نقدى بر نمایش “کچلو” به کارگردانى رضا کشاورز
“مایم” یا “کمدى دلارته” !؟
اسمش را هرچه مى گذارند ، جاى بحث درست یا غلط بودنش اینجا نیست !
که “مایم” را باید سطور متعدد در موردش نوشت تا همه از آن آگاه شوند و با آن آشنا و “کمدى دلارته” را هم که در مورد این سوژه و ابژه و این موقعیت زمانى و مکانى ، من درک نمى کنم !
اما جدا از همه این اصطلاحات و طبقه بندى هاى گاها درست و اغلب اشتباه و غیر علمى و ژانرشناسى هاى من درآوردى و ایرانیزه کردن هاى ساختگى و سوژه زده ، “کچلو” خوب است .
“کچلو” خوب است چون تئاتر است و خوب است چون قصه ایرانى اش را با فرم ایرانى ، اما با ابژه “تئاتر” بیان مى کند و ایرنى بودن و تئاتر بودن ، هیچ یک قربانى دیگرى نشده است .
این که مى گویم همزمان با تئاتر بودن ، ایرانى است یعنى : برخلاف اکثر نمایش هاى آئینى و سنتى ما که از تئاتر مدرن و شیوه هاى اجرایی غربى -به هر دلیلى- دور هستند ؛ “کچلو” یک نمایش سنتى و ایرانى است که توانسته است از شیوه هاى مدرن اجرا و کارگردانى بهره ببرد بى آنکه سنتى بودنش تخریب شود و یا مدرن بودنش تصنعى و اگزجره باشد .
“کچلو” خوب است چون قصه مى گوید، ایرانى هم مى گوید – هم در فرم و هم در محتوا – اما چون از کلام و دیالوگ کمتر بهره برده است و چون از بدن بازیگران و اکت هاى بداهه یا غیر بداهه ى آنان به جا ، درست و به اندازه استفاده کرده است ؛ چون حتى از شیوه فاصله گذارى برشت به شکلى ظریف و هوشمندانه بهره جسته است و چون در کنار همه ى اینها “قصه گویی” را فداى هیچ چیز و هیچ شیوه و هیچ ژانرى نکرده است ، خوب است .
بازیگران نیز در “کچلو” به یارى کارگردان آمده اند و راکورد هاى به ظاهر ساده اما به واقع دشوار خود را حفظ مى کنند ، شلنگ تخته نمى اندازند ، بداهه بودن را بهانه ى اشتباهات احتمالى خود نمى کنند و در این سبک و سیاق بسیار حرفه اى و آموزش دیده مى نمایند .
بازیگرانى که ابزار اصلى شان بدن آنها است و به گونه اى پانتومیم وار ، با رقص و آوا ، قصه اى پر دیالوگ را تعریف مى کنند و مخاطب را در هر سنى و با هر سلیقه اى جذب مى کنند و حتى مى خندانند . با هر سلیقه از آن جهت که “کچلو” تئاترى ایرانى و مدرن است که هم مردم عادى را با قصه و طنزش جذب مى کند و هم روشنفکر بى غرض را با فرمش .
“کچلو” فقط کمى ایراد در ریتم دارد و شاید استفاده ى اصولى تر – منطبق بر سوژه و فرم نمایش- و پرده بندى نمایش با تعداد پرده هاى کمتر ، مى توانست این مشکل را به راحتى حل کند .
“کچلو” خوب است و براى اثبات این خوب بودن نیازى به این ندارد که ثابت کند که “مایم” است یا “کمدى دلارته” ى ایرانى (!) یا هر اصطلاح دهان پر کن دیگر .
المیرا نداف – نویسنده مهمان
متاسفم واسه نظر غیر کارشناسی بعضی دوستانی که ادعا سلیقه دارند ، کار گلو بسیار خوش ساخت و خوش سلیقه است و از همه مهمتر نمایشی با سابقه ایرانیست
ممنون از منتقدین فهیم و با شعور دپارتمان تئاتر فستیوال
از شما بد سلیقه تر ندیدم !!
ایوانف و مثل آب برای شکلات بده و پیشنهاد نمیشود میدید
اونوقت برای کچلو در نوشابه باز میکنید !!
مسخره است !!
به به
چه عجب خانم نداف !! از یه چیزی خوشش اومد !!
به به !!
کمدی دلارته !! کی کجا ادعا کرده !?
ولی نقد خوبی بود !!