بیست و دومین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی امسال در مهر ماه در مجموعه تئاتر شهر و تالار حافظ برگزار شد . به بهانه برگزاری این جشنواره خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با سیاوش ستاری دبیر این دوره از جشنواره نمایش های آیینی و سنتی انجام داده است که در ادامه می توانید آن را بخوانید .
از مشکلاتی که برای برگزاری این دوره از جشنواره داشتید، بگویید .
زمان کوتاه، پول کم و تغییرات زیادی که در بافت مدیریت وجود داشت که خیلی سخت بود . یعنی تمامی بخشهای سیستم نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله سیستم معاونت هنری و زیر مجموعه اداره کل هنرهای نمایشی و انجمن هنرهای نمایشی همه در حال تبدیل و تحول بودند و این کار را برای برگزاری جشنواره بسیار سخت می کرد .
با تمامی مشکلاتی که اشاره کردید، آیا از کیفیت برگزاری جشنواره تا به امرور رضایت دارید ؟
من از بسیاری از ایدههایی که داشتم گذشتم. ایدههایی که بسیار دوستشان داشتم . برای من خیلی مهم نیست که دبیر جشنوارهای باشم اساسا موضوع زندگی ام نیست . ولی ایدههای بسیاری داشتم که خیلی دوستشان داشتم و مجبور شدم به دلیل مشکلاتی که وجود داشت از بسیاری از آن ها بگذرم. ولی یک اتفاق خیلی بزرگ در این جشنواره افتاد و آن اینکه برای اولین بار این جشنواره ده روز نبود بلکه دو ماه جشنواره بود. یعنی هر روز در طول این دو ماه جشنواره بود و مدام به موضوعاتی پرداخته می شد که کمتر جشنوارهها به سمت آن میروند .
ما در این جشنواره یک بخش آموزشی داشتیم که بیش از یک ماه زمان برد و در واقع مدرسهای را طراحی کردیم به وسعت ایران زمین و ۱۲۰ کارگاه آموزشی ۱۵ روزه در ۶۸ شهر ایران برگزار کردیم که اتفاق نادری در طول تاریخ فرهنگ ایران بود و تاکنون چنین اتفاقی تجریه نشده بود . بخش عمدهای از زحمت این کارگاه و هزینه این کارگاهها به صورت داوطلبانه از مراکز خصوصی مثل آموزشگاه آزاد هنری و موسسات فرهنگی که به سختی این مراکز را احداث و راه اندازی کرده اند، تامین شد . من به وجود آنها افتخار میکنم که به من کمک کردند تا این اتفاق بزرگ رخ دهد .
سالها نشست های علمی ما تنها با سه یا چهار نفر در سالن برگزار میشد ولی امسال، استقبال به صورتی بود که خیلی وقت ها در سالن افراد سرپا میایستادند و این موضوع برای من بسیار جالب بود که موضوعات آنقدر جذاب و مورد توجه اقشار مختلف این خانواده بود که پیشکسوتان بزرگ ما و همچنین دستاندرکاران و حتی پژوهشگران و دانشجویان ۱۸ ساله همگی مینشستند و در نهایت با رضایت از سالن بیرون می رفتند . رقم خوردن این اتفاق در بعد پژوهشی هنر سالها بود که دیگر تجربه نمیشد و به سالهای خیلی دور و زمانی که من دانشجو بودم و آدمهای بزرگی جشنوارهها را اداره میکردند، برمیگردد .
آن زمان من این اتفاقات را تجربه میکردم ولی دیگر سالها بود شاهد چنین رویدادهایی در کنار جشنواره ها نبودیم . در رابطه با خیلی از مباحث جذاب همگی دور هم نشستیم و مفصل حرف زدیم و بحث کردیم و این اتفاق خیلی جالبی بود که برای من حس همدلی عجیبی به همراه داشت ، هیچکس از حرف دیگری ناراحت نمیشد حتی اگر به طور جدی مخالف بود، باز هم می نشستیم و بحث میکردیم و در نهایت این تعامل وجود داشت که ما دور هم هستیم تا با هم یاد بگیریم و برای من بسیار جذاب بود .
در رابطه با بخش اجرای جشنواره هم باید بگویم که ما سعی کردیم که با تمام مشکلاتی که وجود داشت در حد امکان نسبت به جشنوارههای دورههای قبل چیزی کم نداشته باشد و امیدوارم که مخاطبان راضی باشند و درک کنند که ما با چه مشکلاتی امسال این جشنواره را سرپا نگه داشتیم .
آیا در دوره بعدی جشنواره نیز شما دبیر باقی میمانید ؟
تورا به خدا این حرف را نگویید . من زندگی خیلی جذابی دارم . نمیدانم چقدر با کاری که من میکنم، آشنایی دارید . من یک ماشین دارم و پشت آن اتاقکی دارد و وانت است و آن تماشاخانه سیار ، خانه سیار و کارگاه آموزش سیار من است . من با آن به جاهای مختلفی سفر میکنم و آن را با هیچ جای دنیا حاضر نیستم عوض کنم . آن زندگی به صورت کولی وار برای من خیلی جذاب است و الان تقریباً حدود پنج ماه است که در تهران اسیر هستم و دلم برای سفر کردن و برای بچههای روستایی که سراغشان می روم و از آن ها میآموزم ، لک زده است . امیدوارم که بتوانم به زندگی طبیعی ام برگردم.