تنها وزنه فعال و پویای تئاتر بدنه اجرایی آن است


اشاره : یادداشت زیر نوشته ی مریم کاظمی ، کارگردان و بازیگر تئاتر است که در ویژه نامه ی تئاتر فستیوال با نام بهار فستیوال به مناسبت فرا رسیدن بهار ۱۳۹۴ منتشر شده است .

تئاتر فستیوالبا تبریک سال نو به همه و خودمان ، خانواده تئاتر که خوبی و بدی هایمان به هم ربط داشته و در هم گره خورده است نظربهاری خود را اعلام می دارم . بزرگترین مشکل و آسیب پیش رونده تئاتر در سال ۹۳ و چندین سال پیش از آن ، مدیریت غیرکاربردی و تزئینی است .
در روزهای پایانی اسفند ۹۳ ، به خاطر می آورم روزهای پایینی اسفند ۹۲ را که تقویم سال تئاتری من معمولا از آن زمان کلید می خورد . منتظر جواب اتابک نادری رئیس وقت تئاتر شهر بودم برای اجرای ” رام کردن زن سرکش ” . بعد از نه ماه بازی های اداری مد روز همه مدیران ، ولی خوب بهار با خود امید می آورد و در ذهنمان امکان شرایط بهتر را باور می کنیم . خوشبینی به پایان رسید و مدیر تئاتر شهر هم طبق معمول بی مسئولیت و بی پاسخگویی و بی هدف ، وظیفه سازمانی خود یعنی حضور در دفتر مدیر تئاتر شهر را به پایان برد و با حقوق و مزایای شب عید به خانه رفت و اینک در روزهای پایانی اسفند ۹۳ مدیر هماهنگی تئاتر استانها تعیین شدند . این یک نمونه است.
سال ۹۳ آفتابی و درخشان شروع شد ، مدیر تئاتر شهر عوض شد و دوباره طبق معمول مدیران جدید بحث شورای جدید و تعمیرات و نبودن بودجه و مو ضوع جشنواره ها و ساخت سالن های جدید تکرار شد .
غرض از گفتن این مقدمه کهنه ، حتی دیگر به چالش کشیدن وضعیت نادرست مدیریت تئاتر نیست که آنقدر نارضایتی ها و گله ها تکرار شده که دیگر شرمساری و عذر تقصیر را از بین برده است. ولی مهم برداشت ما از شرایط و طرح رفتاری آینده مان است . باید دیگر آموخته باشیم هیچ فردیت و تشخیص شخصی در بدنه مدیریت تئاتر وجود ندارد . همه سخنگوی یک سیاست ثابت هستند وکمال اختیار آنها چنانچه دیده ایم و تجربه کرده ایم ، در جابجایی پرسنل و تعویض آنها با کسانی است که اعتماد و دوستی دارند و در حمایت از هنرمندانی که تمایل شخصی دارند توصیه هایی می کنند. در این میان اگر استثنائا مدیری پیدا شود که وظیفه مهم تر از طی ساعت کاری اش باشد ، همه با او مخالفت می کنند و راه های برکناری او را فراهم می کنند .
ولی بخش دیگر این خانواده تئاتر خود ما کسانی هستیم که اگر فکر و کار و اجرا نداشته باشیم ؛ بخش اول یا سامانه مدیریت وجود نخواهد داشت ، یا وجودش به خودی خود بی معنی است . پس تنها وزنه فعال و پویای تئاتر بدنه اجرایی آن است که به دلیل مستقل بودن ماهیت هنر ، می تواند همواره بدون حمایت هم به حیات خود ادامه دهد . پس بهتر است خود را جدی بگیریم و قدر خودرا بدانیم و بیهوده به امید وعده های واهی با همکاران خود مبارزه نکنیم .

من عضو خانه تئاتر هستم ، برای این عضو شده ام که قوانین کاری حرفه ای که بلدم و متعلق به آن هستم توسط خود وهمکارانم وضع شود و به آن احترام بگذارم.
بعد از همه اتفاقات ناخوشایندی که در سالهای پیش و سال ۹۳ برای خانواده تئاتر پیش آمده ، ضرورت تقویت صنف را بیش از پیش احساس می کنم .

خانه تئاتر مثل خانواده من است . ممکن است از آن بیرون باشم و کارهای شخصی خود را پیش ببرم ، گاهی موفق بوده و گاهی نباشم ؛ ولی این مرا مطمئن می کند هروقت نیاز شد می توانم به خانه برگردم و روی پشتیبانی آن حساب کنم . پس باید آن را تقویت کنم و حرمتش را نگه دارم .
من در سال ۹۴ ضمن آرزوی کار و درآمد و دل خوش برای همه خانواده تئاتر ، به وجود خانه تئاتر افتخار و از آن حمایت می کنم . از همه مدیرانی که بخواهند تغییری ایجاد کنند و به تئاتر فکر می کنند ؛ حمایت می کنم ؛ از همه همکارانم که کار صنفی و گروهی را ارجح بدانند حمایت می کنم ، از همه هنرمندانی که تعریفی برای شغل خویش دارند و قرارداد و تعیین تکلیف شغلی را حق خود می دانند حمایت می کنم و به وجود همه کسانی که این رشته و مشکلات آن را آگاهانه انتخاب کرده و سعی در یافتن راهی بهتر دارند افتخار می کنم .
سال نو مبارک

برای دریافت ویژه نامه بهار فستیوال اینجا را کلیک کنید .  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *