” کـشو ” میکروتئاتر نبود .


یادداشتی بر اجرای ” کـشو ” در فستیوال میکرولیو

اسلایدر کشو-میکرولیو

میکروتئاتر را اغلب شاخه ای از تئاتر عروسکی می دانند . تئاتری که در آن بازیگر ، بازی نمی کند ، بازی می دهد ؛ دیالوگ نمی گوید ، بلکه به جای دیگری حرف می زند و در واقع عروسک گردان ِ عروسک هایی کوچک است بر صحنه ای کوچک ؛ که برای دیده شدن این صحنه توسط تماشاچی ، تصویر صحنه بر پرده ای نمایش داده می شود و یا اصطلاحا پروجکت می شود .

میکروتئاتر گونه ای جذاب از تئاتر است که البته باید فرم و سوژه مناسبی برای آن یافت وگرنه بی فایده است و به کار بردن آن باعث تعذب تماشاچی و اجراکننده و… است .

” کـشو ” این گونه نمایشی بود . یک به اصطلاح میکروتئاتر که در خوشبینانه ترین حالت بیشتر شبیه بود به یک مونولوگ خشک و خالی و در نگاهی واقع بینانه ، تنها و تنها جلسه دفاع یک دانشجوی معماری بود از ماکتی که ساخته است ، همین .

در واقع ماکت ِ خانه ای که ظاهرا داستان در آن جاری بود ، هیچ کاربرد منطقی و زیبا شناختی نداشت . ماکتی که از نزدیک زیبا بود اما در طول نمایش اصلا دیده نمی شد و حتی روی پرده نیز واضح نبود و این گونه همه زحمات سازنده آن به هدر رفت ، ماکتی که تنها جزءِ میکرو در این تئاتر بود و مابقی ماکرو بودند ! چرا که بازیگر واقعا بازیگر بود و نه بازی دهنده و یک ریز به جای خودش ، نه به جای خود کوچک شده اش حرف می زد و قصه نمایش با حرف های او و میمیک ها و اکت های هر از گاهش به جلو می رفت و ماکت و خرده ریزهای داخل آن ، نه دیده می شدند و نه کاربرد معناداری داشتند و نه حتی میزانسن هدفمند و معناداری برایشان در نظر گرفته شده بود .

و نهایتا اینکه تماشاچی روی پرده ، کشوهایی را می دید که ناشیانه توسط بازیگر باز و بسته می شدند و هر یک ماکت خانه ای بودند و خرده ریزهای داخل کشوها نیز در هم و برهم و بی کاربرد و شلخته بودند .

ترتیب کشوها و برنامه باز و بسته شدن آنها نیز از میزانسن مشخصی بهره نبرده بود و گیج کننده و نهایتا خسته کننده بود .

و بازیگر پرتپق ” کـشو ” اجرای یک مونولوگ خسته کننده را بر عهده داشت که روایتی منطقی نداشت و خسته کننده و گیج کننده بود .

” کـشو ” حتی یک جلسه دفاع خوب هم نبود .

 البته …

اجراهای ” میکرولیو ” اولین اجراهای منسجم و در قالب فستیوال از میکروتئاتر در ایران است . حرکتی که که در شکل گیری و کاربرد درست این ابژه در تئاتر ایران می تواند مفید باشد . با این همه اما نقد آثار این فستیوال بایسته و شایسته است ، تا این حرکت نوپا را هرچند با تیغی برنده ، بنوازد و در راه هدایت آن به سمت و سویی علمی و اصولی گام بردارد .

واِلّا میکروتئاتر نیز بعد از گذشت روزگارانی کوتاه ، به سرنوشت انواع پرفورمنس و تئاتر محیطی و چه و چه دچار خواهد شد .

و ترس از همین به بی راهه رفتن ها بود که مرا واداشت تا صریح بگویم که ” کـشو ” میکروتئاتر نبود .

المیرا نداف – نویسنده میهمان

۵ نظر ثبت شده است .

  1. Golnaz گفت:

    Motshakeram

  2. سعید صفایی گفت:

    محسن جان انتقاد با نقد خیلی متفاوته عزیز

  3. Mohsen گفت:

    Khodaeeish az kari ke YEK ROOZ Tanha 1rooz ejra shodeo khub nist Enteghad she
    t

    • ش گفت:

      همین که این کار رو که تک اجرا بوده یک منتقد دیده باید خوشحال بود چه برسه به اینکه نقد نوشته شده و اتفاقا اگر دقت کنید از میکرو تیاتر تعریف شده چرا ما همیشه عادت کردیم فقط گل بگیم و گل بشنفیم

  4. شیرمحمدی گفت:

    خسته نباشید خدا قوت که به این شکل کامل و کافی برای مخاطب توضیح دادید و دلیل رای منفی خودتان را گفتید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *