کند . این کتاب هم اکنون در اکثر کتابخانه ها و مراکز هنرهای نمایشی شهرستان ها موجود است و مصطفی عبداللهی و چهل سال فعالیت او و تاثیرگذاری اش بر تئاتر و پرورش چندین نسل تئاتر را به مخاطب معرفی می کند . متن زیر که آخرین نوشته ی زنده یاد مصطفی عبداللهی است و در پشت جلد کتاب چاپ شده است ، گویای فعالیت های وی در گروه تئاتر کوچه از ابتدا تا انتها است :
” کوچه ای بنا نهادم از عشق ، طی ۴۰ سال . از پشت شیشه ها ، زارع شیکاگو را در اتاق ۱۳ به نظاره نشستم در حالیکه جنگ در طبقه سوم برپا بود . کابوس سرخ من این بود که با شب تا صبح ، کبودان و اسفندیار را همراهی کنم . چشم در برابر چشم نهادم تا آی با کلاه و آی بی کلاه را با خط عشق در میان عفت قبیله ی گم شده بازرسی کنم و تو ای یادگار زریران ، اگر نرفته بودی ، بستگی بیچاره از شرق بوسه رهایت نمی کرد . اما حکم این بود که خاطرات هنرپیشه ی نقش دوم را در میان انبوهی از هیچکس ورق بزنم و در همین کوچه مرگ تصادفی یک آنارشیست را هوار کنم . اینک در اعماق این کوچه که آکنده از اصوات دلنشین رادیو است ، تکرار می کنم که پهلوانان نمی میرند.
از جان ، مایه گذاردم ، تا همه را به این کوچه دعوت کنم . زندگی من این کوچه تئاتری است ، اما کوچه ، حال و روز خوشی را سپری نمی کند ، گویا بلوارهای ظاهرا شیک با مواد نامرغوب درجه چندم ، در حال ویران ساختن کوچه های تئاتر هستند … ” – مصطفی عبداللهی
با سلام . واقعا چه کارهای شاهکاری رو خلق کردند و به معنای واقعی خاک صحنه خوردند . امیدوارم در این کتاب از تجربیات ایشون هم برای نسل جوان نوشته شده باشه . ممنونم.
خدا رحمت کنه مصطفی عبداللهی رو . عزیز دل لر ها بود