امیر عباس توفیقی : همه به خاطر تواضع ، فروتنی و تعهد مصطفی عبداللهی به هنر ، عاشق او بودند


مصطفی عبداللهی صبح پنجشنبه ، ۳۱ اردیبهشت ماه ۹۴ در بیمارستان پارسیان تهران دار فانی را وداع گفت به این بهانه امیر عباس توفیقی ،  بازیگــر تئاتــر در پیامی کوتاه برای تئاتر فستیوال درگذشت دوست دیرینه ی خود را تسلیت گفت . متن کامل پیام به شرح زیر است : 

نوفیقی

درگذشت مصطفی عبداللهی را به جامعه هنری ایران ، به خصوص هنرمندان تئاتر ایران تسلیت عرض می کنم . هر کسی اگر یکبار با مصطفی عبداللهی برخورد می کرد ، به خاطر تواضع ، فروتنی و تعهد او به هنر  و تخصص او در ارتباط با هنر ، یک عمر عاشقش می شد .

از جناب آقای مراد خانی معاونت محترم امور هنری تشکر می کنم ؛ آخرین پنجشنبه سال گذشته که ما خانه مرحوم خسرو فرخزادی از پیشکسوتان تئاتر و رادیو حضور داشتیم ، مصطفی عبداللهی به من گفت : ” نمایش ” در اعماق ” وصیت من در تئاتر است و آقای مرادخانی به من قول دادند که اردیبهشت ماه این کار اجرا شود . اگر من نبودم ، تو به عنوان یک رفیق موظف هستی نمایش را ساماندهی کنی . ” آن موقع به او گفتم این حرف ها کدام است ! حتی آقای فرخزادی روی ایشان را بوسیدند و گفتند : ”  حالت بهتر شده است ! ” ولی او گفت نه . بسیار جدی هم گفت .

دقیقا همان اتفاقی که باید می افتاد ، افتاد و آقای مرادخانی به قولشان عمل کردند . مصطفی به من گفته بود آقای مرادخانی سه قول به او داده اند که به دو قول وفا کردند و سومین قول این بود که تئاتر ما در اردیبهشت ماه اجرا می شود ، در هر سالنی که دوست داشته باشیم .

آقای عبداللهی تالار حافظ را دید و گفت اشکالی ندارد اگر کار در آنجا اجرا شود . ولی همواره دوست داشت این نمایش در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه برود ، چرا که ایرانشهر به او بی مهری کرد و من همانطور که در مصاحبه های قبلی هم گفته ام و الان هم می گویم آقای سرسنگی شمشیرش را از رو بسته است .

دنیا آنقدر ارزش ندارد که یک هنرمند بزرگ ، هنرمندی که وقتی نمایش مذهبی به نام ” کابوس سرخ ” کار می کند نشان می دهد که در نمایشنامه های مذهبی هم ید طولایی دارد . بعد از آن ، همه بازیگران و خودش همراه با همسرش و بازیگر نقش اول مرد و بازیگر نقش اول زن به حج رفتند و  آن نمایش یکی از بهترین کارهای آن سال شناخته شد . آن زمان تیتر روزنامه ها این بود که نمایش ” کابوس سرخ ” الگویی برای تئاتر ایرانی – ملی – مذهبی است .

نمی دانم چرا آقای سرسنگی با چنین شخصیت هنری این گونه برخورد کرد . این همه نمایش در ایرانشهر اجرا می شود ، ایشان می توانست قبول کند . همانطور که وقتی من به اتفاق دستیار و دوست بسیار عزیز و بزرگوارم ، که واقعا عنوان آقای تئاتر برازنده ایشان است ، جناب آقای میکائیل شهرستانی نزد خانم مقتدی رفتیم و ایشان در نهایت دوستی پذیرفتند و گفتند چشم ،  ما بازسازی سالن اصلی را عقب انداخته ایم و این نمایش می تواند اجرا شود . به همین راحتی حل شد !

نمی دانم چرا جناب آقای سرسنگی گارد گرفته بود ، در حالی که نمایش هایی در آنجا اجرا می کنند که البته اشکالی ندارد ، آن نمایش ها هم به روی صحنه برود و من هم مطمئنا در نمایش هایی بازی خواهم کرد چرا که هنرپیشه هستم و وقتی به من می گویند این نقش را بازی کن می گویم چشم . اما شخصیت مصطفی عبداللهی در ارتباط با سالن ایرانشهر کمی در حال متزلزل شدن بود که خدا را شکر به دادش رسیدند و این نمایش ، در نهایت عزت و احترام در اردیبهشت ماه ا اجرا شد و البته ایشان هم در اردیبهشت ماه فوت شدند . به من گفته بودند که ممکن است در اجرا نباشم و این هم شد .

ایشان انسان بسیار بزرگواری بودند  . در سی سال رفاقت من با ایشان همواره با هم بوده و به نوعی سنگ صبور هم بودیم  . وصیتش را به من کرده بود و می دانستم که فوت می کند  . ده روز یا یک هفته پیش من به بیمارستان رفتم و  دستانش را بوسیدم و با او خداحافظی کردم . سه شب قبل هم به اتفاق یکی از دوستان ، آقای طهماسبی از بازیگران این نمایش ، به عیادتشان رفتیم که ایشان زیر دستگاه بودند . در یک متری ایشان ایستادیم و می دانستیم که دیگر مصطفی پرواز خواهد کرد و این اتفاق افتاد .

يک نظر ثبت شده است .

  1. امامی گفت:

    خدارا شکر که این نمایش اجرا شد . هرچند خیلی دیر … خدا ایشان را بیامرزد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *