ضد یادداشتی بر ” عاشقانه های نا آرام ”
نقد ساحتی دارد که هر اثری در آن جای نمی گیرد ، چرا که هر اثری لیاقت نقد شدن را ندارد . در واقع اثری نقد می شود که حداقل شاخصه های یک اثر هنری را داشته باشد . اما گاهی هستند برخی آثار ، که هیچ شایستگی و لیاقتی جهت نقد شدن ندارند ، اما برای روشن شدن راه از بی راهه و سِره از ناسِره ، منتقد ناگزیر است از نقد اثر .
” عاشقانه های نا آرام ” نیز از این قسم آثار است .
هرکس که حداقل یک دوره ی کوتاه ِ نمایشنامه نویسی را گذرانده باشد ؛ فاصله ی ایده ، طرح و نهایتا نمایشنامه را می داند ، فاصله ای که طی شدن آن چندان سهل نیست و هر کسی توانایی طی کردن آن را ندارد .
حال آنکه ” عاشقانه های نا آرام ” نه ایده دارد و نه طرح ، چه برسد به نمایشنامه . گویی نویسندگان این به اصطلاح نمایشنامه ، در یک دور ِهمی ساده ، مثلا وقتی در کافه ای نشسته بوده اند ، یکی شان بشکنی زده و گفته : ” چه خوب می شود اگر … ” و این گونه شد که اثری به روی صحنه رفت که به بازسازی صحنه های عاشقانه سینمایی پرداخت . به همین سادگی !! البته با بلیت ۱۰۰ هزار تومانی و در سالنی که حتی سیستم تهویه هوایش خاموش است .
بعد از بررسی نمایشنامه داشتن یا نداشتن این اثر و مشخص شدن اینکه نمایشنامه ندارد ، بد نیست بپردازیم به کارگردانی آن :
در کارگردانی این به اصطلاح تئاتر ، هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است . گویی کارگردان به بازیگران گفته است که بروید و آن سکانس از فلان فیلم را که می خواهید در نمایش بازی کنید ، مانند طوطی ، مو به مو ، حفظ کنید و تقلید ، البته تقلیدی که بسیار ناموفق از کار در آمده است .
موسیقی اثر بی ربط به این مثلا نمایش ، فقط حرف خود را می زند و تنها گوش نواز است .
ولی نور آزار دهنده است و مستقیم در چشم تماشاچی است . در واقع از پشت دکور که پنجره هایی است کرکره ای ، نور ، مستقیم به چشم تماشاچی می خورد . گویی هدف ، دیده نشدن صحنه و بازیگران است ، یک ضد نور ( سیلوئت ) درست و حسابی . در سایر پرده ها هم که نور تنها صحنه را روشن می کند ، بی هیچ معنا ، هدف و بی هیچ پرسوناژی که البته پرسوناژ داشتن نور ، در آثار بسیار با کیفیت بالا ، مطرح است و اساسا ربطی به این مثلا نمایش ندارد .
دکور ، تنها شیک است . اما عملا بی استفاده است و به اصطلاح ” آفتابه ، لگن … ” است . چنان که حتی در پرده ای که بازیگر ( فریبرز عرب نیا ) وارد رستوران می شود ، با اینکه در دکور ، درب وجود دارد ، استفاده ای از آن نشده و بازیگر از پشت دکور وارد صحنه می شود .
نیمکت نیز القاگر هیچ موقعیت و هیچ مکانی نیست ، نه خانه ، نه پارک ، نه خیابان و نه … و اینها نه تنها مشکلات کارگردانی را نشان می دهد ، بلکه ضـــعف متن ( یا به اصطلاح نمایشــــــنامه ) را هم مشخص می کند ، متنی که چون قصه ندارد ؛ پس مکان ، زمان و موقعیت مشخصی هم ندارد . متنی که تنها وصله پینه ای است از چند سکانس فیلم های سینمایی .
میزانسن ها نیز تنها و تنها بر یک اساس شکل گرفته اند : نزدیک بودن بازیگران به میکروفن هایی که در دو سوی صحنه قرار داده شده اند ! و آن جایی که بازیگر از میکروفن دور مانده است ( نیکی کریمی ) صدایش گنگ و درهم است و به سختی شنیده می شود .
و نهایتا بازیگران ، که تنها مزیت این نمایش ۱۰۰ هزار تومانی هستند ، تنها علتی که می تواند مردم را به سالنی دولتی با بلیت ۱۰۰ هزار تومانی بکشاند ، بازیگرانی که اکثر قریب به اتفاقشان سینمایی هستند و با مدیومی به نام تئاتر غریبه :
نیکی کریمی با گمان اینکه دوربین فیلم برداری از چهره اش نمایی نزدیک ( close up) گرفته است و بقیه ی بدن اش دیده نمی شود و البته طبق عادت سینما ، وقتی روی مبل نشسته ، پاهایش در هم گره خورده است ، اکتی بی معنا ، برنامه ریزی نشده و غیر تئاتری و زننده .
و این اتفاقی است که تقریبا برای همه ی بازیگران می افتد ، بازیگرانی که فقط دیالوگ می گویند ، با اکت هایی محدود و بی ربط به دیالوگ ها و احتمالا استفاده زیاد از میمیک صورت که در تئاتر و به نسبت سالنی که این اثر در آن در حال اجرا است ، ارزش نمایشی و دراماتیک ندارد و اساسا دیده نمی شود .
یکتا ناصر که همان دیالوگ های بی هیچ اکتِ خود را هم با تپق های فراوان بیان می کند و صدا که نه ، جیغ هایش ، بیشتر شبیه به بوق می شود وقتی که سعی می کند تئاتری دیالوگ بگوید و عرب نیا که سرد ، بی روح و در واقع بی انگیزه و مکانیکی بازی می کند و نیکی کریمی که از استفاده ی ساده از آکسسوار ساده صحنه نیز عاجز است و حین ریختن چای از قوری به فنجان ، درِ قوری را می اندازد و اصرارش برای به پا کردن کفش های پاشنه بلند ، راه رفتن اش بر روی صحنه را هم دچار مشکل کرده ، راه رفتنی که اساسا با شخصیتی که او بازی می کند بی ربط است و نهایتا صدای او که اصلا به گوش نمی رسد و گنگ و نامفهوم و غیر تئاتری است .
محمدرضا فروتن نیز بد است ، به شدت تلاش می کند ادای ” هامون ” ( زنده یاد خسرو شکیبایی ) را درآورد و در این ادا درآوردن تبدیل شده است به یک لمپن تا یک روشنفکر شاکی ، یا به یک ” هامون ” .
به جز سیامک صفری ، پانته آ بهرام و نسیم ادبی که بازیگران خوب و فعال تئاتر هستند و با این مدیوم آشنایند و انصافا وقتی روی صحنه ی ” عاشـــــقانه های نا آرام ” می آمـــــدند چــــیزی بر هیچ چیز آن می افزودند و تماشاچی را دقایقی مجذوب صحنه ی تئاتر می کردند ، باقی بازیگران تفاوتی با آکسسوار صحنه نداشتند ، همچنان که آکسسوار صحنه بی فایده بود ، حضـــــور آنها نیز بی فــــایده بود ( البته جز نام شان که منجر به جذب مشتری برای بلیت ۱۰۰ هزارتومانی می شود ) ، بازی هایی لوس و غیر تئاتری یعنی همراه با اکت های بی معنا و بی هدف ، پر از تپق ، استفاده ی بیش از حد از میمیک صورت ، اصرار برای به پا کردن کفش های پاشنه بلند ، لباس های بی ربط به پرسوناژ ها و … که به گمان من کارگردان ِ جوان اثر ، مرعوب این چهره های سینمایی ، ریش و قیچی را به آنان سپرده و خود فقط ناظر ماجرا بوده است . و کاش وضعیت اقتصادی تئاتر ما و اهالی آن به گونه ای بود که هنرمندان این عرصه و بازیگرانی چون سیامـــــک صفری ، پانته آ بهـــــرام و نسیم ادبی را مجبور به پذیرش چنین پروژه های غیر تئاتری نمی کرد .
و در اینجا دیگر صحبت از ریتم و میزانسن فعال و دکور فعال و دراماتورژی نمایشنامه و دراماتیک شدن اثر صحنه ای و … بی معنا است و اساسا در این مثلا نمایش جایگاهی ندارند .
” عاشقانه های نا آرام ” یک به اصطلاح نمایش است ، که تا پنجمین شب از کل ِ ده شب اجرایش نه پوستر دارد، نه بروشور .
یک به اصطلاح نمایش که ویترینی است برای به نمایش گذاشتن چهره های سینمایی ، بی هیچ قصه ، هیچ خط روایی و هیچ و هیچ .
فقط صحنه است که از بازیگران غیر تئاتری و ناشی ، پر و خالی می شود و تماشاچی است که لحظه شماری می کند تا این به اصطلاح نمایش به پایان برسد .
المیرا نداف – نویسنده میهمان
قیافه ی تماشاگران این تیاتر پس از پایان نمایش و در جلوی تالار وحدت دیدنیه. هرکی میاد بیرون داره زیر لب غر میزنه و فحش میده.
Hey begid teater khosusi. Unam az teater khosusi. Pul bad avorde midahad hamin. Ma ke tarif dorosti az khosusi sazi nadarim nabayad shoarash ra bedahim.
بسیار تیاتر خوبی بود. بسیار لذت بردیم و کیفور شدیم.
با تشکر. بهروز خالی بند
به دوستان پیشنهاد می کنم به جای دیدن این نمایش که تکه های برش خورده از فیلم های معروف سینمایی ست ، از کلوب های معتبر سی دی ، دی وی دی و یا هر نسخه ی دیگر فیلم را تهیه نموده و سپس اقوام ، فامیل و دوستان را دعوت کرده و دور هم فیلم ها را ببینید .
نتایج :
۱.قطعا لذتش رو هم خواهید برد.
۲. هزینه ی کمتری واستون بر میداره
۳. احساس نمی کنید سرتون کلاه گذاشتن
۴. قطعا بی احترامی هم بهتون نمیشه
۵. چه کاریه خب ! هوا گرمه ، خونه زیر باد کولر …. بهتر نیست ؟!
مرسی از خانم نداف برای نقد بسیار خوبشان
من این کارو ندیدم ولی اخبار و حاشیه های اون رو رصد کردم. کاری که نه پوستر دارد و نه بروشور و نه عوامل آن حتی پس از شروع کار مشخص نیست تکلیفش روشن است. من چشم بسته می توانم بگویم حرف های خانم نداف درست است.
این که شما نوشته اید نقد نیست. خصومت شخصی با تیاتر و عوامل این تیاتر است. کار چنین پر زحمتی که بسیار هم نوستالژیک بود و بسیار هم از آن استقبال شد مسلما دشمنانی هم دارد. لطفا به اسم نقد خصومت ورزی نکنید
ajijam
lala kon
واقعا متاسفم
اتفاقا نقد یعنی همین
این نقد منجی تئاتر کشورمونه
من این نقد رو تو صفحه فیسبوکم به اشتراک گذاشتم
واقعا خانم نداف مردانه نوشتن …
لینک صفحه من : ………………..
تالار وحدت هم پول لازمه. سالن رو به کسایی اجاره میده که پول مفت دارن و پول مفت درمیارن. اونوقت کارگردانای بزرگ و آدم حسابی باید در به در دنبال سالن باشن.
حالا باید بعد رحمانیان و اون کارای عجیب غریبش مثل ترانه های قدیمی شاهد کار کارگردانای جوون باشیم که از این جنغولک بازیا در بیارن.
Faqat mishe goft moteasefam.
Az shoma ham mamnunam ke tiq nad ri beruye inha mikeshid.
liiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiike
بابا کارگردانه پول لازم بوده، دیده که بهترین کار جمع کردن چندتا آدم معروفه. مردمم که گول میخورن میان پول میدن. پس پولش در میاد.
گول نخورید!!!
به هر حال یک سری از ما بهترون باید بیان تو این سالنا کار کنن دیگه
کی میاد به گروهی مثل ما که سه ساله دنبال سالن هستیم و هنوز هم هیچی به هیچی حتی نگاه کنه …
چرا اینقدر صدای یکتا ناصر بده ؟؟؟؟ تو دماغی از ته حلق ! هیچی نمیشنیدم ازش . این چه جوری تو فیلما بازی می کنه ! بیچاره ست صدابردار
Yaani vaqeaan rafti in karo didi ?
Dustayii ke migoftaan ki rafte karo dide, yekishoon shahaadat talabane khodesho moarefi kard
khhhhh
Azizaaam sedaye niki joon chetor bud ???
با میکرفن خوب بود
بی میکرفن فاجعه در فاجعه !!!
اگه نرفتی اصلا نرو
شطرنجیش کنین . گناه داره :دی
دوستاااااان زود قضاوت نکنییییید .
من خودم مهمون بودم .
شما دعوت شید تئاتر نمیرییید ؟؟
Yaani kasi ham bude ke az kar khoshesh ??
??umade bashe
Dus daraam az nazdik bebinamesh
jeddi migaam!
وقتی هیچی سر جای خودش نیست طبیعیه که این مشکلات بوجود بیاد !
آخه یکی نیست به من بگه خسرو نقیبی و باغبانی تو تئاتر چی کار می کنن !!!؟؟؟
نقیبی رو که گبرلو تو برنامه هفت هم راه نمیده ! باغبانی هم که کاملا مشخص و واضحه که پول میگیره میاد موافق یا مخالف یک فیلم حرف بزنه !!
تئاتر های لاله زاری سرگرمی با خودش داشته ! میرفتن لااقل رقصی ، قری چیزی میدیدن ولی این نمایشه هییییچیییی نیییییست !!! خوشا تئاترهای لاله زار
آره ولی مردم میدونستن می خوان برن کجا و چی ببینن!!
الان همون سالنی که ارکستر ملی اجرا میشه ، نیکی کریمی میاد رو سن !!
شرم آور و خجالت آوره
واقعا خجالت داره
والله مخاطبا بیشتر شرمنده ان تا خودشون و مسئولین…
روزگاری داریم ماها….!
معنای درست عوام فریبی را میشود در این کار دید.
این مردم خودشان دلشان میخواهد که برن و سرشان کلاه بره. بازیگرا که مشخص بود و قیمتشم همینطور. پس این آدما حقشونه که سرشون کلاه بره.
تقصیر هم به گردن عوامل نمایشه و هم مخاطبش
شماها همتون خیلی بی انصافانه با قضیه برخورد می کنید. اون بازیگرا کلی زحمت کشیدن و اومدن روی صحنه تا اون خاطرات قشنگ رو برای ما یادآوری کنن. به نظر من کار خیلی خاطره انگیزی بود و بالاخره هر کاری ایرادای خودش رو داره دیگه.
خخخخخخخخخخخ
شما احیانا فامیلیت کریمی نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟
علی سرابی دقیقا کجای این نمایش ده شبه قراره ظاهر بشه!؟؟؟
Maskharast ke adam aslan qeimate in vitrin ro bedune va bazam bere karo bebine va baz biad inja va shaki ham bashe. Kheili bahalim ma!!
استفاده از چهره ها تو تیاتر هم حدی داره که اینا دارن شورش رو درمیارن. فروتن و کریمی با اون همه اهن و تلپشون یع اکت ساده بلد نیستند. یکتا ناصر آماتور که جای خودشو داره.
تنها دلخوشیمون همون پانته آ بهرام و سیامک صفری بود که اونم انقده خود نمایشنامه مضحک بود که اونام دیده نشدن.
واقعا!!؟؟!!
من به عنوان مهمان این کار را دیدم. بدون پرداخت هزینه. ولی متعجبم چطور این نمایش بی معنا، با اکت هایی که نه تیاتری بود و یا حتی زمانی اکت نداشتند و خیلی ایرادات دیگر این گونه پرمخاطب بود.
با اطمینان می توانم بگویم این مخاطبان، تماشاگران واقعی تیلتر نبودند. اینها عده ای مرفه بودند که آمده بودند تا چهره های سینمایی را از نزدیک ببینند!
کاملا با نویسنده موافقم.
me too ! thanks
عوامل نمایش تازه یادشون اومده بعد ۵ شب اجرا پوستر بدن بیرون.. تازه بازم اسم بازیگرا اشتباهه. هه هه هه
کسایی که از کار ناراضی بودن ، غصه نخورن !!
.
.
.
.
.
.
بالاخره یه چیزی باید باعث میشد که بفهمید در انتخاب کارهایی که میخواید ببینید باید دقت کنید … خخخخخخخ
بی مزه !!
مسخره کردن دیگران کار خوبی نیست . هرکسی حق دارد هر کاری که می خواهد ببیند !
به هر حال هر کاری ارزش یک بار دیدن رو داره !
ناراحتی ؟ نرو !
به بقبه چیکار داری !؟؟
دوست نداریم سر یقیه کلاه بره …. میفهمی !؟!؟!؟
افرین
آدم از این دلش میسوزد که این نمایش در سالنی مثل تالار وحدت اجرا می شود . مادربزرگ من همیشه از خاطرات خود از کنسرت ها و نمایش هایی که از پیش از انقلاب تا چند سال گذشته در آن دیده ، برایم تعریف می کرد و چه افراد بزرگ و ارزشمندی بر روی این استیج ، کار کرده اند . چه حیف که این روزها یا محل برگزاری کنسرت های سخیف و نمایشهایی این چنینی ست .
کاش من هم می توانستم برای نوه هایم از توصیف آثار ارزشمند اجرا شده در آن تعریف کنم .
ولی حیف …
Vaqean be nokteye khubi eshare kardin khanume shahla .
In salon vaqean hormat dare ke motaasefane dare be dast motevali haye khodesh az beyn mire !
درود بر شما
واقعا حیف !!!
چه بسیار تئاتر های شریفی که همین الان و همزمان با این به اصطلاح نمایش ( که توهین مستقیم به همه ی هنرمندان تئاتر است ) در حال اجرا هستند که با قیمت های کم و با پشتکار و تلاش و خلاقیت و البته زحمت ساخته شده اند ، نه با پول و رابطه و پارتی .
چقدر درست اشاره کردید . نمایشی که حداقل احترام را برای شعور مخاطب قائل نیست و با وجود قیمت گزاف بلیت ، در این روزها که همه ، من جمله تئاتردوست ها با مشکلات اقتصادی روبه رو هستند ، چقدر خوب است که واقعا ، همه مان از تئاتر شریف حمایت کنیم !
سپاسگزار.
ولی قسمتهای مربوط به سکانس های معروف سینما خیلی قشنگ بود و نوستالزی داشت ممنون…
دوستان لطفا گول اسم بازیگران کار را نخورید !
نمایش زیر زیر زیر صفره !