نمایش “اتفاق” به کارگردانی مسعود سالاری تا ۲۴ مرداد ماه ۹۷ در تماشاخانه مولوی اجرا می شود . به همین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با این کارگردان جوان تئاتر انجام داده است که می توانید در ادامه بخوانید :
دکتر محمد رضا خاکی در افتتاحیه نمایش “اتفاق” از مشخص نبودن نام مترجم روی بروشور نمایش تان گله داشتند . در خصوص نمایشنامه اثر توضیح دهید ؟
من متن این نمایش را از یکی از متن های هاینریش بل اقتباس کرده ام که توسط یکی از مترجمین عزیزمان ترجمه شده است . متنی که روی صحنه اجرا می شود ، اقتباسی آزاد از آن نمایشنامه است .
این نمایش در رابطه با چیست ؟
یکی از دغدغه های شخصی ام در زندگی ، روزمرگی و تکرار است . این که من به عنوان یک دانش آموز یاد گرفته ام که هر روز ساعت ۷ صبح بیدار شوم و به مدرسه بروم و الان که دانشجو شده ام ، سه روز در هفته کارهای مشخص و معین انجام دهم . به اطرافیانم هم نگاه می کنم آنها هم همین گونه هستند . پدرم هر روز ساعت معینی بیدار می شود و کارهای مشخص و از پیش تعیین شده ای انجام می دهد . به نظر من همه ی انسان ها باید این روزمرگی را از خود دور کنند . من راه حلی برای این موضوع ندارم و در نمایشم هم راهکاری ارائه نمی دهم . اما حرفم این است که این روزمرگی وجود دارد .
انتخاب گروه و بازیگرانتان چگونه شکل گرفت ؟ و چه مدت تمرین داشتید ؟
به غیر از دو نفر ، بقیه گروه مان ، من جمله بازیگران و عوامل صحنه ، دانشجو هستند . آن دو نفر هم که دانشجو نیستند مطمئن هستم که ادعا دارند هنرجو هستند . . حدود هشت ماه پشت درهای سالن اجرا بودیم تا نوبت مان شود . در این هشت ماه ، به جز دوره ی کوتاهی که تعطیلی داشتیم ، همیشه تمرین کرده ایم.
آیا به خاطر اجرای دانشجویی این نمایش حمایتی هم شده اید ؟
من دانشجوی دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی هستم . گروه مان از طریق دانشگاه حمایت های مالی نشده است . ما حتی مکانی برای تمرین هم نداشتیم . ولی حمایت معنوی شده ایم . اساتیدمان برای دیدن اجرایمان آمده اند . مدیر گروه مان بر سر تمریناتمان آمده و نظر داده است . مسئولین تالار مولوی هم کمک بسیاری به ما کرده اند .
این چندمین تجربه جدی تان در تئاتر است ؟
تجربه اجرای عموم در کسوت بازیگر را داشته ام . در چندین جشنواره تئاتری هم شرکت کرده ام . اما پیش از این تجربه اجرای عموم در یک سالن حرفه ای در تهران را نداشته ام .
تلخی ها و شیرینی های تجربه ی اول کارتان چیست ؟
سختی های در اجرای کارمان وجود داشت که مسئولین تالار مولوی کمک بسیاری برای حل آن به ما کردند . سختی هایی هم وجود داشت که نمی توان گفت مقصر فرد خاصی است .
دیروز یک نفر برای دیدن اجرایمان آمده بود که در کارش مدعی هنر است ولی گفت : “مشتری تان همیشه اینقدر کم است !؟! ” می خواهم این حرف را خطاب به او بگویم که : ما از اساتیدمان یاد گرفته ایم که در تئاتر مشتری نداریم . تماشاگر داریم . تئاتر هم متشکل از تماشاگر و گروه اجرا است . می شود در بازار تئاتر های آزاد ، تن به کارهایی داد که عاقلانه نیست . ما ترجیح می دهیم کارمان را به همین صورت دانشجویی ادامه دهیم و حمایت دانشجویی از ما شود و کارمان را آنطور که فکر می کنیم درست است پیش ببریم .
به عنوان یک دانشجوی رشته تئاتر ، مشکلات دانشجویی این رشته چیست ؟
من دانشجوی دانشکده هنر و معماری هستم . به نظر من داشتن اساتید خوب در دانشگاه بسیار مهم است . خدا را شکر می کنم که در دانشگاه مان اساتید خوبی داریم .
از طرف دیگر پلاتو و جای تمرین برای رشته ی ما بسیار مهم است . تا جایی که اطلاع دارم برای تئاتر دانشگاهی فقط تالار مولوی را داریم که من به عنوان دانشجو می توانم در آن درس پس بدهم و مشق کنم . در سال ظرفیت ورودی رشته ما به دانشگاه ۸۰۰ نفر است و یک تالار جوابگوی این تعداد دانشجو نیست . در نهایت ما را به دنبال سالن های خصوصی می فرستند که اجرا در آن ها هم برای من به عنوان یک دانشجو امکان پذیر نیست .
خدا را شکر می کنم که در حال حاضر در تالار مولوی ، چهار اجرای دانشجویی روی صحنه است . ما خودمان دکور اجرای قبلی را جمع کنیم و دکور خودمان را می چینیم . به همین خاطر هم مجبور شده ایم از دکور پرتابل استفاده کنیم .
و صحبت پایانی؟
از همه اساتیدم تشکر می کنم . از همه ی کسانی که در اجرای این نمایش کمک مان کرده اند . همین طور از گروهم که به من اعتماد کرده اند و هشت ماه به صورت منسجم بر سر تمرین آمده اند و خسته نشدند . ما یکی از بازیگران خوبمان را هم عوض کردیم . از همه ی آن ها تشکر می کنم .