سادگیِ پیچیدۀ ” این یک اعتراف است” اصلی ترین ویژگی این نمایش به کارگردانی شادی اسدپور است. اینکه نویسنده ، کارگردان و نهایتا بازیگر این نمایش توانسته اند پیچیده ترین مفاهیم فلسفی، روانشناختی و نهایتا انسانی را در عین سادگی برای هر مخاطبی و از هر قشری بیان کنند و او را درگیر مفاهیم مورد نظرشان کنند ، توانایی بسیار بزرگی است.
“این یک اعتراف است” سر راست ترین راه را برای مواجه کردن مخاطب با سوژه انتخاب می کند، مسیری سرراست که از دلِ پیچیدگی هایِ فرمالیستی می گذرد و نتیجتا جانِ مخاطب را درگیر می کند و اصطلاحا تا ساعت ها و حتی روزها با مخاطب کار می کند و این نتیجۀ تیز هوشی صاحب اثر است در انتخاب سبک و البته فرمِ ارائه این سبک و البته توانایی غیرقابل چشم پوشی بازیگر، که نقش ( نقش ها ) را روی صحنه زندگی می کند، لحظه ای از راکورد خارج نمی شود، هوشیار و آگاه روی صحنه حاضر شده است و لحظه به لحظه حضورش روی صحنه ترکیبی است از خودآگاهی و غرق شدن در نقش ! ترکیبی عجیب و خارق العاده، که در آن واحد مخاطب فرزین محدث را روی صحنه می بیند و در همان لحظه او را نمی بیند . این بازیگر بی شک برگ برنده این نمایش است .
در کنار انتخاب فرم و انطباق سبک و فرم اثر بر سوژه، در کنار نمایشنامه ای قصه گو اما سرشار از پیچیدگی و تا حدودی سورئال ، در کنار بازی کم نظیر فرزین محدث، نباید طراحی صحنه و لباس ”این یک اعتراف است” را فراموش کرد :
طراحی صحنه نیز ساده است و گویا. در خلق موقعیت مورد نظر نویسنده روی صحنه و مقابل چشمان مخاطب بسیار کارآمد است. امکان خلق میزانسنی فعال را برای کارگردان فراهم می کند، منطبق بر سبک اجرایی نمایش است ، با خطوطی منقطع و فضاسازی چند منظوره که در خلق معنا در خدمت اثر است ولاغیر، بی هیچ زیاده گویی و بی هیچ شلنگ تخته ای ؛ طراحی لباس نیز دقیقا بیانگر شرح حال و شرایط پرسوناژ نمایش است ، که در همه سنین و حتی در نقش های متفاوتی که روی صحنه حاضر می شود معنا و مفهوم درست را در ذهن مخاطب ایجاد می کند و با رنگ های تند و طراحی غریبش به سبک اجرایی اثر منطبق است .
“این یک اعتراف است” یک نمایش اکسپرسیونیستی دیدنی است آن هم در بازار آشفتۀ روده درازی های فرمالیستی و کم فروشی های سبک زده و ادعاهای پوچ و بی اساس صاحبانِ نام و استاد عینکی ها ! نمایشی دیدنی که حتی من را که از پرداختن به مباحث سبک شناسی و نقد های بی ارزش مثلا علمی که بیشتر از اینکه به کار مردم و مخاطب عام تئاتر بخورد ، به درد نویسنده و دک و پز روشنفکری اش می خورد ، امتناع می کنم ، وادار می کند که اعتراف کنم که در یکی از سالن های این شهر یک اثر اکسپرسیونیستی -تقریبا- بی نقص دیده ام.
المیرا نداف – نویسنده میهمان