احسان ملکی ، کارگردان نمایش ” هزار شلاق ” که از خرم آباد در سی و سومین جشنواره تئاتر فجر حضور داشت ، در بخش مرور تئاتر ایران از وی تقدیر شد . خبرنگار تئاتر فستیوال ، بعد از دومین اجرای وی در دهمین روز جشنواره ، در سالن استاد ناظرزاده کرمانی ، گفت و گوی کوتاهی با او انجام داد که می توانید در ادامه بخوانید :
چه مدت کار تئاتر انجام می دهید و چندمین تجربه همکاری تان با آقای حبیبیان است ؟
من از سال ۱۳۷۶ فعالیت تئاتری انجام می دهم و گروه تقریبا ثابتی داریم . با آقای حبیبیان نزدیک به هیجده سال است که همکاری می کنم . در یک مقطع کوتاهی که درگیر تحصیلات آکادمیک بودیم ، فاصله ی مکانی داشتیم ولی از لحاظ کاری همچنان در ارتباط بودیم . با مابقی افراد گروه هم تقریبا هفت ، هشت سال مشغول به کاریم .
چه شد که این نمایشنامه را برای کار کردن انتخاب کردید ؟
با توجه به سلیقه ، نگاه ، تفکر و اندیشه ای که در افراد گروه وجود دارد ، این متن را انتخاب کردیم . البته سالهاست که ما یک گروه منسجم هستیم و آقای حبیبیان نویسنده ی گروه هستند . من هم به عنوان کارگردان در این گروه فعالیت می کنم .
نمایشنامه یک دوره ی تاریخی در زمان قاجار را روایت می کند و اتفاقات تاریخی مهم آن زمان را بسیار سریع مرور می کند . شاید بشود گفت به یک اتفاق خاصی تاکید ندارید . نظرتان چیست ؟
نمایشنامه ، در واقع روایت تاریخ دویست ساله ی ایران است که از زبان اسبی به نام کرنگ ( نام اسب لطفعلی خان ) روایت می شود که زمان به زمان ، چرخش اجرایی ما تغییر می کند . از سوی دیگر نوع روایت ما برگرفته از نمایش های ایرانی است و با تکیه بر پرده خوانی اجرا می شود . با تکنیکی که آقای حبیبیان در روایت شان به کار بردند ، ما سعی کردیم نگاه جدید و مدرن به اجرای نمایش های ایرانی داشته باشیم . در واقع یک مواجه مدرنیته به تاریخ است . یعنی جدال بین سنت و مدرنیته .
چقدر به بخش کمدی و طنز نمایش توجه داشتید ؟
در این بحث ما به دنبال خنداندن مردم نبودیم . ما سعی کردیم تلخ و شیرین تاریخ مان را در اجرای نمایش های ایرانی دنبال کنیم و نگاهی که در جهان امروزی می گذرد را منعکس کنیم .
در نمایشتان ” اسب ” نقش پر رنگی دارد . نماد چیست ؟
اسب نمادی از مردم است . البته در متن آقای حبیبیان ، یک اسب که همان کرنگ است ، وجود دارد . ولی در اجرا ، پنج کرنگ . این اسب ها ، با توجه به شیوه های اجرایی شان ، نقش های متفاوتی را روایت می کنند . در واقع ما سعی کردیم با این پنج برخوان ، نگاهی که به مردم داریم ، مردمی صادق ، نجیب و پاک را نشان دهیم .
پیش تر هم ، تجربه ی حضور در تئاتر فجر را داشتید ؟
کار ما در چهار دوره معرفی شد ولی متاسفانه به دلیل نداشتن بند پ از معرفی به جشنواره محروم می شدیم . ما در سه دوره ، برگزیده جشنواره سراسری ماه بودیم و امسال هم با نمایشی به نام “چیر ” در چهارمین دوره برگزیده شدیم .
امسال گروه ما دو تولید اثر داشت . همان طور که گفتم ، نمایش “چیر” در جشنواره سراسری ماه با شش جایزه ی برتر ، برگزیده ی مطلق جشنواره بود و به فجر معرفی شد . اما به دلیل قوانینی که وجود دارد و یک کارگران نمی تواند دو اثر را به جشنواره بیاورد آن نمایش حذف شد و ما امسال فقط با ” هزار شلاق ” توانستیم در فجر حضور پیدا کنیم .
نمایش ” چیر ” در تهران ، سه دوره اجرای عمومی داشت . همین طور نمایش ” کابوس های شکسته ” ، ” خاک ” ، ” باغ و آتش ” و ” مجلس نامه ی طوبی ” که به مدت یک ماه در تهران اجرای عمومی رفتند . امیدوارم ” هزار شلاق ” هم به اجرای عموم در تهران برسد و دیده شود . واقعا دغدغه ی ما ، حضور در جشنواره فجر با دو اجرا نیست . ما دوست داریم هشت ماه ، کار و زحمت گروه ما را ببینند . هدف اصلی مان بدون هیچ تعارف و تمجیدی اجرای عموم است .
صحبتی هم برای این موضوع شده ؟
هنوز نه . این دو اجرا ، اولین برخورد با کار است . منتظریم ببینیم در بخش رقابتی فجر چه اتفاقی می افتد که اگر اتفاق خوشایندی برای نمایش بیفتد ، اجرای عمومی راحت تر است اگر نه هم که ما حتما پیگیر اجرای عموم خواهیم بود . چه کار جایزه بگیرد یا نه .
در خرم آباد چطور ؟ اجرا داشتید ؟
بله . آنجا هم این نمایش را اجرای عموم رفتیم . به نظر من اگر هنر نمایش برای اجرای عموم نباشد ، یعنی اگر هنری دیده نشود ، فایده ندارد .
استقبال مردم خرم آباد از کار چطور بود ؟
خدا را شکر امسال استقبال از این نمایش خیلی خوب بود . در یک هفته ای که گروه در آن جا اجرا کرد ، با این که اصلا تبلیغاتی هم انجام ندادیم و فقط یک بنر ، دور میدان اداره ی ارشاد خرم آباد نصب شد ، استقبال خیلی خوبی از کار شد .
چقدر تاکید دارید متن نمایشنامه هایی که کار می کنید ، ایرانی باشد ؟
من نزدیک به دوازده سال تجربه ی کارگردانی دارم . چه در دوران دانشگاهی و قبل و بعد از آن ، یک نگاهی دارم . به نظر من ما باید سیستم نمایشی خودمان را بشناسیم . البته آثار نویسنده های بزرگ دنیا مثل شکسپیر قابل تحسین است و نمی توانم راجع به آن صجبت کنم ولی من احساس می کنم ما هنوز آثار خودمان را نمی شناسیم .
با آداب و فرهنگ ، رویه و باورهای خودمان خیلی می شود خلاقیت و اتفاق های خوبی شکل بگیرد که می تواند تاثیر بسزایی بگذارد .
کیفیت جشنواره ی امسال را چه از لحاظ مدیریت و چه آثار راه یافته در آن چطور دیدید ؟
کارهای جشنواره را کمابیش پیگیری کردم . ستاد برگزاری و دبیرخانه زحمت زیادی کشیدند . برگزاری چنین فستیوالی کار راحتی نیست . جا دارد که خسته نباشید بگویم . بعضی مواقع باید واقعیت ها را هم گفت . سطح کیفی کارها واقعا پایین است . با احترامی که برای کل گروه ها قائلم ، احساس می کنم به تئاتر ، خیلی ساده نگاه می کنیم . خلاقیت جدید یا یک نگاه جدید ، یک بازخوردی که واقعا روی مخاطب تاثیر بگذارد ، در کارها نمی بینیم . احساس می کنم بیشتر داریم به سمت تکرار و ادا پیش می رویم .