یادداشتی بر نمایش "بله دیگ ، بله چغندر" به کارگردانی منیژه داوری

همگامی موسیقی و قصه


تئاتر فستیوال

وقتی به تماشای نمایش در جشنواره نمایش آیینی و سنتی می نشینید ، انتظارتان از اثری که با آن روبرو هستید بالا می رود ، چرا که طبیعتا گروه ها با انگیزه ای فراتر از اجرای عموم ، خود را برای اجرا آماده کرده و به جشنواره آمده اند تا نمایشی ایرانی و در عین حال به روز را به مخاطب خود ارائه دهند و جشنواره را از درجا زدن و به تکرار کشیده شدن نجات دهند . نمایش “بله دیگ ، بله چغندر” از این گونه آثار بود ، نمایشی ساده و در عین حال به روز و غنی از فرهنگ و آیین سنتی ما.

نمایشی که همچون دیگر آثار این حوزه بر پایه موسیقی بنا شده است و نوازندگان تنبک و کمانچه آن در کنار صحنه حضور دارند .

این نمایش از لحظه نخست مخاطب را با ساز و آواز ، همراهِ خود می کند و نوید نمایشی خوب و در عین حال سرگرم کننده را به او می دهد .

در طراحی صحنه ، ما دو اتاق بهم چسبیده را می بینیم . دو اتاق کاملا شبیه به هم با آکسسواری یکسان و با دو بازیگر که هر یک در نقش غلام در نمایش حضور دارند و با طنازی های خود فضای نمایش را بدست می گیرند .

 در ابتدا نحوه بیان و فرم اجرایی نمایش “بله دیگ ، بله چغندر” مخاطب را به کنکاش قصه دعوت می کند و سپس با ریتمی متناسب قصه را برای او تعریف می کند .

ما در “بله دیگ ، بله چغندر” با نمایشی قصه گو ، سرگرم کننده و جذاب روبرو هستیم اینکه کارگردان در همان ابتدا تکلیفش را با مخاطب مشخص می کند خوب است و به خودی خود در شیوه اجرایی قابل تامل است زیرا این هدف او سبب می شود تمامی عوامل نمایش برای تحقق این هدف و به ثمر رسیدن آنچه مدنظر کارگردان بوده ، در تلاش باشند .

ویژگی اصلی این نمایش فاصله گرفتن از فرم معمول سیاه و میرزا است ، فرمی که از تمامی المان های نمایش ایرانی استفاده می کند ولی با دید و رویکردی جدید به گونه های مختلف نمایش ایرانی می پردازد.

موسیقی در نمایش “بله دیگ ، بله چغندر” بسیار به بازی بازیگران ارتباط دارد و در قسمت هایی هم پوشانی بین آنها صورت می گیرد ، می توان گفت موسیقی در این نمایش به عنوان یک پرسوناژ ایفای نقش می کند . دکور این نمایش نیز بسیار ساده طراحی شده و بوسیله یک درب ، صحنه را به دو قسمت تقسیم کرده است .

منیژه داوری کارگردان این نمایش که خود نقش سیاه را بازی می کند ، توانسته شخصیتی ضد کلیشه و جدید از سیاه ارائه دهد ، اینبار سیاه قصه زن است و به جرات می توان گفت مرادی هم در کارگردانی و هم در اجرا موفق عمل کرده است .

با توجه با تمامی این نقاط مثبت و قابل بحث نمایش ، “بله دیگ ، بله چغندر” در قسمت هایی همچون طراحی میزانسن و حرکات بازیگران ضعیف است ، که شاید دلیل آن تمرین کم بازیگران و اجرای جشنواره ای باشد . زیرا هماهنگ بودن بازیگران در این نمایش و همچنین رعایت میزانسن حرف اول را می زند . فرم نمایش به گونه ای است که بازیگران هماهنگ با هم دیالوگ می گویند ، حرکت می کنند ، از اتاقی به اتاق دیگر می روند و آواز می خوانند . کاملا این حرکات باید همزمان با هم انجام شوند و موسیقی خود را در این بین جای دهد . زیرا این ارتباط دو سویه و وابسته بازیگران در قسمت هایی از نمایش سه سویه می شود و یک سمت آن موسیقی قرار می گیرد .

البته در کنار این موارد ، می توان گفت که داوری در اجرا سعى دارد تا از توانایی هاى بازیگران خود بهره‏ بگیرد و هر چه بهتر تماشاگر را سرگرم‏ کند و در عین حال قصه نیز به فراموشی ‏سپرده نمی شود. او همچنین تلاش کرده‏ که محتواى کار آن قدر روشنفکرانه ادا نشود که مخاطب ساده و صمیمى این گونه‏ هاى نمایشى گریزان شود و به جرات در این راه موفق بوده است .

نسترن داوودی – دپارتمان نقد تئاترفستیوال

 

۲ نظر ثبت شده است .

  1. بیگلر گفت:

    کار خوبی بود موافقم باهاتون

  2. بهار گفت:

    تشکر از توجه خوبتان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *