نمایش «بمون، بخون، بخندون» به نویسندگی و کارگردانی سمیه مهری یکی از نمایش هایی است که در بیست و دومین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفته است . به همین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با سمیه مهری انجام داده است که می توانید در ادامه بخوانید :
از دغدغه های نگارش «بمون، بخون، بخندون» و شکل گیری و به روی صحنه رفتن این نمایش بگویید ؟
نگارش این متن به سال ۱۳۹۸ برمی گردد . زمانی که من هم قصد مهاجرت داشتم و میخواستم بروم و بین رفتن و ماندن مانند “حُر” مانده بودم که بمانم یا بروم . خیلی وقت ها با خودم فکر می کردم که من اینجا سمیه مهری هستم ولی آنجا چه کسی هستم و قرار است چه باشم .
این نمایش حاصل زحمت گروهی من، امیرحسین انصافی و سامان شکیبای عزیز است چون از روزهای اول نگارش این متن بچه ها کنار من بودند چه در مقام بازیگر و چه در مقام شاعر که امیرحسین در کنار من حاضر بود و سامان برای شکل دادن این نمایشنامه بسیار موثر بود.
ما سعی کرده بودیم در این نمایشنامه از تمام آیین های نمایش ایرانی به جز خمره استفاده کنیم و در واقع شما یک پکیج کامل از نمایش ایرانی شامل ،خیمه شب بازی ، تعزیه ،سیاه بازی ، معرکه گیری میدیدید و ما به دلیل اینکه این کار بتواند نسبت به نمایش های ایرانی که مدام با موضوعات مختلف تکرار میشوند ، کمی ساختار شکنی داشته باشد ، از گروه فرم و حرکت استفاده کردیم و سعی کردیم یک داستان عشقی زنانه هم در آن جای دهیم و به قول خانم پریسا مقتدی این اولین نمایشی است که به داستان عشق یک زن نسبت به یک هنرمند تئاتر و نمایش ایرانی و یک سیاه باز پرداخته است .
با توجه به اینکه نمایش «بمون، بخون، بخندون» اجرای عموم خود را پشت سر گذاشته است ،استقبال مردم از نمایش های آیینی و سنتی را چطور می بینید ؟
این نمایش در برخورد با مردم بسیار خوش اقبال و پرفروش ترین اثر سنگلج در ده سال گذشته و جزو پنج کار موفق سال گذشته در تماشاخانه های دولتی بود و از لحاظ فروش ، رتبه سوم شد.
من فکر می کنم مردم نمایش اصیل و ایرانی را دوست دارند ولی از شانس بدِ ما ، ما در اولین روز جشنواره اجرا داشتیم و با توجه به کم بودن بنرها و خبرگزاری ها ، آن استقبالی که انتظار داشتیم اتفاق نیفتاد . ما فکر میکردیم استقبال از این نمایش خیلی بیشتر از این باشد . در اجرای جشنواره سالن تقریبا پر شد ولی استقبال در اجرای عموم این نمایش در روزهای آخر در سنگلج به حدی بود که ما بلیط مازاد روی زمین میفروختیم و اصلا جا نبود و با هجوم تماشاچیان مواجه بودیم.
روند برگزاری جشنواره در ادوار مختلف را چطور می بینید ؟
با توجه به شرایطی که ما شنیدیم ، برگزار کردن این دوره از جشنواره خیلی سخت بود ، ولی مسئله ای که وجود داشت بحث کمک هزینه هایی بود که امسال اعلام شده بود و ما برای هزینه ها یک سقف معینی داشتیم ولی وقتی صحبت کردیم، گفتند نمی شود آن مقدار باشد باید کمتر باشد و ما به عنوان شرکت کننده ،توقع آن را داشتیم که اتفاق مثبتی برای گروه هایی مثل من که حداقل چهار پیشکسوت و آخرین بازمانده های سیاه بازی ایران را در گروه خود داشتیم ، بیافتد ولی با این وجود برای ما هم سقف را پایین آوردند و گفتند چون پول نداریم وضعیت به این شکل است.
امیدوارم که حداقل در دوره های بعدی این اتفاق نیافتد و از بچه هایی که به سختی تلاش می کنند تا نمایش ایرانی را سرپا نگه دارند ، حمایت شود تا بتوانند حداقل سرپا بایستند
اگر صحبت یا نکتهای جا مانده است، بفرمایید.
نمایش «بمون، بخون، بخندون» حاصل تجربه و زحمت بیش از حد یک گروه جوان و یک گروه پیشکسوت بود . این نمایش برای من یکی از بهترین آثار کاری من است و شاید بگویم بهترین اثر در زندگی من بوده است . اگر “سیرک” را اولین کارم معرفی کنم شاید بگویم این دومین کاری است که من در آن حس خاص بودن دارم و خیلی به بچه های گروه مدیون هستم و امیدوارم یک مجالی پیش بیاید و ما بتوانیم دوباره این نمایشنامه را اجرا کنیم.