سی و سومین جشنواره ی تئاتر فجر در روز ۱۲ بهمن به کار خود پایان داد . مراسم اختتامیه این جشنواره که در تالار وحدت اجرا شد ، با حاشیه های جذابی همراه بود . آخرین حاشیه های تئاتر فستیوال در رابطه با جشنواره ی سی و سوم تئاتر فجر را در زیر می توانید بخوانید :
حاشیه های مراسم اختتامیه
– بر خلاف اعلام رسمی ، مجری مراسم فرزاد حسنی نبود و اجرای برنامه را عباس سجادی بر عهده داشت .
– از همان ابتدای شروع به صحبت سجادی ، شتاب زدگی و عجله برای تمام کردن برنامه مشهود بود . گویا شتاب زدگی جشنواره ی تئاتر فجر به مراسم اختتامیه نیز کشیده شده بود و تصمیم بر این بود که هرچه سریعتر پرونده ی سی و سومین جشنواره ی تئاتر فجر نیز بسته شود !! در نتیجه برنامه به سرعت با اهدای جوایز بخش مرور تئاتر ایران آغاز شد
– “برزو ارجمند” که به عنوان یکی از اهدا کنندگان جوایز بخش مرور به روی سن آمده بود ، از سجادی درخواست کرد که چند کلمه ای حرف بزند ، وی در حالیکه بغض کرده بود گفت : ” ۴۹ روز است که من پدر خود را ندیده ام . آمده ام که بگویم برای پدر و مادر خود هرکاری در توان دارید انجام دهید و هیچ چیزی بهتر از داشتن پدر و مادر نیست .” در پی این حرف حضار به تشویق ” برزو ارجمند ” پرداختند .
– همان ابتدای مراسم مجری اعلام کرد که به دلیل کمبود وقت برنامه ی بسیار تندی داریم . اما کسی انتظار نداشت که به برگزیدگان اجازه ی صحبتی هرچند کوتاه داده نشود و سجادی از حق وتوی مجری بودن خود !! بخواهد استفاده کند و به کسی اجازه ی صحبت ندهد . در این بین “هادی حجازی فر” که در بخش مرور تئاتر ایران جایزه گرفته و بسیار خوشحال بود با شوخی سعی کرد که به پشت تریبون برود و مردم هم با تشویق او خواهان صحبت کردن وی شدند . در حالیکه مجری مراسم تصمیم نداشت به وی اجازه ی صحبت بدهد، حجازی فر بدون میکروفون شروع به صحبت کرد تا بالاخره مجری رضایت داد و حجازی فر به پشت میکروفن رفت و گفت : ” حرفی برای گفتن ندارم !! فقط می خواستم این ریتم تند برنامه را آرام کنم !! ” این اتفاق همراه با تشویق فراوان حضار همراه شد!
– پس از گذشت چند دقیقه از صحبت های اردشیر صالح پور دبیر سی وسومین جشنواره ی فجر ، حاضرین در سالن چند بار به نشانه ی اعتراض دست زدند تا صالح پور صحبت های خود را زودتر به اتمام برساند . ناراحتی از فرصت ندادن به برگزیدگان و صحبت های طولانی اردشیر صالحپور نیز مزید بر علت بود که صدای دست تماشاگران هر لحظه بلندتر شنیده شود . پس از تکرار چند باره ی این حرکت دکتر صالح پور گفت : ” در تئاتر یک اصل را می آموزیم که وقتی بازیگری در حال گفتن دیالوگ است بازیگر دیگر به احترام او سکوت می کند !!! ” البته این حرف هم تاثیر زیادی بر روی حاضرین نداشت و آنها دوباره پس از چند دقیقه شروع به دست زدن کردند !
– از گروه نمایش روسیه کارگردان و بازیگر زن در سالن حضور داشتند که این دو در بین صحبت های طولانی “اردشیر صالح پور” به خواب رفتند و البته کمی بعد پس از اینکه حوصله شان به طور کامل سر رفت ، سالن را ترک کردند !
– “علی جنتی” پس از تجربه ی سخنرانی “اردشیر صالح پور ” وقتی برای سخنرانی به روی سن آمد با لحن طنز آلودی گفت: ” قول می دهم کوتاه صحبت کنم . ” هرچند که صحبت های وزیر محتر ارشاد و فرهنگ اسلامی نیز چندان کوتاه نبود و زود تمام نشد !
– در زمان تقدیر از خانواده ی شهدای هنرمند وقتی یکی از نمایندگان این خانواده در حال بالا آمدن به روی سن بود به او تذکر دادند که به دلیل کمبود وقت صحبتی پشت میکروفن نداشته باشد و سعی کردند کاغذ او را بگیرند ، که پس از چند ثانیه ، مشکل حل شد و این فرد به پشت میکروفن رفت و حرف های خود را زد.
– یکی از اعضای خانواده “شهید سهیلی” که برای گرفتن تقدیرنامه به روی سن آمده بود ، گفت : ” من سی سال پیش هم در این سالن حضور داشتم و کمبود های تئاتر را دیده بودم ، متاسفانه این امکانات هنوز همانند سی سال پیش است ! ” این حرف به مزاج هنرمندان بسیار خوش آمد .
– “بهرام ریحانی” بعد از اجرای نمایش “بی لالا” به سالن مراسم اختتامیه جشنواره فجر آمد که توسط مردم مورد تشویق قرار گرفت .
– “محمد هادی عطایی” پس از گرفتن جایزه ی خود به عنوان بهترین بازیگر مرد بخش تئاتر خیابانی گفت : ” خیلی ناراحت بودم که نتوانستم با گروه ” هزار شلاق ” همکاری کنم و به امام رضا (ع) متوسل شدم که “هزار شلاق” موفق باشد . حالا هم تندیس خودم را به موزه ی آستان قدس رضوی تقدیم می کنم . “
“ماریا حاجیها” که در بخش گریم تازه های تئاتر ایران برای نمایش ” یک صبح ناگهان” و ” یک زندگی بهتر ” تندیس جشنواره را از آن خود کرد گفت : ” خوشحالم که گریم در بخش جایزه قرار گرفت و این تندیس نه تنها برای من بلکه برای تئاتر شهر و سنگلج و تالار وحدت و … است .”
– “قطب الدین صادقی” پس از دریافت لوح تقدیر برای نمایش “مروارید” ، لوح خود را به “مانلی حسین پور” و “سروش طاهری ” تقدیم کرد و آن را به مجری مراسم سپرد تا به دست آن دو نفر برساند . این دو بازیگر هم به روی سن آمده و لوح را تحویل گرفتند . “سروش طاهری” در ادامه به پشت تریبون آمد و گفت : ” می خواستم مثل سال قبل شعر مشهدی بخوانم ولی حالا می گویم سلام “آقای جنتی” . این جشنواره ی فجر باید بازدهی داشته باشد . مثلا پیشنهادی دارم ، آنهایی که مدرک کارشناسی دارند بدون کنکور وارد دوره ی ارشد بشوند و یا آنهایی که کارشناسی ارشد دارند برا دکترا به خارج از کشور بفرستید ! ” او در ادامه گفت : ” من مجبورم بعد از ۵ سال درس خواندن به مشهد برگردم ، چون دوستم یک شرکت ساختمانی تاسیس کرده و من را به عنوان مدیر روابط عمومی استخدام کرده است و ماهی ۲ تا ۳ میلیون حقوق نیز می دهد . شاید حالا بتوانم دست همسرم را بگیرم و زیر یک سقف برویم . ”
– “توماج دانش بهزادی” پس از دریافت تندیس بهترین بازیگر مرد که به طور مشترک با “خسرو شهراز ” دریافت کرده بود ، گفت : ” این جایزه را به مادرم و همسرم خانم کاملیا غزلی تقدیم می کنم ” و به دنبال شوخی “سروش طاهری” او هم گفت امیدوار است بتواند با همسرش به زیر یک سقف بروند . او در بخش دیگر صحبتش گفت : ” به واسطه ی برنامه های تلویزیون تصور ترسناکی از دنیای جانبازان داشتم ولی با دیدن آنها در اجرای ” بیرون پشت در” و اینکه به من گفتند ما درد پای “بکمان” را با جان و دل حس کردیم تصور من عوض شد . ” او در آخر از پژوهشگران و مترجمان تئاتری تقدیر کرد! نکته ی جالب توجه اینکه وی با گریم ” بکمان ” در سالن حاضر شده بود !!!
– در بخشی از مراسم ۵ پسربچه به اجرای رقص آذری پرداختند . پس از پایان اجرا یکی از این بچه ها خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت : ” آقای وزیر ما ۵ جشنواره شرکت کردیم و حالا فقط یک تندیس جشنواره ی فجر می خواهیم . ” مجری برنامه هم پس از چند دقیقه شوخی با این بچه ها ، تندیس جشنواره را به آنها اهدا کرد .
– “محمد مساوات” پس از دریافت جایزه ی کارگردانی در بخش بین الملل گفت : ” خدا از آنها نگذرد که به من تهمت کپی کردن از روی یک کار مزخرف را زده اند . من چهل شب با آرامش اجرا داشتم ولی در آن یک شب اجرا در جشنواره حرف ها و تهمت های زیادی شنیدم . ” مساوات از شهروز دل افکار هم گله کرد که چرا زودتر از او از ” محمود استاد محمد” یاد کرده و پس از آن شروع به خواندن شعری برای “محمود استاد محمد” کرد .
– “مسعود رایگان” بعد از گلایه ی “محمد مساوات” ، از طرف هیات داوران به “محمد مساوات ” و گروه نمایشش دست مریزاد گفت و از آنها تقدیر کرد .
– حاضرین در سالن با حضور محمد مساوات بر روی سن بسیار ذوق زده شده و از جای خود برخاستند و به تشویق وی پرداختند . این اتفاق در حالی رخ داد که متاسفانه برای پیشکسوتی همچون اسماعیل خلج ، نه تنها از جای خود برنخاستند ، بلکه خیلی معمولی به تشویق وی پرداختند !!
– “اسماعیل خلج” هم به عنوان یکی از اهدا کنندگان جوایز بخش بین الملل به روی سن آمد . مهین صدری برای نمایشنامه ی ” هم هوایی ” برگزیده ی این بخش شناخته شد که افسانه ماهیان به جای وی به روی سن آمد و جایزه را دریافت کرد . بعد از این اتفاق اسماعیل خلج با خنده گفت : ” من فقط به این خاطر اینجا بودم که مواظب باشم کسی این تندیس را به اشتباه بر ندارد . “
– بازار سلفی گرفتن هم در این مراسم داغ بود. به عنوان مثال گروه نمایش “بیرون پشت در ” در آخرین بخش مراسم اختتامیه ، جایزه به دست و پشت به تماشاگران با آنها و دوستان خود سلفی گرفتند .
– در انتهای مراسم نیز پذیرایی مختصری از مهمانان صورت گرفت .
– نهایتا مراسم ساعت ۰۰:۰۰ به کار خود پایان داد .
اگه به همین راحتی به هرکسی که از راه برسه تندیس فجر را می دن که منم حاضرم برم اونجا برنامه اجرا کنم . چه جشنواره شیر تو شیری بوده ؟؟؟
سوتی اردشیر صالح پور هم خیلی جالب بود . کلی دل ملت را شاد کرد …. هه هه هه….
آخه واقعا فکر می کنید با این بودجه ی کمی که به تئاتر دادن بشه مراسم اختتامیه خوب گرفت . از قبل معلوم بود که با این وضع قراره چه مراسم بدی باشه . آن هم با این شتاب زدگی که شما گفتید .
واقعا شما به این می گید پذیرایی ؟؟؟!!! این پذیرایی نبود چه برسه به پدیرایی مختصر !!!