یادداشتی بر نمایش "شلتر" به کارگردانی امین میری

تجربه ای به سختی ” شلتر “


تئاتر فستیوال

پرداختن به موضوعات مستند اجتماعی در تئاتر همان قدر که ارزشمند است به همان میزان سخت هم است و پروسه ای طولانی تر از تئاتر های دیگر خواهد داشت . و امین میری این ریسک را با یک سوژه ی تکراری در حوزه ی مستند اجتماعی تجربه کرده و البته موفق بوده است .

انتخاب یک سوژه ی تکراری که بارها دستمایه ی تئاتر و سریال و فیلم و داستان و … قرار گرفته است کار را مشکل می کند چرا که در این بین خلاقیت و حرف جدید زدن شرط موفق شدن است و امین میری تا حدودی توانسته است این شروط را رعایت کند .

پرداختن به کارتن خواب ها و درک و شناخت دغدغه هایشان و شیوه ی زندگی و سختی هایشان کارگردان را درگیر خود کرده ، در روند تحقیقاتی به شلتر ( مکان هایی برای نگهداری از کارتن خواب ها ) کشانده و شلتر شرایط تحقیقاتی را برای کارگردان راحت تر کرده است ، کارتن خواب هایی که در سطح شهر به راحتی نمی پذیرند سوژه ی یک نمایش و جماعت انتلکتوال مرفه بی درد (!)  شوند در نتیجه ی پروسه ی تحقیقاتی شلتر ( بر اساس صداهای ضبط شده ) با گروه تحقیقاتی همراه شده اند و این رمز موفقیت ” شلتر ” است .

اولین ضربه ی نمایش مواجه شدن مخاطب با دو بازیگر ابتدای نمایش است که از همان اول مخاطب متوجه می شود با بازیگر رو به رو نیست و مادر و دختری را می بیند که واقعا تجربه ی کارتن خوابی داشته اند و این دو نفر بیشترین تاثیر را بر مخاطب می گذارند و برگ برنده ی نمایش هستند .

بازیگران دیگر نمایش نیز خوب و قابل قبول ظاهر شده اند و گریم سنگین و خوب نمایش نیز به بازیگران و به مخاطب در باورپذیرتر شدن نقش کمک می کند .

هرچند که انتخاب بازیگران از نظر سنی با آنچه که در دیالوگ ها گفته می شود همخوانی ندارد و این نقطه ی ضعف نمایش است که یک زن پنجاه ساله را دختری بیست ساله بازی می کند و در طول نمایش نیز با کمک دیالوگ ها هربار مخاطب باید به خود یادآوری کند که با دختری بیست ساله همراه نیست .

استفاده از فرم روایی مصاحبه گونه، نمایش را جذاب تر کرده است ، حضور کارگردان در صحنه ی نمایش چنانکه ما داریم یک جلسه ی پرسش و پاسخ در روند تحقیقاتی را می بینیم مخاطب را به شخصیت های نمایش نزدیکتر می کند و صداهای واقعی ضبط شده از ساکنین شلتر بیش از پیش در برانگیخته شدن احساسات مخاطب کمک می کند .

در مجموع مخاطب شاهد یک گفت و شنود خوب میان کارگردان و شخصیت ها است که شامل خنده ها ، گریه ها ، دعواها ، تلخی ها و همه ی آن چیزی است که واقعا به وقوع پیوسته است.

استفاده از ویدئو پروجکشن هوشمندانه صورت گرفته است . با اینکه می توانست در تمام طول نمایش با استفاده از ویدئو پروجکشن تصاویر دردناک و قابل تاثیر فراوانی پخش کند ، اما با استفاده ی به جا و به حد از این امکان ، تنها بخشی از یک مناظره ی انتخاباتی را پخش می کند که می تواند ضربه ای کارساز به مخاطب بزند و این از هوشمندی کارگردان نشات می گیرد .

آنچه در ” شلتر ” آزار دهنده است ، حضور خرده داستان های فراوان و شخصیت های زیاد است که مخاطب در بین شخصیت ها گم می شود و قصه ی هر شخصیت ، کمترین تاثیر گذاری را بر مخاطب دارد ، چرا که تعدد شخصیت ها عملا این فرصت را نمی دهد که در درد و غم شخصیت شریک شویم و فقط کلیات را می دانیم ، کلیاتی که در مواقعی حتی دلیل منطقی نیز پیدا نمی کنیم . مثلا اینکه چطور شخصیتی بعد از فوت همسر کارش به کارتن خوابی می رسد ؟!

شاید بهتر بود تعداد شخصیت ها کمتر می شد و یا لااقل اگر از همه ، فقط کلیاتی می دانیم یک شخصیت پررنگ می شد و کامل به روند زندگی اش پرداخته می شد و حتی برخورد دیگران با آن شخصیت هم مورد بحث قرار می گرفت . مثلا می شد به شخصیت فاطمه بیشتر پرداخت که وقتی در پایان همه ی شخصیت ها خود را فاطمه معرفی می کنند ، مخاطب همذات پنداری کند نه اینکه فقط به این خاطر که فاطمه فوت کرده است کمی ناراحت بشود .

اما در مجموع ” شلتر ” را می توان یک تجربه ی موفق در حوزه ی نمایش مستند اجتماعی دانست ، تجربه ای که از پس دغدغه آمده است و می تواند برای مخاطب تاثیر گذار و برای مسئولین زنگ خطری باشد تا مساله ی کارتن خواب ها را جدی بگیرند و بیش از پیش به این معضل اجتماعی بپردازند .

 

فرهاد ابراهیمی والا – دپارتمان نقد تئاتر فستیوال

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *