روایت ساده


یادداشتی بر نمایش ” ساده با تو یک ترانه ” به کارگردانی ندا قربانیان به بهانه اجرایش در سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر

ساده با تو یک ترانه

برای آغاز کلام باید گفت قصه با روایتی کاملا ساده و سطحی و در جاهایی حتی عملکرد کلیشه ای همراه بود. از شروع پرده اول انگار قرار بود هر اتفاق قابل پیش بینی ای برای مخاطب، اجرا شود. ندا قربانیان نویسنده، کارگردان و بازیگر این اثر بودند، اثری که شاید یکی از امتیازات اصلی آن نماینده استان البرز است که توانسته در جشنواره تاتر بین المللی فجر حضور پیدا کند؛قوت کار بیشتر می شد اگر ندا قربانیان فقط در سمت کارگردان و نویسنده اثر باقی می ماند، و از بازی در نقش ترانه صرف نظر می کرد و بازیگر دیگری،  نقش ترانه را می آفرید.

در حیطه نویسندگی این اثر، ندا قربانیان روایت ساده ای از جوانان علاقه مند به موسیقی را در چند شخصیت که نماینده قشر مرفه و فقیر جامعه بودند گنجانده بود… اگر دیالوگ های طنازانه در بین بازیگران رد و بدل نمیشد حتی، می شد پیش بینی کرد که هیچ جذابیتی برای دنبال کردن قصه از سوی مخاطب وجود  نداشت و مخاطب چند دقیقه آغازین کار میتوانست سالن را ترک کندو اما موسیقی متن… نگاه قصه به سمت هنر پنجم یعنی موسیقی است… پس چرا نباید برای یک متن که پردازش اصلی اش موسیقی است ، موسیقی مناسب نساخت ؟!… جدا از بازی های روان و قابل تحسین بازیگران، دکور به خوبی فضای درست را القا کرد و یکی از ویژگی های مثبت این اثر به حساب می آمد .

در پایان یادداشت باید اشاره کنم که که جرقه ی اولی ذهنی نویسنده و کارگردان همیشه ساده ترین اتفاق ممکن را روایت می کند: ساده و دو خطی: موسیقی در ماه محرم حرام است. دو ماه تعطیل! شخصیت ها بین حرام و حلال و روزمره گی و خاکستری بودن معلق مانده اند و همچنان کاراکتر ترانه در هاله ای از ابهام فرو رفت و شخصیت پردازی درستی صورت نگرفت.

ساده… اما… شاید… سطحی.

فائزه علیمردانی – تئاتر فستیوال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *