نقدی بر نمایش ” ترور ” به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا نعیمی
یک شبیه خوانی.
یک شبیه خوانی مدرن .
ترکیبی جذاب و دیدنی از شبیه خوانی و مدرنیته و همراه با متدی شبه برشتی .
ترور در فرم و در محتوا شجاعانه و در نتیجه هنرمندانه است .
چرا که هنر شجاعت است و هنرمند ، شجاع .
سوژه ترور شجاعانه و بدیع است :
ماجرای به شهادت رسیدن امام علی (ع) توسط ابن ملجم مرادی ، اما نه دقایق شهادت و یا بعد از آن ، بلکه قبل از آن و از زاویه نگاه ابن ملجم . روایت آنچه بر او گذشته است ، آن هم با نگاهی ترحم آمیز نسبت به ابن ملجم که او را از یک پرسوناژ سیاه ، به یک پرسوناژ خاکستری تبدیل می کند . ” ترور ” ماجرای ترور شدن ابن ملجم است به دست خودش و اطرافیانش . در ” ترور ” نعیمی ، ابن ملجم با انتخاب بی راهه ، توسط خودش و عملکردش ترور می شود .
ژانر ” ترور ” غافلگیرکننده است و غیر قابل پیش بینی :
با آنچه در سطور فوق بیان شد ، ما در ” ترور ” نعیمی با یک درام مواجه می شویم ، با آدم هایی نه سیاه و نه سپید ، سراسر خاکستری . حتی قطام نیز سیاه نیست ، خاکستری است ، بیچاره است و ترحم برانگیز . در واقع نعیمی قطام را در ابعاد و از زاویه ای به ما معرفی می کند ، که خاکستری دیده می شود و گویا قطام در نمایش نعیمی ، در وسوسه ابن ملجم برای به قتل رساندن امام علی (ع) ، آن میزان سهیم است که شخصیت اش را خاکستری می نماید و سیاه نمی کند .
و فرم :
ترور یک شبیه خوانی است .
یک شبیه خوانی مدرن .
شبیه خوانی است از آن جهت که مانند آنچه به عنوان شبیه خوانی سنتی دیده ایم ، ابعاد ، زاویه دید و حریم ها را رعایت می کند و یک واقعه تاریخی را با دراماتورژی درست ، به نمایش در می آورد و بازسازی می کند . ” ترور ” حتی در نمایش دادن چهره معصومین ، چهارچوب مشخص شبیه خوانی را به شیوه ای هنرمندانه رعایت می کند : آنجا که سعید داخ – در نقش یوسف – خوهرزاده ی امام علی (ع) ، جملاتی را از امام علی (ع) نقل قول می کند در حالی که پشت به تماشاچی دیالوگ می گوید . گویی امام (ع) به روی صحنه آمده اند ولی بنا به رعایت اصول ، بازیگر چهره اش را پنهان کرده است .
حتی مانند انواع شبیه خوانی ، شیاطین نیز به روی صحنه می آیند . البته نعیمی به شکلی هوشمندانه از حضور شیاطین بر صحنه بهره جسته است . در واقع این صحنه ها نقاط عطف ریتم نمایش بودند . لحظاتی که همراه با پس زمینه ای از طنز و لودگی به جا و به اندازه ، تماشاچی را از خمودگی احتمالی ناشی از یک نمایش با سوژه ای تاریخی نجات می دهد . به علاوه اینکه این پس زمینه طنز ، از ایجاد دلهره و تشویش خارج از اندازه و کنترل نشده ناشی از این صحنه ها در تماشاچی می کاست . در واقع این نشان از هوشمندی کارگردان دارد که این صحنه ها را بی خود و بی جهت رعب آور و ترسناک طراحی و کارگردانی نکرده است ، تا اصل ماجرا فراموش نشود .
به علاوه اینکه هر بار بعد از صحنه حضور شیاطین ، توسط یکی از بازیگران قرآن خوانده می شد و این گونه اصول شبیه خوانی در این مورد نیز رعایت شده بود .
و همه اینها در کنار هم نتیجه می دهد : کارگردانی موفق نعیمی و شناخت او نسبت به شبیه خوانی و بهره جستن درست او از شیوه ای که شاید بتوان آن را شبه برشتی نامید .
حال این بحث که بالاخره برشت شیوه اش را ، صد در صد از تعزیه و شبیه خوانی ما الهام گرفته است یا نه ، بماند برای وقتش ، اما هرچه هست شبیه خوانی و شیوه کارگردانی و بازیگری برشت تفاوت هایی با هم دارند و نعیمی در ” ترور ” مبتنی بر شیوه شبیه خوانی ، شاید بتوان گفت گریزی نیز به شیوه برشت زده باشد .
دکور ساده و کاربردی “ترور” از نمایشی خبر می دهد که قصد ندارد تماشاچی را به سال های دور ببرد و او را غرق در تاریخ و چه و چه کند ، بلکه تنها با ایجاد یک اختلاف سطح و ارتفاع ، شرایطی را ایجاد کرده است تا بتواند قصه اش را راحت تر بیان کند و میزانسن هایی معنادار برای اثرش طراحی کند . دکور تنها و تنها همین کاربرد را دارد و جالب اینجا است که در همه شرایط هم پاسخگو است ، هم باغ و نخلستان است ، هم مسجد و هم خانه و هم کعبه … .
نورپردازی و استفاده از نور نیز همین گونه است . از رنگ ها و غلظت های مختلف آنها و نور ها ، تنها برای یک فضاسازی منطقی استفاده می شود که مثلا باغ و نخلستان را القا کنند و یا مسجد را و هیچ کاربرد عجیب و غریب و فضاسازی های غیر منطقی ندارند ، حتی در زمان حضور شیاطین بر صحنه باز هم همه چیز رئال است و باورپذیر و تماشاچی فراموش نمی کند که در حال تماشای یک نمایش تاریخی است .
به دکور و نورپردازی اضافه کنید صداگذاری ها و افکت های نور وصدا را ، که نقاط اتصال گذشته به حال را ایجاد می کردند . پخش شدن اصواتی که یک جمله را به زبان های مختلف تکرار می کند ، همراه با افکت های نور و صدا و نهایتا القاء معنای تکرارپذیری تاریخ که احتمالا مد نظر کارگردان و نویسنده ” ترور ” بوده است .
انتخاب بازیگران ، طراحی لباس و گریم و نهایتا پرده بندی ، به گونه ای است که تماشاچی در می یابد که در حال تماشای یک واقعه تاریخی است که می تواند امروز نیز تکرار شود .
گریم های ساده و بی آلایش ، لباس های دو وجهی و کاربرد درست و معنادار رنگ و نیز سیر بالا به پایین داستان و شخصیت ها ( حتی در تغییر لباس ها) ، همه و همه تماشاچی را در درک بهتر ماجرایی که بر ابن ملجم مرادی گذشته است ، یاری می کند و در عین حال فاصله بین حال ( تماشاچی ) و گذشته ( واقعه تاریخی ) را حفظ می کند .
بازیگران ” ترور ” هر یک در جای خود بهترین اجرا را داشتند و هر یک با سبک بازی خاص خود در راستای هدف کارگردان گام برداشته اند و تنها نقطه ضعف در بازیگران ، یکتا ناصر بود که نه ماجرای تاریخی ” ترور ” را درک کرده بود و نه شناختی از قطام داشت و تصنعی و دست و پا بسته بازی می کرد ، در نتیجه نمایش را دچار سکته می کرد و تماشاچی برای دقایقی دلزده می شد .
“ترور ” اثری جذاب است از حمیدرضا نعیمی که هم شبیه خوانی است و شبه برشتی و هم مدرن . در واقع ترکیبی است از آموزه های شبیه خوانی و خلاقیت های برشتی کارگردان .
و نهایتا این که حفظ فاصله تماشاچی با حادثه تاریخی ” ترور ” که بر صحنه دیده می شود باعث می شود که کارگردان بتواند از این فاصله و از هوشیاری تماشاچی بهره بجوید و ضربه مورد نظر را به تماشاچی بزند و به او بگوید که تاریخ تکرار می شود و فاصله تو تا ” ابن ملجم ” شدن ، پله های سن است و بس .
المیرا نداف – تئاتر فستیوال
سلام خدمت مخاطبین عزیز
به علت بروزرسانی سایت در روز گذشته ، متاسفانه برخی از دیدگاه های شما مخاطبین عزیز حذف شده است . تئاتر فستیوال عادت ندارد نظر مخاطبان را چه مثبت باشد و چه منفی ، حذف کند و به این مسئله افتخار می کند .
از شما عزیزان تقاضا می شود در صورت تمایل مجددا دیدگاه خود را زیر مطلب مورد نظر بگذارید تا بتوانیم از دیدگاه شما بهرمند شویم .
از توجه شما همراهان همیشگی تئاتر فستیوال سپاس گزاریم .
یه جاهایی از نمایش واقعا ادم دلش برای ابن ملجم میسوزه . چقدر ادم بودن سخته و گاهی بر سر دوراهی بودن و تصمیم گرفتن چقدر می تونه تاریخ ساز باشه .
ممنون از اقای نعیمی عزیز
Kheili kaare khubi bud
Khaste nabashid
man dostam raftan amma man kopone in maham ro raftam dar bar andaz didam va razi ham naboodam….kash ba dostam miraftam teror
اصلا ترور با آثار قبلی نعیمی قابل قیاس نیست
احتمالا سفارشیه
برای همین هم ضعیفه
من تیتر این نوشته رو می ذارم : یک شبیه خوانی ضعیف و سفارشی
chashm
mirim mibinim
نعیمی همیشه خوبه
سقراط
فاوست
حالا هم ترور
عالیییییییییییییییییییییییییی
البته نوشته خانم دکتر هم عالیییییییییییییییه
شبیه خوانی؟؟؟
نعیمی و این حرفا؟؟؟
بعید می دونم
البته نمایشی خوبی بود ترور
خووووووووب
من کلا با این نوشته موافقم
خیلی چیزها رو در مورد نمایش نفهمیده بودم که الان فهمیدم
اما یکتا ناصر خوب بود، بد جنسی نکنید خانم نداف .
کاش یک یادداشت در مورد شبیه خوانی بنویسید تا فراموش نشه.
منتظرم.
ممنون.
man in namayesh ro kheili doost dashtam…ye namayeshe mazhabie khoob didam baad az sal ha . merci az aghaye naeimi