اشاره : مصاحبه زیر با محمود یوسفی ، مدیر تماشاخانه دراما در ویژه نامه ی تئاتر فستیوال با نام بهاریه تئاتر فستیوال به مناسبت فرا رسیدن بهار ۱۳۹۵ منتشر شده است .
در چند سال اخیر در کنار سالن های دولتی و نیمه خصوصی تئاتر شاهد تاسیس سالن های خصوصی بسیاری در شهر تهران بوده ایم . بقای این سالن ها که با سرمایه شخصی احداث شده اند ، ارتباط مستقیمی با جذب گروه های نمایشی و البته جلب تماشاگر دارد . در سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر شاهد آن بودیم که بخش دولتی برای حمایت از سالن های خصوصی بخشی به نام بخش به علاوه تئاتر فجر را به وجود آورد که تماشاخانه های خصوصی می توانستند تعدادی از کارهای خود را در قالب رپرتوار در کنار بخش اصلی جشنواره به نمایش بگذارند . اکنون که سال ۱۳۹۴ به پایان رسیده است با تعدادی از مدیران این تماشاخانه ها به گفت و گو نشستیم و آن ها از وضیعت تئاتر در سال ۹۴ ، وضعیت سالن های خصوصی ، برنامه های خود برای سال ۱۳۹۵و بخش به علاوه تئاتر فجر گفتند .
محمود یوسفی در مورد وضعیت تئاتر در سال ۹۴ و همچنین وضعیت سالن های خصوصی توضیح داد : به طور مشخص در مورد سالن های خصوصی ، به نظرم در سال ۹۴ احداث آن ها رشد داشته یعنی تعداد آن ها نسبت به سال ۹۳ زیاد شد . من احساس نکردم که این افزایش خیلی حساب شده باشد یا اینکه برای آینده ی این اتفاق رویکرد هدفمندی در نظر گرفته شده باشد . با آنکه تعداد خروجی های رشته ی تئاتر چه از دانشگاه و چه از آموزشگاه هایی که به طور مستقل و خصوصی کار می کنند زیاد است و اگر بخواهیم این خروجی ها را در نظر بگیریم ، تعداد سالن ها به همین اندازه ای که هست نیز کم است ولی از طرف دیگر ما برای افزایش مخاطب رویکردی را در نظر نگرفتیم یا اگر در نظر گرفتیم اثر خودش را نشان نداده ، به این دلیل که من چه در سالن خودم چه سالن های دولتی شاهد کاهش مخاطب هستم و تنها کارهایی که در آن ها یک چهره حضور دارد یا گروه های حرفه ای هستند ، می توانند در زمینه جذب مخاطب خوب عمل کنند . به نظر من جذب مخاطب ۵۰ درصد تضمین کار است . وقتی این اتفاق نمی افتد ، مخصوصا وقتی گروه های جوان تر سرمایه ای را می گذارند و این سرمایه برنمی گردد ، دفعه ی بعد کارگردان هر چقدر هم که عشق و علاقه داشته باشد نمی تواند دست به تولید بزند چون پولی ندارد ، چون تئاتر ما هنوز آنگونه حرفه ای نشده که کمپانی ها و تهیه کننده ها پشت کار باشند و مخصوصا از گروه های جوان حمایت بکنند در نتیجه همه ی هزینه ها بر عهده ی خود گروه است و آن گروه ها نمی توانند دست به تولید بزنند و تولید ما کاهش پیدا می کند . از طرف دیگر ، این مسئله تاثیر خودش را در بخش سالن داری هم نشان می دهد چون این گروه ها نمی توانند برای دومین یا سومین بار برای اجرا به آن سالن بیایند و سالن خالی می ماند . به نظر من اگر این روند با مدیریت قوی تری جلو نرود یعنی اینکه اهدافی برای آن مشخص نباشد ، روند آن کارشناسی و آسیب شناسی نشود ، سالن های خصوصی نمی توانند خیلی روی پا بمانند . ممکن است به طور مثال در ۲ سال آینده با روند افزایش تعداد سالن های خصوصی مواجه باشیم ولی به یکباره این روند شکست بخورد . بهر حال خصوصی سازی تئاتر تهران مقوله ی جدیدی نیست و باید این را مدنظر داشته باشیم که در یک جامعه همیشه شرایط برای اتفاقات نو محیا نیست ، الان که این اتفاق افتاده نیاز به مدیریت و آسیب شناسی بهتری دارد ، باید رویکردها ، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت آن مشخص شود .
مدیر تماشاخانه دراما در مورد فعالیت های این تماشاخانه در سال ۹۴ و برنامه هایش برای سال ۹۵ گفت : ما ۱۷ اردیبهشت ۹۴ به طور رسمی تماشاخانه دراما را افتتاح کردیم . بعد از آن با جشنواره دانشجویی تا ۱۰خرداد همکاری داشتیم و بعد از آن اجراهای عموم ما شروع شدند که شامل هم بخش اجراهای صحنه ای ، هم نمایشنامه خوانی می شدند .
برنامه های سال آینده را از نظر اجرایی هنوز لیست نکرده ایم ولی بین آن ها گروه های حرفه ای تر و شناخته شده تر از جمله آقای شهرستانی هستند ولی چون هنوز کامل مشخص نشده است بیشتر به آن نمی پردازم . بیشتر می خواهیم در بخش آموزش و اجرای کارهای کودک فعالیت کنیم .
یوسفی به عنوان مدیر یک تماشاخانه خصوصی همچنین در مورد بخش به علاوه تئاتر فجر گفت : به نظرم بخش خوبی بود . اتفاقا وقتی با آقای میرمنتظمی و باپیری هم که اینجا تشریف آوردند ، صحبت کردم ، قسمت عمده ی این رویکرد حمایت از بخش خصوصی بود ولی اینکه در نهایت چرا دراما در این بخش نبود و چرا فقط ۲ ، ۳ سالن در این بخش بود را خود من حقیقتا متوجه نشدم . امکاناتی را که می خواستند ، حتی دراما بیشتر از آن را داشت و در بهمن ماه هم فرصت همکاری را داشتیم ولی هیچ توضیحی به ما ندادند که چرا این اتفاق نیافتاد .
کارهای خوبی در این سالن دیدم ولی بسیار بسیار بسیار صندلی های بدی داره . به خاطر کارهایی که اجرا می شد به خصوص کارهای آقای شهرستانی مجبور بودیم صندلی هارو تحمل کنیم !
چاکریم آقا محمود .
زنده و پاینده باشی دادا و موفق .