رضا بهبودی بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون که تاکنون در نمایش های “سنگ ها در جیب هایش” ، “گلن گری گلن راس” ، “یک روز تابستانی” و … با پارسا پیروزفر همکاری داشته است ، این روزها در نمایش “ملاقات” نوشته فردریش دورنمات و کارگردانی پیروزفر ، به ایفای نقش می پردازد . به بهانه ی اجرای این نمایش در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر ، خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با رضا بهبودی داشته است که می توانید آن را در ادامه بخوانید :
رضا بهبودی با بیان اینکه حدود ۱۰ سال پیش نمایش “ملاقات” را با برخی از بازیگرانی که هم اکنون در این نمایش حضور دارند ، تمرین کرده بودند ، در این رابطه توضیح داد : تمرینات مان در آن زمان هشت ماه طول کشید البته من همیشه در تمرینات حضور نداشتم اما درگیر آن بودم اما به دلایلی که من از آن مطلع نیستم ، نمایش به روی صحنه نرفت .
یکی از دلایل آن می تواند گرفتاری های شخصی کارگردان یا مهیا نبودن سالنی که درخور اجرا باشد و یا نرسیدن به کیفیت مدنظر کارگردان بوده باشد ولی در هر صورت فکر می کنم الان همه ما آماده تر شده ایم و زمینه و زمانه هم فرصت درست تری برای ارائه چنین متنی است .
بازیگر نمایش “ملاقات” در مورد تمرینات این نمایش در چند ماهه اخیر گفت : تمرینات حدود شش ماه پیش شروع شد ، البته آقای پیروزفر تمرینات دیگری را با برخی از دوستان از چند ماه قبل تر شروع کرده بودند .
او ادامه داد : همکاری با پارسا پیروزفر به دلیل دوستی دیرسالی که بین ما هست و لطفی که به بنده دارند ، همیشه خوشایند بوده . با توجه به حساسیت های ایشان و نوع تئاترى که دوست دارند و منظری که به اجرا ، متن ، کارگردانی و به خصوص بازیگری دارند ، همیشه از بازی در نمایش های او لذت برده ام ، البته سختی هایی نظیر تمرینات طولانی و با حساسیت بالا و … دارد . اما اگر دنبال نتیجه مطلوب می گردیم یا می خواهیم در کارمان ارتقا پیدا کنیم ، به عنوان مثال بنده به عنوان بازیگر ، باید گوش به فرمان تحلیل و نگاه کارگردانی باشم که به او قول همکاری داده ام .
بهبودی در مورد نحوه ی کارگردانی پارسا پیروزفر اضافه کرد : آقای پیروزفر با درایت و شناختی که دارند و همچنین با حساسیتی که در وهله اول ، فرزند انتخاب متن ، ترجمه متن و بازنگری در متن است ، موجب می شوند لحظه ای در اجرا نماند که بی دلیل رخ داده باشد ، حتی کلمه یا حرفی را هم بی دلیل نمی گذارد . بنابراین کاری دقیق ، منسجم ، با تحلیل و باشناخت صورت می گیرد . ممکن است کسی با تحلیل دیگر ، یا تجارب دیگر و با منظر دیگری به اجرای دیگری از هر متنی برسد ، مخصوصا متن های بزرگ تاریخ درام ، ولی این اجرا کارگردانی دارد که می داند چه می خواهد .
این بازیگر تئاتر در مورد ضرورت اجرای نمایشنامه هایی همچون “ملاقات” در جامعه امروز گفت : بستگی به این دارد که ما کدام بعد را در این متن پر رنگ تر ببینیم . در هر حال “ملاقات” ، متنی است که به قول خود دورنمات تراژیک کمیک است ، یعنی وضعیت دراماتیکی بین شخصیت ها بوجود می آورد و در یک جامعه مثالی رخ می دهد . این وضعیت آنقدر ابعاد کمیکی دارد که اثر را هولناک می کند یعنی ترکیب تراژدی و کمدی در نهایت ، اثر هولناکی از وضعیت بشری است . وضعیتی که دورنمات دنبال آن است ، صرفا تراژدی نیست چون معتقد است که دوران تراژدی های یونان باستان و یا دوران شکسپیر و امثالهم نیست . همچنین از طرفی وضعیت ما کمدی هم نیست و اساسا کمدی پاسخگوی نیازهای بشر معاصر نیست . به همین دلیل باید به وضعیت سومی رسید که آن وضعیت تراژیک کمدی است که هولناک است .
او ادامه داد : عناصر گروتسک در این متن وجود دارد . گروتسک هم سبکی هنری است که ابعاد هولناک و مشمئز کننده ای را برای مخاطب عرضه می کند . واقعیت این است که اگر نگاهی به اخبار ، اطراف مان ، خاورمیانه و کل جهان بیاندازیم ، متاسفانه مخصوصا در طی ۱۰ سال اخیر ، وضعیت آشفته ای در جهان رخ داده است که منظر را برای آینده کمی تیره و تار می کند .
بازیگر نمایش “ملاقات” در مورد وضعیت آشفته ای که جهان امروز گرفتار آن است ، گفت : سیل مهاجرت ها از خاورمیانه آشوب زده به سمت اروپا ، درگیری های اقتصادی ، رکود اقتصادی جهان و تلاش کشورهای اول و مسلط که قدرت اقتصادی برتر را دارند برای به سلطه کشیدن کشورهای پیرامون یا درگیر جنگ ، در حالی که صدای التیام بخشی به گوش نمی رسد ، بشر معاصر را دچار پرسش های همیشگی کرده است .
اگر در دورانی بحرانی وجود داشت ، کسی از گوشه ای ، پیامبر وار وارد عرصه و کارزار می شد و بر زخم ها مرهم می گذاشت ولی الان آن دوران هم سپری شده و به قول فروغ فرخزاد ، “نجات دهنده در گور خفته است” .
رضا بهبودی در مورد شرایط نامطلوب جهان با اجرای نمایش “ملاقات” گفت : شرایط پراسترس و ملتهبی در کل کشور ها و جهان حاکم است که حتی از دوران جنگ سرد هم بدتر است چون در آن زمان دو قطب راست و چپ وجود داشت که میتوانستی یکی را انتخاب کنی و در یک جبهه بجنگی و مبارزه کنی ولی الان این وضعیت هم نیست . جهان یک قطب دارد و آن قطب سرمایه داری لیبرالیسم و اقتصاد افسارگسیخته است . لیبرالیسم نه به معنای قرن نوزدهمی کلمه بلکه منظور من با تعابیر معاصر است .
در چنین وضعیتی چنین متنی برای جامعه ما هم حرف های خودش را دارد . اگر وضعیت اقتصادی جامعه ما خوب بود ، هشدار این متن این است که به چه قیمتی . و در شرایط حاضر ، این هشدار به گونه ای دیگر گفته و ارائه می شود که به چه قیمتی باید به آن وضعیت خوب رسید . مباحث اخلاقی مانند عدالت ، آزادی ، حقوق بشر و … مباحث پیچیده فلسفه اخلاق است که در این متن مستتر است و برای اهل نظر و فکر ، حرف هایی برای گفتن دارد .