یادداشتی بر نمایش ” شیش و بش ” به کارگردانی جواد روشن در هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی
وقتی نام نمایش های آیینی و سنتی را می شنویم معمولا یاد سیاه بازی و نمایش های تخت حوضی می افتیم . اما نمایش های آیینی و سنتی به همین دو قسم محدود نمی شوند و انواع مختلفی دارند ، یکی بر اساس نمایشنامه در این گروه قرار می گیرد ، دیگری بر اساس فرم اجرا و … اما همه ی آن ها در یک امر ، یعنی پرداختن به فرهنگ ایرانی مشترک هستند .
یکی از نمایش هایی که در هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی اجرا شد که نه سیاه بازی بود و نه تخت حوضی اما یک نمایش سنتی و ایرانی بود که به زندگی مردم ، نوع روابط ، فرهنگ و … آن ها می پردازد ؛ البته در دوره ای که هنوز داروغه ای بوده و اداره ی نظمیه ای . نمایش ” شیش و بش ” نوشته محمد چرمشیر و به کارگردانی جواد روشن است که ماجرای دو خانواده ی حاج اسعد صحاف باشی و حاج محمدباقر یزدی را روایت می کند .
کارگردان نمایش ” شیش و بش ” در انتخاب نمایشنامه ، انتخاب خوبی انجام داده است ، چرا که نمایشنامه ای را انتحاب کرده که قصه می گوید ، موضوع آن عجین با زندگی مردم دورانی است که داستان در آن اتفاق می افتد و در این بین به نقد اجتماعی و فرهنگی نیز می پردازد ؛ تعلیق دارد و با فضاسازی هایی که انجام می دهد می تواند مخاطب را بخنداند .
تا این جای کار ، کارگردان به درستی عمل کرده است اما آیا او توانسته در کارگردانی و اجرا نیز به همین اندازه موفق عمل کند ؟!
باید گفت که متأسفانه چنین اتفاقی نمی افتد و ما شاهد ضعف هایی در کارگردانی هستیم . از ریتم کار گرفته که کند است و طولانی بودن نمایش این کندی را دو برابر جلوه می کند تا آن که نتوانسته تعلیق های نمایشنامه را به خوبی در اجرا اعمال کند و در نتیجه نمی تواند مخاطب را غافلگیر یا هیجان زده کند . حتی با آنکه مدت زمان نمایش زیاد است و کارگردان سعی کرده ، تمام اتفاقات نشان داده شود ؛ اما چون در دراماتوژی ضعف دارد نمی تواند این اتفاقات را تأثیرگذار به عمل بیاورد . در نتیجه مخاطب تنها یک سری اتفاقات پی در پی را می بیند بدون آنکه بر او تاثیر بگذارد و از همان ابتدا تا انتهای نمایش را پیش بینی می کند .
اما نباید نقاط قوت دیگر نمایش را نادیده گرفت . یکی از نقاط مثبت ، انتخاب بازیگران مناسب برای پرسوناژهای نمایشنامه است که البته خود بازیگران نیز با بازی های خوبی که از خود نشان می دهند و جای گیری خوبشان در نقش هایی که بر عهده دارند ، درستی این انتخاب را تایید می کنند .
طراحی دکور و صحنه مناسب با فضای نمایشنامه و کارآمد است . در طراحی دکور سعی شده است آکسسوار به گونه ای طراحی شوند که تنها یک کاربرد نداشته باشند و قابلیت تبدیل فضا به خانه ، مغازه ، اداره نظمیه و خیابان را داشته باشد ؛ اما در عین حال این تغییرات با کمترین تغییر در آکسسوار صورت پذیرد .
و موسیقی نمایش که به صورت زنده در پشت پرده اجرا می شود ، هماهنگ با فضای نمایش و به طور کارآمدی در جهت پیشبرد آن عمل می کند ؛ نه برای تاثیرگذاری بر مخاطب و برای جبران دراماتورژی ضعیف نمایش و نه به گونه ای است که عدم حضور آن در نمایش حس نشود .
اما در پایان باید گفت که با تمام نکات مثبتی که برای نمایش ذکر شد ، ضعفی که در کارگردانی دیده می شود باعث شده نمایش ” شیش و بش ” ، از یک نمایش بسیار جذاب و دیدنی تنها به یک نمایش معمولی تبدیل شود .
فرهاد ابراهیمی والا – تئاتر فستیوال
والا ضعف در کارگردانی نبود که! من یه جاهایی فکر کردم اصلا کارگردانی نداره. حیف نمایشنامه و زحمت بازیگرا!
نقد کنید ولی بی انصاف نباشید.
نمایش خسته کننده ای بود. من خوابیدم.
فکر می کنم خدا را شکر موسیقی در تاتر ما رو به بهتر شدن است. در این چند نمایشی که دیده ام و یا نقدش را اینجا خوانده ام اکثریت مانند من از موسیقی کارها راضی بوده اند.