ایوب آقاخانی نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتر با دو اثر در سی و چهارمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر حضور دارد . در نمایش “اروند خون ” به عنوان نویسنده و در نمایش “تکه های سنگین سرب” به عــنوان کارگردان . به همــین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال پس از اجرای “اروند خون” گفت و گوی کوتاهی با وی در رابطه با این نمایش انجام داد که می توانید در ادامه بخوانید :
نازنین محب اهری – تئاتر فستیوال : چه ویژگی در کار شما است که می تواند کارتان را از سایر کارهای دفاع مقدس متمایز کند ؟
من روزی که مثل بقیه ی کارهایی که در این زمینه نوشته شده است قلم بزنم مطمئنا آن روز ، روزی است که دیگر نمی توانم ادعای نویسندگی کنم . چون از نظر من ، ما در این ژانر فقط خیانت دیدیم . البته تاکید می کنم منکر استثناهای اقل نیستم ولی این ژانر آن قدر آثار سخیف به مخاطب ارائه داده که الان مخاطبان هیچ اعتمادی به این ژانر ندارند . یعنی وقتی می گوییم این نمایش در مورد جنگ است این نمایش می شود آخرین انتخاب آنها برای اینکه نمایش را تماشا کنند . بنابراین آرزویم این است که هیچ وقت شبیه آنها ننویسم و به زعم خودم ننوشته ام . اما بزرگترین تمایزی که این نوشته ی من از نظر فنی دارد که استاندارد های مورد نظر را احراز می کند و در واقع این تمایز را تضمین میکند بیشتر نوع تنظیم روایت اثر ، زاویه ی دید ، نوع نگاه ، راز گذاشتن در داستان است ، داستانی که خودش کشندگی داشته و مخاطب را دنبال خودش بکشاند و مخاطب بفهمد که ویژگی های یک نمایش را دارد . نه این که حس کند کاری را می بیند که چون مفهوم ارزشمندی دارد فقط باید ببیند . من برای چنین تئاتری ارزش قائل نیستم و اعتقادی ندارم . مفهوم ارزشمند باید آغشتگی فنی پیدا کند تا دیدنی شود . من زاویه ی دید “اروند خون” را با طراوت و تازه می دانم ، این که در پایان نمایش دریافت می شود که اساسا همه ی این وقایع از دید یک ماهی که در اروند بوده در سال ۱۳۶۵ روایت میشود یک دستاورد است .
اما دومین چیز که امر بزرگی نیست ولی به سختی در این کار به دست آمده ، ترسیم و تبیین این واقعیت است که بچه هایی که در سن جوانی رفتند جلو و جنگیدند ، زندگی داشتند و ربات نبودند . در خیلی از نمایشنامه های متشابه آنها شبیه ربات های جنگی هستند که هیچ چیز جز جنگ ، جز پیروزی ، جز ایدئولوژی نمی فهمند ، این طور نیست ، این ها زندگی دارند ، عشق دارند ، پدر دارند ، مادر دارند و نگاهشان به پشت سر است . درست است که به جلو می روند و نگاه را از پشت سر بر می دارند ولی این را باید به عنوان ارزش کارشان تلقی کرد نه این که کامل از صورت مسأله پاک کرد و متأسفانه عموم گرفتاری ها در نمایشنامه های متشابه از همین جا نشأت میگیرد و در حد بضاعت شخصی خودم و ضرورت موضوعی و امکانی که در این نمایش بر اساس داشته ها و داده ها در تاریخ کربلای ۴ بوده ، من تمام تلاشم خودم را کرده ام .
چه شد که در جشنواره ی بین المللی تئاتر فجر هم اجرا رفتید ؟
من نمی دانم ولی این را میدانم که ” اروند خون ” خیلی اجرای پر توفیقی داشت ، از نظر جلب نظر صاحب نظران و تماشاگر عام . یعنی همه به یک اندازه کار را می ستودند . صاحب نظران ظرایف فنی و احساسی را دریافت میکردند مخاطبان عام بیشتر ظرافت های احساسی و شکوه اجرایی را دوست داشتند . در هر صورت اجرای پر توفیقی با نزدیک به ۲۸ اجرا و هر اجرا بالغ بر ۸۰۰ نفر تا ۹۰۰ نفر تماشاگر در فرهنگسرای بهمن در جنوبی ترین قسمت شهر تهران و البته بچه های جشنواره ی فجر همین طور مدیر کل هنرهای نمایشی جزء تماشاگران این نمایش بودند و همان موقع هم من شعف را در چشمانشان می دیدم . بنابراین پیش بینی این که این نمایش را دعوت کنند به عنوان مهمان در جشنواره ی فجر حضور داشته باشد خیلی سخت نبود . اما واقعیت این است که ترجیح میدهم که این سوال را با دقت بیشتر این افراد به شما بدهند .
از روند اجرایی و برگزاری جشنواره تئاتر فجر راضی هستید ؟
کمی زود است چون روزهای اول جشنواره است . ولی تا الان من شخص مدیریت آقای دکتر سعید اسدی را چه در زمینه ی انتخاب و چه در زمینه ی برنامه ریزی و چه در بقیه ی امور خیلی قابل اعتناء و قابل قبول می دانم . انشاءالله که با همین شیوه تا پایان جشنواره پیش برویم . چون تأکید می کنم امروز روز دوم است و ممکن قضاوت زود هنگامی باشد . ولی تصویری که من از دور در فرایند رسیدن به روز های نخست جشنواره می بینم تصویر قابل قبولی است . آرزو می کنم که همکاران مان در خانواده ی تئاتر و همچنین مسئولین فرهنگی که سعی کردند با شرایط تئاتر ۹۴ که واقعا آزاردهنده بود این چراغ را روشن نگه دارند و این دوره هم سر کنند و با شکوه برگزار کنند ، خستگی بر تن شان نماند .
آیا برنامه ای هم برای اجرای مجدد این نمایش هست ؟
آن طور که با ما توسط تهیه کننده و کارگردان محترم نمایش صحبت شده ، می گویند لطفا پرونده ی این نمایش را نبندید ولی پرونده ی مقطعی و موسمی نمایش با اجرایمان در جشنواره تئاتر فجر تمام می شود چون از اول قرار ما این بود که اجرای عمومی داشته باشیم و اگر به فجر راه پیدا کردیم ، در جشنواره هم اجرا کنیم ، این فاز اول اجرا بود . اما فاز دوم اجرا که چگونه برنامه ریزی شده است را نمی دانم، تهیه کننده و کارگردان می دانند . ولی میدانم که نیت این را دارند که پرونده ی این نمایش رو نبندند . حالا کی و چگونه نمی دانم .
??????ایوب اقاخانی?????
تکه های سنگین سرب رو بی نهایت دوست داشتم هر چند باری که ببینم خسته نمیشم
ما منتظر فاز دوم اجراتون هستیم