هما روستا از خانه هنرمندان به خانه ابدی اش رهسپار شد


مراسم تشییع پیکر زنده یاد «هما روستا» ساعت ۹ صبح امروز ، سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۴ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد .

تئاتر فستیوال

به گزارش تئاتر فستیوال ، پیکر زنده یاد هما روستا بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون صبح امروز ، سه‌شنبه ۱۴ مهرماه  ۱۳۹۴ برای انجام مراسم تشییع ابتدا به سالن ناظرزاده کرمانی و سپس به سالن سمندریان انتقال یافت و پس از اجرای مراسم به قطعه‌ی هنرمندان بهشت زهرا (س) رهسپار شد.

در این مراسم هنرمندانی چون ابراهیم حقیقی، رخشان بنی‌اعتماد ، دکتر محمدرضا خاکی ، پیمان شریعتی ، اتابک نادری ، محمد حسن معجونی ، بهمن فرمان آر‌ا‌ ، رضا کیانیان‌ ، محمد سریر‌ ، پرویز پورحسینی‌ ، علی دهکردی‌ ، مهدی میامی ، مسعود فروتن‌ ، پریسا مقتدی‌ ، محسن حسینی ، کیوان نخعی ، میکائیل شهرستانی ، افسانه بایگان ، رضا مولایی ، اشکان خطیبی ، آرش عباسی ، احمد ساعتچیان ، شکرخدا گودرزی‌ ، نوید محمدزاده ،‌ افسانه چهره آزاد‌ ، لیلی رشیدی ، ایرج راد ، الهام کردا ، سعید چنگیزیان ،‌ پانته آ پناهی ها ، یاسر خاسب ، علیرضا مهران ، منیژه محامدی ، علی صالحی ، رضا بهبودی‌ ، رویا میرعلمی‌ ، مهدی سلطانی‌ ، علی اصغر دشتی ، هوتن شکیبا ، محمد ساربان ، مریم رحیمی ، الیکا عبدالرزاقی ، حبیب رضایی ، سیاوش چراغی پور ، ستاره پسیانی ، مریم بوبانی ، حضور داشتند .

مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران ضمن تسلیت درگذشت بانوی هنرمند ایران گفت : “برای کسانی که حمید سمندریان و هما روستا را می‌شناختند، امروز روز غمگین و پردردی است، اما خوشحالیم امروز روح سمندریان در کنار روح او آرام گرفته است . چند سال پیش در این مکان استاد سمندریان را بدرقه کردیم و امروز همسر و همراه او را که سال‌ها درد کشید ، اما لحظه‌ای لبخند از لبانش دور نشد را بدرقه می‌کنیم . جسمش در زمین آرام خواهد گرفت و روحش در آسمان با همسرش به شادی خواهد پرداخت. “

محمودرضا رحیمی

محمودرضا رحیمی کارگردان تئاتر که اجرای مراسم امروز را به عهده داشت با بیان این که هما روستا زودتر از حمید سمندریان دچار بیماری شد، گفت: “بیماری بانو هما روستا از سال ۱۳۸۹ محرز شد، در واقع بیماری این بازیگر تئاتر و سینما قبل از بیماری حمید سمندریان اتفاق افتاد، اما این بانو صبورانه روند بیماری خود را متوقف کرد تا به حمید سمندریان رسیدگی کند، اما امروز او اینجا و در میان شما نقش می آفریند.

رخشان بنی اعتماد کارگردان و فیلمنامه نویس سینمای ایران با اشاره به متنی که برای مراسم درگذشت هما روستا آماده کرده بود ، گفت : “برای حرف زدن از “هما” نیازی به نوشته نیست اما چون حالم خوش نیست‌ و نمی‌خواهم سخن پرتی بگویم متنی را برای او می‌خوانم.”

بنی اعتماد با یادی از این هنرمند سخنش را اینگونه آغاز کرد : “گفتن از هما، همای بر پرده سینما ، همای بر صحنه تئاتر نیاز به تکرار ندارد. من هیچ‌وقت نه شانس کار کردن با او را داشتم و نه رفیق گرمابه و گلستان هم بودیم. رابطه دوستی ما دیدارهای گاه به گاه و فاصله دار اما مداوم از زمان های دور و قبل از شروع بیماری بود،  دیدارهایی نه در مهمانی و گشت‌وگذار فضاهای مفرح بلکه درناکجاآبادهای دور و نزدیک و کنج و گوشه های فراموش شده درد و نیاز .”

وی با اشاره به فعالیت هایی که هما روستا در زمان حیاتش انجام می داد گفت : “شک ندارم این وجه از شخصیت او برای بعضی ناشناخته است. هما همان اندازه که در صحنه بازی قدرتمند بود ‌، به همان اندازه دور بود از خودنمایی و خودنمایشی. در طول این سال‌ها هر جا به تاثیرگذاری شخصیت او نه فقط شهرتش نیاز پیدا کردم او به سرعت می‌آمد و همیشه مصداق این جمله ، از من به یک اشاره از او به سر دویدن بود.”

رخشان بنی‌اعتماد در ادامه با بیان این که در آشفته بازار مکاره این روزگار همچون هما روستا را کمتر می توان یافت ، خاطرنشان کرد: “دیدارهای گاه‌به‌گاه و فاصله‌دار اما مداوم ما ، در طول سال‌های دراز از این جنس بود. از جنس زلال و روان زنی که هر جا لازم بود، با همه وجودش حضور داشت و همه توانش را خرج پیدا کردن روزنه‌ای می‌کرد به نور، بی‌آنکه منتظر شکار دوربین خبرسازانی باشد که به شکل رایج امروزه در بوق و کرنا تیتر می‌کنند تفقد بانوی نیکوکار هنرمند را. هما از این جنس بود، جنس بی‌بدیلی که در بازار مکاره این روزگار کمتر یافت می‌شود. هما، هما روستا از این جنس بود.”

ابراهیم حقیقی

در ادامه مراسم ابراهیم حقیقی ، هنرمند گرافیست و یکی از اعضا آکادمی سمندریان و از دوستان نزدیک این زوج هنرمند پشت تریبون حاضر شد و ضمن تسلیت به بهانه درگذشت هما روستا و در ارتباط با سالهای بیماری این هنرمند سخنانش را با خواندن قطعه ای شعر آغاز کرد : “جاده خالی است، فسرده است، کم رود / هرچه می‌پژمرد از رنج دراز/ ساقه‌های لطیف کالبدهای ما تاب بار سنگین بیماری‌های درازمدت را ندارد و روزی می‌شکند. هما روستا سال‌ها بیماری و تنهایی بدون حمید را تاب آورد تا نهال نازک دستانش زیر بار آوار جانفرسا خم شد.”

او در ادامه به بیان سخنانی از زبان زنده‌یاد روستا در مورد فعالیت‌هایی که باید در آکادمی سمندریان انجام می‌دادند پرداخت .

محمد حسن معجونی

سپس محمد حسن معجونی کارگردان و بازیگر تئاتر که در نمایش «باغ آلبالو» با زنده یاد هما روستا همکاری داشتند و همچنین یکی دیگر از اعضا آکادمی ، پشت تریبون قرار گرفت و با بغض و اندوه خطاب به هما روستا گفت : “امروز آمدم به عهدم وفا کنم . اول این که قول داده بودم وقتی برگشتی، دیگر خانم روستا صدایت نکنم و بگویم هما جان. هما جان، متنی که محمد چرمشیر برای شما نوشته را بخش پایانی آن را می‌خوانم، نمایشنامه‌ای که گفتی به عنوان آخرین نمایش می‌خواهم بازی کنم. من الیزابت کاستلو (هما روستا) هفته پیش این همستر را که با شماره جی ۱۲۵ علامت‌گذاری شده را سوار آن گاری کردم. امروز خون بیمار من توی رگ‌های این جی ۱۲۵ می گردد و من امیدوار به نیمه پر لیوان فکر می‌کنم. من ناگزیرم به داشتن امید، من ناگزیرم به داشتن امید زنده ماندن این جی ۱۲۵. زنده ماندن من و مرگش یعنی مرگ من. من امروز دیگر نمی‌توانم مثل بقیه مردم بگویم که از این موضوع هیچی نمی‌دانستم. نه من حتی نمی‌توانم وانمود کنم چقدر با زندگی راحت و مثبت برخورد می‌کنم. وقتی در خواب‌های من ده هزار همستر وجود دارند که می میرند ، حیواناتی که سلاخی می شوند. وقتی خواب های من پر از مردمی هستند که در افغانستان ، عراق و … مردند. پس گفته‌هایم را با این جمله به آخر برسانم، که من الیزابت کاستلو (هما روستا)، همستر و همه مردگان و زندگان این زمین، خوابگردهای کابوسی هستیم از رنج و درد و وحشت …”

محمد حسن معجونی با صدایی بغض آلود در حین بیان این جمله ” بچه که بودم همین جا می‌خوابیدم ‌ و از همین جا باغ را تماشا می‌کردم و هر روز صبح … ” به دلیل اندوه فراوان سخنش ناتمام ماند و نتوانست جملات خود را کامل کند .

در پایان این مراسم مادر هما روستا با اشاره به غم بزرگ از دست دادن فرزندش از تمام افرادی که در مراسم خداحافظی فرزندش حاضر بودند سپاسگزاری کرد و گفت : “شما با بودنتان در این مکان، گوشه گوشه‌های غم مرا گرفتید. همیشه من دنبال همایم دویدم. خیلی از من دور بود و امروز برای همیشه از من دور می‌شود. او را به خدا و حمید می‌سپارم .”

سپس کاوه سمندریان فرزند هما روستا و حمید سمندریان نیز از حضور تمامی افرادی که در مراسم تشییع مادرش حاضر بودند و عاشقانه او را دوست داشتند، قدردانی کرد و گفت : “بسیار ممنونم که عاشقانه مادرم را دوست داشتید، او هم عاشقانه شما را دوست داشت و برگشت تا پیش شما آرام بگیرد.”

سپس پیکر مرحوم هما روستا پس از خواندن نماز توسط حجت‌الاسلام سید محمود دعایی به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشییع شد.

قابل ذکر است مراسم ختم این هنرمند فقید پنج‌شنبه، ۱۶ مهر از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در مسجد جامع شهرک غرب برگزار می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *