یادداشتی بر نمایش ” الیورتویست ” به نویسندگی و کارگردانی اصغر خلیلی به بهانه سی و سومین جشنواره تئاتر فجر
در هفتمین روز از جشنواره تئاتر فجر نمایش ” الیور تویست ” در دو سانس به اجرا در آمد . نمایشی نسبتاً خوب و قابل دیدن . هر چند این داستان بارها و بارها به صورت فیلم ، انیمیشن ، تئاتر و … ساخته شده و اکثرا می دانیم که داستان نمایش چیست ، اما این اثر باز آفرینی و ایرانیزه شده و شوخی های اجتماعی و چالش کشیدن مد های جدید غلط زندگی امروز را در خود جا داده ، برای مثال صحنه ای که جیب آقای برانلا را می زنند و دزد فرار می کند ، عابرین الیور را در حالیکه توسط یکی از رهگذران کتک می خورد محاصره کرده و در حال فیلمبرداری هستند یا این که در صحنه ای دیگر مسئولین با خود دستگاه خودپرداز به همراه دارند که البته در طول نمایش از این دست شوخی ها بسیار است .
داستان الیور تویست هیچ وقت پایان نیافته و این اختلافات طبقاتی همچنان در جوامع حضور دارد . داستان کودکی که در نوانخانه با سختی و فقر آموزشی و … دست و پنجه نرم می کند فراز و نشیب های زیادی را طی می کند و همچنین تنبیهات و تحقیرهایی را به خاطر اعتراض به وضع موجود متقبل می شود . در نهایت توسط شخصی نیکوکار حمایت می شود و زندگی عادی را آغاز می کند .
اصغر خلیلی با کارگردانی و نویسندگی این نمایش اثری قابل قبول را در کارنامه کاری خود ثبت کرد . ریتم متناسب و میزانسن جذاب این اثر گذر زمان را برای تماشاگر سخت نکرد و این اثر نه تنها تمام اصول اولیه یک نمایش قابل قبول را شامل می شد بلکه ( cast ) انتخاب صحیح بازیگر و درک درست عوامل ( بازیگران ) از نمایشنامه باعث خلق درام شد و توانست همراه با انتقال مفاهیم ، انتقال حس درستی به مخاطب القا کند ( صحنه ی مربوط به شلاق خوردن الیور ) یا (صحنه ی مربوط به مسئول نوانخانه در حال چاپلوسی برای پول گرفتن ) .
در این نمایش کارگردان با استفاده از رمپی ساده بین ردیف تماشاگران از تمام فضای موجود استفاده بهینه کرد ، هر چند عبور و مرور برای نشستن در جایگاه تماشاگران دشوار شد ولی حرکت بازیگران از میان جمعیت باعث ایجاد فضای صمیمی بین نمایش و مخاطب شد .
البته ایراداتی هم بود ، مثلا با وجود حضار خارجی در جمع تماشاگران بالا نویس در ابتدا با تاخیر جملات را به صورت دست و پا شکسته نشان می داد و بعد از مدتی کوتاه به طور کلی قطع شد . بازیگران نیز تپق هایی در حین کار می زدند ( زمانی که بازیگران با توپ وارد صحنه شدند ) که البته با مهارت خوبی تپق های خود را اصلاح می کردند .
در این نمایش هم مانند اکثر نمایشهای امسال جشنواره کمبود یا نبود بروشور حسرت خاطره بازی را به دلمان گذاشت .
به طور کلی تسلط بازیگران ، کارگردانی درست ، دکور ساده اما کار آمد . خلاقیت در میزانسن از نکات مثبت این اجرا به حساب می آید و برای ما که این روزها ابتدایی ترین اصول یک نمایش قابل قبول تئاتر ، آرزویمان شده است .
راحیل مردانی – نویسنده ی مهمان