یادداشتی بر نمایش ” دلپیچه ” به کارگردانی سعید دولتی
به بهانه اجرای آن در سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر
با نگاهی گذرا به سر فصل های انواع کمدی در می یابیم که ژانر کمدی و به طور کلی خنداندن تماشاچی در تئاتر حساب و کتابی دارد . اگر بنا بر این بود که به هر قیمتی تماشاچی بخندد دیگر مرز های کمدی از بین رفته و نمایش تبدیل به یک کار آزاد می شد . البته اینکه تئاتر آزاد خوب است یا بد بحث دیگری است و مربوط به این مقال نمی شود . اما آنچه مسلم است عدم حضور این چنین نمایش هایی در جشنواره فجر ( لااقل تا امروز ) است .
نمایش ” دلپیچه ” دچار همین اشکال است: خنداندن به هر قیمت .
عدم موفقیت این نمایش در ابتدا به واسطه عدم وجود قصه درست – به لحاظ ساختار – در نمایشنامه است . کششی که باید در قصه و ساختار آن وجود داشته باشد ، دیده نمی شود ، بنا بر این بار کشاندن تماشاچی تا انتهای نمایش روی دوش شوخی های کلامی و ایجاد موقعیت های طنز ، اکت ها ، موسیقی ، رقص ها و فضا سازی های مد نظر کارگردان افتاده است . که به غیر از موسیقی (که ساخته خود گروه نیست و انتخابی است) کارگردانی اثر از پس هیچ کدام بر نیامده است.
فضا سازی نمایش غلط است ؛ چون نه ما را به دنیای اجنه می برد نه در حال و هوای خانه بیژن ، نه فضای حمام و نه در جایی که با جن گیر که خود جن است ملاقات می کنند ( که معلوم نیست کجاست) .
نمایش به جای خلق موقعیت های جذاب و با نمک تمرکزش روی شوخی های کلامی ، جنسی است و آنقدر شوخی های جنسی زیاد و سخیف است که دیگر از حد خارج می شود و کارکرد خود را از دست می دهد .
اتصال صحنه ها به هم آنقدر دم دستی است که نمایش را از هر گونه منطق روایی تهی می سازد . اجنه هم به هیچ وجه باور پذیر ، حتی در فضای طنز نمایش نیستند ؛ چرا که صرفا در نمایش برای تفکیک اجنه از انسان ها به پوشش سیاه کیسه ای !! و نوعی بازی فانتزی غیر قابل باور بسنده شده است و کوچکترین و ساده ترین گریمی دیده نمی شود . همچنین در مواجهه بیژن و منیژه با آنها اصلا میزانسن درستی داده نشده است تا به باور پذیر شدن این موجودات کمک کند و نیز موقعیتی خلق کند جذاب و خنده دار از هم زیستی اجنه و انسان در کنار هم .
بازیگران نیز قوی ظاهر نشده اند . اگر شوخی های جنسی را از بازیگران بگیریم دیگر هیچ چیزی برای بررسی باقی نمی ماند . البته بازیگران مقصر این ماجرا نیستند چرا که نه در متن و نه در کارگردانی هیچ عنصر قابل تاملی وجود ندارد که بازی بازیگر را منطقی کند .
نکته مهم در بازی بازیگران نقش های بیژن و منیژه که واقعا آزار دهنده است ؛ خندیدن آنها در حین نمایش است که از شوخی های هم در حین اجرا خنده شان می گیرد و به بد ترین شکل ممکن این خنده ها جمع می شود !!!
نمایش دلپیچه به واسطه مواردی که ذکر شد فاقد عناصر تئاتر کمدی ( از هر نوع آن) است . اما این نمایش اثر موفقی خواهد بود اگر به عنوان یک تئاتر آزاد معرفی گردد .
محمدجواد حبیبی – دپارتمان نقد تئاترفستیوال