مهدی طهماسبی : نمایشنامه ” در اعماق ” بسیار حرف جهان شمول دارد


نمایش ” در اعماق ” به کارگردانی زنده یاد مصطفی عبداللهی از روز یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ماه در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه رفت . اواسط اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در زمانی که مصطفی عبداللهی در بیمارستان بستری بود و  گروه نمایش ” در اعماق ” تمریناتشان را بدون حضور کارگردان می گذراندند، خبرنگار تئاتر فستیوال به سراغ بازیگران این نمایش رفت و با بازیگران این نمایش گفت و گوی کوتاهی برقرار کرد . در ادامه می توانید گفت و گو با مهدی طهماسبی بازیگر نقش صاحبخانه را مطالعه کنید : 

تئاتر فستیوال

مهدی طهماسبی بازیگر نقش صاحبخانه در رابطه با حضور نداشتن مصطفی عبداللهی بر سر تمرینات نمایش ” در اعماق ” به خبرنگار تئاترفستیوال گفت : جای مصطفی عبداللهی خیلی خالی ست البته حضور میکائیل شهرستانی هم  مغتنم است . اما خوشحالم از این که آقای شهرستانی با وجود تمام این تفاوت ها و دیدگاه های مختلفی که بین این دو آدم وجود دارد ، حداقل در این اثر به عبداللهی نزدیک است ما دقیقا داریم به همان سمت و سویی حرکت می کنیم که اگر آقای عبداللهی هم بودند ما به همین سمت و سو راهنمایی می شدیم ، احساس می کنم آنچه آقای عبداللهی در دو اجرایی که در جشنواره داشتیم می خواست ، در این اجرا هم دارد رنگ می گیرد . ما در اوایل تمریناتمان به دلیل این که مصطفی را نداشتیم ، روحیه گروه آسیب دیده بود و بچه ها دوست داشتند که خود آقای عبداللهی حضور داشته باشد ، چون ایشان یک عشقی را بین بچه های گروه تزریق کرده بود که همین مایه انرژی بچه ها می شد حتی در آن روزهایی که عبداللهی درد داشت و مستقیم از بیمارستان و آمپول و سرم و … بر سر تمرین می آمد در نگاهش انگار چیزی بود که به بچه ها انرژی خیلی خاصی می داد .

این گوینده رادیو در رابطه با نمایشنامه ” در اعماق ” نوشته ماکسیم گورکی و دراماتورژی مصطفی عبداللهی توضیح داد : من یکی دو نقد از اثر دیدم که متاسفانه به نظرم کار را نفهمیده بودند و یا اگر فهمیده اند نمی دانم …. شاید تلاش ما خیلی محکم و قوی نبوده و یا شاید آن ها باید سوادشان را بیشتر بالا ببرند و به سطح ما برسانند …

من یک نقد خواندم از اثر آقای ماکسیم گورکی ، رئالیسم سوسیالیستی روسیه فقر زده ی سال هزار و هشتصد و بوق ، در حالی که ما قرار است کار را در سال ۲۰۱۵ میلادی و یا ۱۳۹۴ خورشیدی روایت کنیم به نظرم این متن دراماتورژی می خواست که مصطفی عبداللهی دراماتورژی آن را انجام داد و یکسال تمام روی این متن کار کرد و الان اثر لازمان و لامکان است ، هر چند ما ایرانی هستیم . بازیگران ایرانی با طراحانی ایرانی دارند روی این متن کار می کنند و فضا شاید به فضاهای ما کمی نزدیکتر باشد ولی فرهنگ بازیگر روی صحنه شاید به فضاهای فرهنگی روسیه و یا هر کشور مورد هدف آن زمان زیاد نزدیک نباشد .

اما من احساس می کنم آن نقد بد فهمیده شده است و آن ها اثر را بد فهمیدند آن ها اثر گورکی را نقد کردند در صورتی که این اثر گورکی نیست این یک روایت دیگری از مصطفی عبداللهی از اثر گورکی است . کار دراماتورژی شده است . کار آقای ماکسیم گورکی اگر قرار باشد اجرا رود فکرکنم چیزی حدود چهار ساعت خواهد شد آن اثر را من خوانده ام و خیلی هم  اثر طولانی است و احساس می کنم از حوصله مخاطب ایرانی خارج باشد .

وی در ادامه افزود : این کار مربوط به جامعه سنت گرای روسیه قرن هجدهم است  ، شما اگر الان به روسیه بروید دیگر روسیه به این شکل نیست .

منتهی این اثر بسیار حرف جهان شمول دارد تا دلتان بخواهد حرف های بی تاریخ در آن نهفته است که می شود در همه دوره ها این حرف ها را گفت . این اثر روایت مصطفی عبداللهی است که خوشبختانه نظر میکائیل شهرستانی هم در این کار به روایت مصطفی عبداللهی نزدیک است و ما با تمام کم و کاستی های این نمایش به خصوص نبود مصطفی عبداللهی عزیز سعی کرده ایم کار را آن چه باید و شاید به سر منزل مقصود برسانیم و حال دیگر مخاطب است که باید کار را ببیند .

مهدی طهماسبی گفت : اجرای این نمایش در بهبود حال همه ما موثر است ، و من احساس می کنم در بهبود تئاتر شهر هم موثر باشد چرا که تئاتر شهر بوی کهنه گی و نا گرفته است و به نظرم لازم است که یک حرکتی در آن ایجاد شود ، چرا که چند وقتی است مدام می شنویم این مجموعه قرار است تعمیر شود .

تئاتر شهر سالن اول و اصلی کشور است وقتی در اینجا هیچ نمایشی اجرا نمی شود و هیچ اتفاقی نمی افتد همه غمگین هستند و حال همه بد است همه دلمرده اند با وجود تمام کارهای ریز و کوچکی که اینجا و آن جا وجود دارد و یا در مجموعه ایرانشهر انجام می شود اما این جا یعنی مجموعه تئاتر شهر به عنوان قطب اصلی تئاتربه این اتفاق احتیاج دارد ، حال سالن اصلی که دیگر جای خود را دارد ، همچنین حال آقای عبداللهی نیز بهتر خواهد شد.

آقای عبداللهی آرزویش این بود که این کار اجرا شود و من در سری اول تمرینات این برق را در نگاه او می دیدم . می گفت این کار به هر شکل ممکن باید اجرا رود .  همیشه به ما گفتند و ما آویزه ی گوشمان کردیم . من خودم بارها از زبان جناب عبداللهی شنیده ام که حتما این کار را چه من بودم و چه نبودم ، باید اجرا رود . من مطمئن هستم که حال همه ما خوب می شود ، حال بروبچه هایی که در این کار هستند ، حال مخاطبی که دوباره به تئاتر شهر می آید و دوباره تئاتر شهر را زنده می بیند ، تصویر می بیند ، صدا می شنود . به نظرم حال جامعه تئاتری ما که  کمی این روزها بحران زده است ، بعضی ها دلتنگند ، بعضی ها مشکل دارند ، به نظرم حال همگی ما بهتر می شود .

بازیگر نمایش ” در اعماق ” در پایان عبداللهی را نابغه خطاب کرد و گفت : آقای عبداللهی یک نابغه است و فقط نابغه تئاتر نیست . ایشان یک انسان وارسته ، اخلاق مدار و فرهنگ مدار است . شاید در جامعه مدرنیته امروزی ، جامعه بحران زده امروزی هم کمی خودمان و هم حقیقت را فراموش کرده ایم و هم عبداللهی ها را .

به نظر من این اثر تلاش می کند که کمی ما را به حقیقتی که وجود دارد نزدیک کند که البته این جمله یکی از دیالوگ های نمایش ” در اعماق ” است ، حقیقتی که شاید این روزها پنهان شده و ما کمتر آن را می بینیم و یا از کنارش بی تفاوت عبور می کنیم . شاید نمایش می خواهد ما را به آن سمت سوق دهد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *