اولین جلسه از سری نشستهای ماهیانهی “تئاتر از نگاه سنگلج” روز شنبه ۳ مرداد با حضور “عباس جوانمرد” در تماشاخانه سنگلج برگزار شد.
به گزارش تئاتر فستیوال ، اولین جلسه از سری نشست های ماهیانهی ” تئاتر از نگاه سنگلج ” که با هدف نگاهی بر تاریخ شفاهی تئاتر ایران بعد از سال ۱۳۴۴ ه. ش با حضور صاحب نظران و هنرمندان تئاتر ایران برگزار شد ، مهدی شفیعی ، مدیرکل هنرهای نمایشی ، محمد رحمانیان ، اردشیر صالحپور ، حمیدرضا نعیمی ، شکرخدا گودرزی ، اردشیر صالحپور ، بهزاد فراهانی ، عظیم موسوی ، اتابک نادری ، آتش تقیپور ، حسین جمالی ، عظیم موسوی ، مجید رحمتی ، محمد ساربان ، حسن باستانی ، علی عابدی ، سعید اسدی ، خسرو احمدی ، مریم معترف ، مانا استادمحمد و … حضور داشتند.
این مراسم با یک دقیقه سکوت به احترام یاد محمود استادمحمد آغاز شد و بعد از آن عباس جوانمرد کارگردان پیشکسوت تئاتر و از موسسان گروه هنر ملی، با بیان اینکه بعد از ۵۰ سال به مکانی بازگشته که در آن پرورش یافته ، توضیحاتی درباره تاریخچه و چگونگی ساخت تماشاخانه سنگلج داد و گفت : ” این تماشاخانه به راستی یکی از بهترین و درستترین تماشاخانههای ایران است که از استانداردهای لازم در ساخت و معماری بهرهمند است که در ابتدا قطعه زمینی بود که برای ساخت پارک شهر توسط شهرداری خریداری شده بود، اما به دلیل قرار گرفتن میان خیابانهای اطراف قابل استفاده نبود. از سوی دیگر در آن دوره سالن رودکی که امروزه با عنوان تالار وحدت شناخته میشود، در حال ساخت بود و گویا در شرکت سازنده آن، هزینههای اضافهای صرف شده بود که باعث شد مقامات دستور متوقف کردن آن را بدهند. با تمهید یکی از اعضای اداره هنرهای زیبا طرحی ریخته شد تا در عوض ساخت و ساز در این قطعه زمین برای جبران عملکرد شرکت سازنده، مقامات با ادامه ساخت تالار رودکی موافقت کنند. در واقع تماشاخانه سنگلج باجی بود که اهالی تئاتر از آن شرکت دریافت کردند. “
پیشکسوت تئاتر کشورمان درباره ی معماری این تماشاخانه گفت : ” این تماشاخانه بهترین سالن اجرایی به لحاظ معماری است . افرادی که در آن دوره اقدام به ساخت سالنهای نمایشی میکردند، شناخت چندانی با ساخت و ویژگیهای چنین سازههایی نداشتند. ما در هیچ کجای جهان، سالن اجرایی دایرهای نمیبینیم، آنگونه که مجموعه تئاترشهر ساخته شده است. سالنها از شکلی بیضی برخوردارند، چون از دو کانون بهرهمندند؛ یک کانون مرکز اجتماع تماشاگران و دیگری محل اجراست. اگر در ردیف پنجم سالن اصلی بنشینید نمیتوانید به خوبی صحنه را ببینید یا صداها را بشنوید. به همین دلیل در آن زمان که من در اداره هنرهای زیبا مشغول به فعالیت بودم، از سوی ریاست کل مامور شدم تا نظارت کامل بر کلیه مراحل ساخت این مجموعه داشته باشم. در ابتدا اشکالاتی در فاصله میان ستونها، عمق صحنه، نبود اتاق تعویض لباس برای بانوان و سرویسهای بهداشتی وجود داشت که خوشبختانه به دلیل تاکیدی که از سوی مسئولان وجود داشت مرتفع شد. هنوز هم این مکان شرایط اجرایی خوبی دارد. “
وی در ادامه از نمایشهایی چون «سگی در خرمن جاه» ، «شهر طلایی» ، «قصه حریر و ماهیگیر» ، «غروب در دیاری غریب» که در این سالن اجرا کرد ، نام برد و درباره ی فعالیت های دیگر تلویزیونی خود چنین بیان کرد : ” من ۵۰ سال کار اجرا کردم ، کارهایی که در میان آنها هم آثار خوب وجود داشت و هم ضعیف. اما معتقدم آنچه در طی این سالها در کارنامه کاریام اهمیت دارد نمایشهایم نیست. در دورهای به خصوص بعد از کودتای ۲۸ مرداد، تئاتر با مسائل و بحرانهای بسیاری روبهرو شد که گویی در آن هیچ حرکتی صورت نمیگرفت. با ورود اولین تلویزیون به ایران توسط «ثابت پاسال» ، اداره کلاسهای کارگردانی و گویندگی را به عهده گرفتم و اولین تئاترهای تلویزیونی را هم در همان سالها در تلویزیون «ثابت» اجرا کردم . با آشنایی که با کار تلویزیون پیدا کرده بودم، دریافتم که در دنیا تلویزیون آسیب بدی به سینما و تئاتر وارد کرده اما گمان میکردم در ایران تلویزیون میتواند بسیار مفید باشد چرا که بطور مجانی در میان تودههای مردم نفوذ دارد. بنابراین تصمیم به تشکیل گروههای تئاتری برای اجرا در تلویزیون گرفتم. گرچه از طرف مسئولان تئاتر آن زمان این کار امری محال به نظر میرسید اما هدف ما این بود که پس از مدتی تعدادی نویسنده و کارگردان و بازیگر جدید در عرصه تئاتر معرفی شوند و انویسندگانی چون بهرام بیضایی، زندهیاد اکبر رادی و غلامحسین ساعدی محصول همین دورهاند. “
این کارگردان پیشکسوت تئاتر ، درباره ی تاسیس شش گروه تئاتری گفت : ” همچنین طرحی برای تشکیل شش گروه تئاتری را به سامان رساندم . گروههایی با سرپرستی بهترین افرادی که در این حوزه فعالیت میکردند، افرادی چون عزتالله انتظامی ، علی نصیریان ، جعفر والی ، رکنالدین خسروی و … تا با حضور آنها متنهایی را آماده و اجرا کنیم. ما نمایشهایی را آماده داشتیم و به صورت مستمر اجرا میکردیم، با بودجهای بسیار محدود، امکاناتی کم و سختیهای بسیار. به این ترتیب افراد بسیاری به ما پیوستند، افرادی که بعدها هر کدام تبدیل به نامهایی آشنا شدند. به خاطر دارم در آن زمان به اندازهای این برنامهها مخاطب داشت که میگفتند خیابانهای تهران، چهارشنبهها خلوت میشود و مردم برای تماشای این اجراها به خانههایشان میروند. بدون شک این تماشاگران بعد از مدتی علاقمند به دیدن اجراهای زنده و صحنهای هم میشدند. “
وی در پاسخ به این سوال که پیش از سال ۴۴ و تأسیس تالار سنگلج گروههای تئاتری کجا تمرینات خود را انجام میدادند ، گفت: ” در اداره هنرهای زیبای آن زمان سالنی وجود داشت که جلسات کانون فیلم هم توسط فرخ غفاری در همان مکان اجرا میشد. این سالن مخصوص تمرین ارکسترهای اداره هنرهای زیبا بود و ما مجبور بودیم، برای تمرین تمام وسایل و صندلیهای ارکستراسیون را بیرون ببریم، به این شرط که بعد از تمرین هم دوباره آنها را سر جایشان برگردانیم! در اصل پیش از تأسیس تالار «سنگلج» تئاتریها مکان مشخصی برای کار تئاتر نداشتند. “
در پایان این مراسم کاشی منقش به تصویر سردر تماشاخانه سنگلج به پاس بیش از ۵ دهه از فعالیت این هنرمند در عرصه تئاتر ، توسط خسرو حکیمرابط به عباس جوانمرد اهدا شد.