اشاره : یادداشت زیر به قلم سینا رازانی ، پیش از این در ویژه نامه ی تئاتر فستیوال به مناسبت هفتمین روز درگذشت مجید بهرامی ( به یاد مجید… که از عجایب المخلوقات بود ) ، منتشر شده بود . به بهانه چهلمین روز درگذشت مجید عزیز ، این یادداشت را بازنشر دادیم .
همیشه در زندگی همه ی ما یک سری اتفاقات هستند که اثر آن ها خیلی بیشتر از ظرف زمانی خودشان ماندگار می شود . برای من نمایش ” عجایب المخلوقات ” به طور قطع یکی از همین اتفاقات است . نمایشی که باعث آشنایی و شناخت بیشتر و نزدیک تر من با دوستان و همکارانم شد ، از مجید بهرامی گرفته تا رضا ثروتی و تیم اجرایی شریف این نمایش که به دلیل بیماری رفیقشان ، مجید بهرامی ، از اجرای عموم نمایش تا آن موقع صرف نظر کرده بودند و آن اجرا را یا با مجید می خواستند یا اصلا نمی خواستند .
اما خود مجید بهرامی ؛ پیش از نمایش “عجایب المخلوقات” ، من مجید را در حد یک دوست و همکار که بازیگر خوب نقش های سخت بود می شناختم . هنرمندی خوش خلق و دوست داشتنی . اما همکاری در این نمایش بود که باعث رفاقت بیشتر من با مجید و شناخت دقیق تر من از او شد . من در مجید صفت ویژه ای یافتم که به نظر من بسیار قابل احترام و تامل است و خیلی او را در ذهن من متمایز می کرد . به نظر من مجید ، یک مبارز واقعی بود . مجید پیشتر در زندگی حرفه ای و نقش هایش این را ثابت کرده بود . او بازیگر خوب نقش های سخت بود ، نقش هایی که بازیگرشان را مثل یک حریف به مبارزه دعوت می کردند و مجید از آن مبارزه سربلند بیرون آمده بود . شاهد این ادعا ، قضاوت تماشاچیان آن نمایش هاست . در مورد بیماری اش هم مجید ، یک مبارز تمام عیار بود . مجید بارها با بیماری سرطان مبارزه کرد و اتفاقا نکته ی مهمی که
در این مبارزه ی مجید برای من ارزشمند است ، این است که مجید همیشه با روحیه ی یک پیروز با بیماری اش مبارزه کرد و هرگز امیدش را از دست نداد . مجید برای غلبه بر بیماری سرطان ، هر کاری که از دستش بر می آمد ، انجام داد اما امروز در جمع ما نیست و این تقدیر او بود . تقدیر مجید و دلتنگی دوستان و دوستدارانش …
روحش شاد ، یادش همیشه گرامی .