بخش : نقد و یادداشت


یادداشتی بر نمایش «آرداقیون» به کارگردانی ژیرایر داداسیان به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

آرداقیون یا تجسمِ مفهوم تئاتر


اگر روزی فرزندی داشته باشم و بخواهم مفهومِ تئاتر را برایش تعریف کنم ،او را به تماشای اثری مثل «آرداقیون» خواهم برد. تجسمِ معنای تئاتر را می‌شود روی صحنه این تئاتر دید. «آردایتون» اثری از کشور ارمنستان است که می‌تواند یک قصه کامل را بدون هیچ دیال ...

یادداشتی بر نمایش «ابرها(قطعه ای از قلب آسمان)» به کارگردانی امین جعفری به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

بالای ابرها جنگی نیست


«ابرها(قطعه ای از قلب آسمان)» نمایشی بود که مرا یاد رمان «در جبهه غرب خبری نیست» انداخت. بن مایه نمایش انگاره ای بسیار مهم و مقدس است : جنگ بد است. در نمایش «ابرها(قطعه ای از قلب آسمان)» ماجرا از این قرار است دشمنی دارد با دشمنی می جنگد. نکته ...

گذری بر نمایش «اینک انسان» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

بنگرید این مرد را…


"در این دنیا دانستن مُردن است." باراباس! صحنه نمایش «اینک انسان» بسیار آشناست؛ بازجویی و محاکمه‌ی واپسین مسیح توسط پونتیوس پیلاطس حاکم اورشلیم درست پیش از واقعه به صلیب کشیدن. صحنه‌ای که محاکمه جویندگان راه حقیقت را در طول تاریخ به ذهن می‌آور ...

یادداشتی بر نمایش «با من بمان» به کارگردانی پدرام رحمانی به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

خلاقیت در اجرا، دور شدن از کلیشه


زمانی که شما بخواهید از سوژه ای صحبت کنید که به شکل های مختلفی در انواع قالب ها پرداخته شده بایستی قصه ی خود را به گونه ای تعریف کنید که بتوانید همچنان مخاطب را با خود همراه کنید. در درجه ی نخست بایستی قصه بگویید که یکی از ارکان های مهم در یک اث ...

نقدی بر نمایش «شبیهِ شبیهِ آنتیگون» به کارگردانی ندا شاهرخی و نسیم ادبی به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

فصل شکوفایی شبیه خوانی با آنتیگون


«شبیهِ شبیهِ آنتیگون» به کارگردانی ندا شاهرخی و نسیم ادبی از آن جهت نمایش خوبی است که شبیهِ آنتیگون است و از آن شکلِ روایی ارسطویی و از آن قصه‌گویی و اجرای تماماً دراماتیک در آن خبری نیست. زمانه ما بیش از هر زمان دیگری در نیم قرن اخیر، نیازمند آ ...

نقدی بر نمایش «چیزهایی که حمل می‌کنیم» فرانسیسکو کماچو از ترکیه و پرتغال به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

سمساری یا هیچ فروشی


یک سمساریِ بی در و پیکر که پر است از اشیاءِ بی‌معنا و شبیه به زباله، که دو نفر تمام مدتِ اجرا مانند مجانین با این اشیا مشغولند. دو نفر را رها کرده‌اند در یک سمساری و گفته‌اند با این اشیاءِ بی‌کارکرد که هیچ معنا و مفهوم خاصی را هم متبادر نمی‌کنند ...

نقدی بر نمایش «و چند داستان دیگر» به کارگردانی محمد امینی‌راد، به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

ضعیف‌تر از یک اتود دانشجویی


با تعدادی بازیگر و دیالوگ‌های سرد و بی‌روح و کمی خون و اشک و آه و یک دکور مثلاً با جزئیات و چند اپیزود که ظاهراً قرار است حول یک سوژه قصه‌ای روایت کنند؛ نمی‌شود اسم تئاتر روی یک واقعه گذاشت. بله آنچه با عنوان نمایش «و چند داستان دیگر» به کارگردا ...

یادداشتی بر نمایش «یک گوزن مادر» به کارگردانی شارشن شیشنوف از کشور قرقیزستان به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

روایت خوب از یک اسطوره


افسانه ها و قصه های اساطیری فارغ از اینکه از چه خاستگاه قومی و ملیتی بر می آیند، همه و همه الهام بخش و به یاد ماندنی اند؛ خرق عادت، درهم تنیدگی اثر متقابل انسان و طبیعت زنده، تقابل خیر و شر، و مفاهیمی چون تقدیر انسان، ایمان، باور ها، و در نهایت ت ...

 یادداشتی بر نمایش «اینک انسان» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

یک نمایش به اندازه ، تاثیرگذار و موفق


«اینک انسان» نمایش خوبی است . هم قصه ای پر کشش دارد ، هم طراحی صحنه ی جذاب و بازیگرانی کاربلد . سوژه ، همان سوژه ای است که نعیمی پیش از این هم در دیگر آثارش به آن پرداخته است و این بار با رنگ و رویی تازه و در قالب برش دیگری از تاریخ ، به سراغ روای ...

یادداشتی بر نمایش «یخ زده» به کارگردانی رضا بهکام به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

کابوسی یخ زده اما حقیقی


وقتی دچار روزمرگی زندگی می‌شویم ، دیگر بزرگترین نعمات زندگی هم برایمان بی معنی می شود و به چشممان نمی‌آید. نمایش یخ زدگی یک هشدار است و یک زنگ خطر برای آنکه معنای لحظه را بهتر درک کنیم . نمایشی تاثیرگذار و دلنشین که با کارگردانی و دراماتورژی خو ...

یادداشتی بر نمایش خیابانی «4 ماه و 10 روز» به نویسندگی و کارگردانی فرشته مصطفی پور به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

موفقیت: قصه به علاوه مشارکت مخاطب


تئاتر و مردم. بهترین جلوه ارتباط تئاتر با عموم جامعه را می توان در تئاتر خیابانی دید. چرا که مشارکت مخاطب در اینگونه نمایشی پررنگ و پراهمیت است. زمانی که تماشاگر در اجرا برای پیشبرد قصه با بازیگر همراه می شود، خود را جزئی از اثر و قصه حس می کند و ...

یادداشتی بر نمایش «خانه مادری» به کارگردانی پویا حسنوند به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر ؛

«خانه مادری» یا شعار عجین شده با شعور


«خانه مادری» به کارگردانی «پویا حسنوند» و نویسندگی «امین ابراهیمی» نمایشی است که درد را هنرمندانه به تصویر می‌کشد. هنرمندانه از آن جهت که درد را آرام آرام به جانت می‌نشاند؛ تو گویی دردی بزرگ را با کمی مورفین برایت قابل تحمل کند، فقط قابل تحمل، ا ...

نقدی بر نمایش «وی آی پی با طعم مرگ» به کارگردانی علی صادقی زاده به بهانه اجرای آن در چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

شجاعتِ سادگی یا چگونه همه مردم را به سالن های تئاتر بکشانیم


حرف های بزرگ را ساده و همه فهم زدن توانایی هرکسی نیست . در روزگاری که هر هنرمندی به دنبال این است که در اثرش نقدی اجتماعی یا سیاسی بر وضع موجود بگجاند و در این مسیر، بسیاری از هنرمندان در دام شعار زدگی و پیام های گل درشت می افتند . اثری مثل "وی آی ...

حفظ حریم یا حرمت‌شکنی؟


ضد یادداشتی درباره‌ ساختمانِ دوست‌داشتنیِ تئاترشهرمان بعد از چند سال، بالاخره رفته‌ام به تئاترشهر تهران تا نمایشی ببینم و خاطره سال‌ها مأنوس بودن با این فضا را زنده کنم. به روش همیشگی خودم از خیابان پشتی مجموعه ... می‌روم تا هم به ترافیک وحشتن ...

نقدی بر نمایش «بهمن» به کارگردانی علی زندیه ؛

سادگیِ دوست داشتنی و اصولیِ «بهمن»


نقدی بر نمایش «بهمن» به کارگردانی علی زندیه عطشِ نوشتن نمایشنامه در میان جوانان را دوست دارم. اما طی این سالیان که تلاش کرده‌ام به تماشای آثار گروه های جوان تئاتری بنشینم و نقد را ابزاری در جهت رشد این نسل شجاع و خلاق قرار دهم، کم نبوده اند ن ...

نقدی بر نمایش «باغ شب‌نمای ما» به کارگردانی هادی مرزبان ؛

معجزه ای به نام هادی مرزبان


هادی مرزبان استادِ کارگردانی نمایشنامه های اکبر رادی است. او در همه‌ی این سال ها متعهدانه روی صحنه بردن آثار رادی را ادامه داده و بهتر از هر کس می‌داند که چه زمانی و در چه برهه‌ای ، کدام نمایشنامه رادی را برای اجرا انتخاب کند. "باغ شب نمای ما" بر ...