یادداشتی بر نمایش “تاریخ دَوَران” به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم شاکری
به بهانه اجرایش در شانزدهمین جشنواره بین المللی نمایش عروسکی تهران – مبارک
تئاتر کاغذی یکی از شیوه های اجرای نمایش عروسکی دربرخی از کشورهای جهان است که ارتباط مستقیمی با نقاشی دارد. تئاتر کاغذی که به تئاتر اسباب بازی و مدل نیز معروف است ، به صورت یک مجموعه تهیه می شود و شامل قاب صحنه، مناظر، اشیا وشخصیت های طراحی شده می باشد. این شیوه نمایشی چند سالی هست که برای خودش جایی دربین نمایشگران عروسکی پیدا کرده و ابراهیم شاکری در نمایش تاریخ دوران ازاین شیوه اجرایی در حوزه تئاتر عروسکی استفاده کرده است.
و اما داستان نمایش شرح حال سارقی است که قبل از به سرقت بردن کتاب ارزشمندی تصمیم می گیرد داخل صفحات آن را ببیند و در کتاب با اتفاقات عجیب ولی آشنایی روبرومی شود. بدون شک در اولین قدم پس از دیدن این نمایش شما باید دارای ذهنی باهوش و خلاق باشید که حتی بتوانید به راحتی پی به ماجراها و اتفاقات نمایش داده شده ببرید.
همه چیز مبهم است و جز سردرگمی به دنبال هیچ چیز دیگری نباشید. نشان دادن صفحاتی از یک کتاب نه با هدف و خط فکری مشخص و خاص . بلکه با کمک گرفتن از افکت و موسیقی و حرکات مبهم خود بازیگر وحضور یک سری شخصیت های مقوایی به عنوان عروسک که حتی حضور آنها نیز کمکی به بهینه کردن اوضاع نمی کند با مورد شاخصی چه ازلحاظ اجرایی و چه ابتکاری مواجه نخواهید بود .
به نظر من کارگردان فقط قصد گذراندن وقت را دارد و هدف مشخصی را دنبال نمی کند. فقط از اول تا آخر نمایش گویی فردی در حال پیچاندن موج رادیویی قصد آزار و اذیت شما را دارد یا به دنبال چیزی می گردد و با چرخاندن این موج رادیویی فقط قصد تولید سر وصدا دارد . و کسی سرگردان کتابی را در جلوی چشمان شما بیهوده و بی هدف ورق می زند . همانطور که این سردرگمی در لابه لای اوراق این کتاب هم دیده می شود.
این نمایش با یک بازیگر-عروسک گردان کار خود را شروع می کند و خود همان نقش سارق کتاب را بازی می کند . با ورق زدن کتاب و رفتن به دوره های مختلف تاریخی شروع به حرکت دادن عروسک های مقوایی یا نقاشی شده می کند و در این حین موسیقی و افکت هایی هم در جهت کمک و پیشبرد فضاسازی پخش می شود .هیچ خلاقیتی نه در به تصویرکشیدن و نشان دادن اتفاقات هر دوره ، نه در نوع عروسک گردانی و نه در نوع موسیقی و افکت و نور دیده نمی شود . خود بازیگرهم که اصلن میزانسن مشخصی ندارد و کلاً در نقطه ایی کور، دور ازدید تماشاگر شروع به حرکت ها و نشان دادن عکس العمل هایی می کند که مثلا درحال بازی و فضاسازی است .
همه چیز شلخته و بدون ربط و بدون خط فکری مشخصی پیش می رود و با قاطعیت تمام می توان گفت این نمایش جز سروصدایی مانند امواج رادیویی هیچ چیز در خور توجهی ندارد و فقط این سوال به ذهن می رسد که دلیل حضور یک نمایش با این تفاسیر در جشنواره بین المللی دوسالانه عروسکی تهران – مبارک چیست ؟ آیا به دلیل وجود کمبود تئاترکاغذی در بین نمایشگران عروسکی باید دست به انتخاب همچین کیفیت اجرایی زد ؟؟ در واقع این اجرا یادآور یک تمرین اتود تئاتر نوپا، چیزی بیشتر برای گفتن ندارد و جز پوچی همانند سالن کاملاً خالی ازتماشاچی که تماشاگرانش به اندازه تعداد انگشت یک دست هم نمی رسد ، هیچ چیزی برای نقد ندارد.
آمنه کاظم – تئاتر فستیوال
چقدر تنوع در تئاتر عروسکی زیاده و چقدر دست سازنده بازه
تا حالا اصطلاح تئاتر کاغذی رو نشنیده بودم . جالبه
اجرای آخرشو دیدم .این عکسی که گذاشتید مربوط به تمرینه ؟! چون توی اجرا عروسکها چشماشون روشن بود و دهنشون هم موقع حرف زدن خاموش روشن می شد … جالب بودبرام
Vaay adam naqdaye shomaro mikhune az kolle festivaal na omid mishe . Hame montaqed hatoon migam karaa bad bude !!
نه بابا منتقدای اینا فقط منفی بافن و منفی می نویسند … کلا از نظرشون کار خوب وجود نداره !!!!
ایده ی جالبی داشت ولی اجرا افتضاح بود
متاسفانه اغلب نمایش های جشنواره امسال همین آشفتگی رو داشتند . نمی دونم واقعا زمان کمی برای تمرین یا هماهنگی داشتند یا مشکل جای دیگه ست ؟! ?