در دومین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» با نشست « چشمانداز جشنواره براساس الگوها و نمونههای جهانی » ، با حضور مهدی مشهور ، علی شمس و اصغر نوری از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰:۱۵ در روز جمعه ۲۰ اردیبهشت برگزار شد .
به گزارش تئاتر فستیوال به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی ، بخش سوم و پایانی دومین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» با عنوان «چشمانداز جشنواره براساس الگوها و نمونههای جهانی» با حضور مهدی مشهور، علی شمس و اصغر نوری برگزار شد. برنامه زمانبندی این بخش نیز مانند دو قسمت قبل بود.
تقسیم جشنوارهها به سه دسته؛ تفریحی، پداگوژیک و هنری/ جشنواره تئاتر فجر کدام است؟
اصغر نوری در اولین فرصت خود گفت: من در این ۱۰ دقیقه تلاش میکنم منظم حرف بزنم، در ۱۰ دقیقه اول در مورد جشنوارههای خارجیای که در آنها حضور داشتهام و در ۱۰ دقیقه دوم در مورد جشنواره تئاتر فجر. آن قدر جشنواره در دنیا هست که ما هیچ وقت نمیتوانیم در مورد همه آنها حرف بزنیم. یک سری از جشنوارهها کاملا تفریحیاند. یعنی در یک شهر کوچک یا بزرگ جشنوارهای برگزار میشود که وقتی به تاریخچه آن نگاه میکنید میبینید شهرداری تصمیم گرفته است آن را به شکل کارناوال برگزار کند و کنارش هم برنامههایی است که مردم برای یک هفته یا ۱۰ روز خوش بگذرانند و بعضی از آنها بینالمللی هم هستند و میزبان کشورهای نزدیک خود نیز میشوند. شما به هر شهری در اروپا بروید این را میبینید و در آن شهر حتما یک نفر یا یک گروه حرفهای را هم میبینید که کارش را از همین جشنوارهها آغاز کرده است. مثلا مارسی دو جشنواره جدی دارد و چند جشنواره شبیه این و اکثر حرفهایهای آن دو جشنواره، این چند جشنواره را قبول ندارند اما بعضی از حرفهایها نیز کارشان را از همین جشنوارهها آغاز کردهاند. دسته دوم جشنوارههای پداگوژیک و با هدف آموزش هستند که بانیشان یک کمپانی تئاتر یا یک مدرسه تئاتر است. من در این جشنوارهها شرکت کردهام. اینها بانیشان یک کمپانی تئاتر و هدفشان آموزش است. یک کمپانی که برای اجرای عمومی تولیدات خود فعالیت میکند و کمپانیهای آموزشی دیگر مثل خودش را نیز از شهرهای دیگر یا کشورهای دیگر دعوت میکند. در این بخش در عین اهداف پداگوژیک، اهداف تفریحی هم دیده میشوند و سمینارهایی علمی هم برگزار میشوند. گروه سوم جشنوارههای هنری هستند. یعنی جشنوارههای جدی دنیا که همهتان میشناسیدشان. جشنوارههای هنری شناسنامه تئاتر یک کشورند و هدفشان تولید تئاتر باکیفیت است. این جا انتخابها کاملا برای بهبود کیفیت تئاتر و تجربههای تئاتری است. از جمله این جشنوارههای هنری، جشنواره آوینیون است که هم کارناوال را در آن میبینید یعنی همان بخش تفریحی، هم پداگوژیک را و هم هنر را. مهمترین ویژگی جشنوارههای هنری این است که هیئت انتخاب ندارند و رقابتی هم نیستند. یک دبیر دارند که با مسئولیت خودش کارها را انتخاب میکند و تصمیم گیرندهای جز خودش نیست.
رقابتی بودن و وابستگی دولتی اشتباهاتی بزرگند
مهدی مشهور به عنوان دومین سخنران در نخستین فرصت ۱۰ دقیقهای خود گفت: جشنواره تئاتر فجر شبیه هیچ جشنوارهای نیست، شبیه خودش است و اولین مشکلش رقابتی بودن است. رقابتی کردن یک جشنواره اشتباهی بزرگ است. فهم این موضوع برای من بسیار سخت است و متوجه نمیشوم چطور چند داور میتوانند برای گروهها تصمیم بگیرند. مشکل دیگر وابستگی دولتی است. جشنواره تئاتر فجر به شدت به آنچه از سوی دولت میآید وابسته است. مسئله دیگر این است که گویی تمام راهها و آمال یک گروه تئاتری به جشنواره تئاتر فجر ختم میشود. متمرکز شدن بر جشنواره و همه چیز را به سمت آن سوق دادن کاری اشتباه است. مسئله بعدی این است که به عنوان مثال دبیر جشنواره آوینیون ۱۵ کار را با سلیقه شخصی انتخاب میکند ولی به جز آن ۱۵ کار، دهها کار توسط کمپانیهای کوچکی اجرا میشود که در بخش آف قرار دارند. همه جشنوارههای بزرگ دنیا این بخش را علیه خود یا در حاشیه خود دارند. این که یک جشنواره اجازه میدهد بر علیه خودش، کارهایی در کنارش اجرا شوند با ذکر این نکته که کارهای بخش اصلی هم در قالب رقابتی روی صحنه نمیروند نکته بسیار مهمی است و اساس این بخش کمپانیمحوری یا گروهمحوری است.
مشکل اصلیمان عدم تداوم و برگزارکردن همه چیز به شکل دورهای است
علی شمس در نخستین ۱۰ دقیقه خود گفت: وقتی در مورد اجرا در فستیوالی مانند آوینیون یا ادینبورگ حرف میزنیم و در مورد بخشهای آف و فرینجشان باید به اختیار تام دبیرانشان نیز دقت کنیم و این که دبیر است که کارهای بخش اصلی را دعوت میکند. همچنین وقتی میگوییم در اروپا شبی ۱۵۰ یا ۲۰۰ اجرا روی صحنه میرود صرفا مقصودمان اجرای تئاتر در سالنها نیست و این یک سوتفاهم است که به علت نبودن فهمی رئالیستی پیش میآید. آن تصویری که ما از اروپای تئاتربین و سالنهای هر شب پرشان داریم کاملا غلط است.
او ادامه داد: با غیررقابتی بودن بسیار موافقم چون بزرگترین فستیوالهای دنیا این گونهاند. عدم تداوم مشکل اصلی ماست و همچنین برگزارکردن همه چیز به شکل دورهای. آنچه فستیوالهای دنیا از اواسط دهه ۸۰ در حال انجامش هستند بر گسترده کردن فضاهای اجرایی در تمام شهر متمرکز است. فضای اجرایی گسترده است و مفهوم اجراست که اصالت دارد و نه مفهوم نمایش.
این نویسنده و کارگردان تئاتر ادامه داد: میخواهم بر نواقص جشنواره تئاتر فجر متمرکز شوم و کارهایی که عجالتا با وجود اشباح فرادستی میتوان در مورد انجامشان صحبت کرد. میخواهم به شما بگویم آنچه وجود دارد این است که این فستیوالها تجربیاتی را از سر گذراندهاند و ما میخواهیم بدانیم با اتکا به شرایطی که در آن به سر میبریم چه میتوان کرد.
جامعه ایران هر گونه که اداره شود، جشنواره تئاتر فجر هم همانگونه اداره میشود
اصغر نوری در ادامه تقسیمبندی سه گانه جشنوارهها به تفریحی، پداگوژیک و هنری، گفت: دلیل این که جشنوارهها را به سه بخش تقسیم کردم این بود که بگویم هر جشنوارهای هر چقدر هم کوچک باشد هدفی دارد. سوال این است که هدف جشنواره تئاتر فجر چیست؟ آیا جشنواره تئاتر فجر برگزار میشود تا هدفی آموزشی را پیگیری کند؟ آیا قرار است یک جشنواره هنری بینالمللی باشد؟ وقتی در اینترنت نام جشنواره تئاتر فجر را سرچ میکنید در بین جشنوارههای هنری مطرح دنیا قرار دارد و این نشان میدهد که قرار است شبیه آوینیون باشد. آیا جشنواره تئاتر فجر ویترین تئاتر ایران است؟ حقیقت این است که جامعه ایران هر گونه که اداره شود، جشنواره تئاتر فجر هم همانگونه اداره میشود. ما نمیدانیم چرا در حال برگزاری جشنواره تئاتر فجر هستیم و وقتی نمیدانیم به هر چیزی نوکی میزنیم. میخواهیم شهرستانیها را راضی نگه داریم، تهرانیها را راضی نگه داریم، کارگردانان کار اولی و دومی یک بخش دارند، کارگردانان کار سومی و چهارمی یک بخش، پیشکسوتان یک بخش، مهمانان وارد مسابقه بینالملل میشوند و غیره. من تا همین سال گذشته فکر میکردم مشکل جشنواره تئاتر فجر آدمها هستند و اگر دبیر فلانی باشد بد است و اگر دیگری باشد خوب است اما الان به این نتیجه رسیدهام که قضیه این نیست. یعنی تاثیر عوض کردن آدمها بسیار کوچک است.
او ادامه داد: بعضی از آدمهای ۴۰، ۵۰ سالهای که اکنون به عنوان نویسندگان و کارگردانانی خوب میشناسیمشان حاصل جشنوارهاند. من میتوانم حداقل از ۱۰ نفر نام ببرم که بین ۴۰ تا ۵۰ سال سن دارند و هنرمندان خوبیاند و حاصل حمایت مرکز هنرهای نمایشی از حضور آنها در جشنواره هستند. اتفاقی که نتیجهاش آدمهایی شدهاند که حرفی برای گفتن دارند. اما جشنواره تئاتر فجر کمکم این بخش را از دست داد و تنها بودجهای صرف شد تا ما جشنوارهای برگزار کنیم که همه چیزش ناقص است. مهمان خارجی دعوت میکنیم که مهمان خارجی دعوت کرده باشیم، از شهرستانها حمایت میکنیم که حمایت کرده باشیم. وقتی کلی نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که اگر جشنواره تئاتر فجر مهمترین اتفاق مرکز هنرهای نمایشی است که هست، یک بار باید به شکل اساسی به این نکته فکر کند که جشنواره تئاتر فجر را به چه دلیل برگزار میکنیم؟ آیا این یک بخشنامه است و چون به مناسبت دهه فجر، جشنواره فیلم داریم پس باید جشنواره تئاتر هم داشته باشیم؟ یا هدفی واقعی دارد؟ یک بار باید هدف و رویکرد این جشنواره مشخص شود که چرا برگزار میشود و آن موقع میتوان راه حلهای درستتری پیدا کرد.
تخصیص بودجه میتواند براساس میزان فعالیت گروهها متغیر باشد
مهدی مشهور در دومین بخش از صحبتهای خود گفت: ما تلاش میکنیم همه را به جشنواره تئاتر فجر بکشانیم تا نشان دهیم هیچ مشکلی وجود ندارد و بعد در طول سال رهایشان میکنیم. بحث کیفیت و کیمیت یک چیز است و مسئله دیگر این است که ما میخواهیم با تئاتر چه کنیم. در مورد بودجه چه اتفاقی میافتد و چگونه در اختیار جشنواره قرار میگیرد؟ آیا جشنواره در حین تخصیص بودجه پارامترهایی چون تعداد اجراهای یک گروه، مکانهایی که در داخل و خارج از کشور در آنها اجرا کرده است، کتابهایی که چاپ کرده است، تالیفاتی که داشته است و غیره را مدنظر قرار میدهد؟ بودجه میتواند براساس میزان فعالیت متغیر شود. بنابراین به نظرم این بخش هم است که چگونه بودجه را میان گروهها تقسیم میکنیم باید مورد توجه قرار بگیرد. دبیر جشنواره مشاورانی دارد که در حین انتخاب به او مشاوره میدهند که این کارها را در بخش اصلی بیاور یا نه ولی این که یک سری داور را در مقابل یک سری هنرمند بگذاریم و بگوییم مشخص کنید کدام خوب است و کدام کار بد، غلط است.
برای احضار ابژههای بزرگ غایب تئاترمان، به آرشیوسازی نیازمندیم
علی شمس در دومین قسمت از زمان خود و در بخش پایانی دومین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر»، گفت: سرفصلوار میگوییم که با توجه به شرایط موجود چه باید کرد. حضور دبیر جشنواره باید تداوم داشته باشد. تداوم حضور دبیر بسیار مهم است. فستیوال آوینیون تقریبا از سال ۲۰۰۰ روی تکنولوژیهای نو کار میکند، چیزی که ما سرجمع ۷۰۰ صفحه کتاب در موردش نداریم. ما تولید مفهوم نداریم، کاری که فستیوالها میکنند؛ تداوم حضور دبیر با تمرکز بر هنرهای اجرایی و هر چیزی به مثابه اجرا و تکثر فضاهای اجرایی با زیرساختهای مناسب و این که بخش آف نباید بخش طفیلی باشد.
این نویسنده و کارگردان تئاتر ادامه داد: مسئله دوم آرشیوسازی است. من اگر به جای شهرام کرمی بودم همه فیلمهای موجود از اجراها را در اداره کل هنرهای نمایشی دیجیتالی میکردم. چیزی که به آن احتیاج داریم. ما به مدون کردن و آرشیو کردن تاریخمان احتیاج داریم. ما باید در این اَبَر رویداد که همیشه بنا بر مصلحت خود را از آن کنار کشیدهایم سهیم شویم. تا چیزی تداوم پیدا نکند شکل نمیگیرد. ما ابژههای غایب بزرگی در تئاترمان داریم که کوچکترین کاری برای احضارشان نمیکنیم. مسئلهای که وجود دارد تداوم حضور دبیر، غیررقابتی شدن و اختیار دادن به دبیر است. بخش رقابتی مسلما بخش مضری است. مسئله بعدی مفهوم رزیدنسی و تعامل است و مواجه مدرن با دنیا. ما باید از این فضای دهه شصتی که به آن مبتلاییم و گمان میکنیم الف در نقش ب بازی میکند تا پ او را نگاه کند فاصله بگیریم و بر اجرا متمرکز شویم. تجربیات بزرگ کارگردانان دنیا را مرور کنیم و ببینیم که اصلا به شیوهای که ما عمل میکنیم عمل نمیکنند.
شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی و رئیس جشنواره بینالمللی تئاتر فجر نیز در پایان دومین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» ضمن تشکر از حاضرین و برگزارکنندگان با اشاره به آنچه در طول این دو روز گذشت، گفت: چون سالهاست کار مدیریت اجرایی میکنم همواره با این تضارب آرا و نظرات مواجه بودهام که عصارهشان میتواند برای تصمیمگیری درست یاریمان کند. مسئولیت دشواری بر عهده نادر برهانیمرند است برای این که بتواند تمام این مطالبات را تبدیل به واقعیت کند. جشنواره تئاتر فجر نمیتواند یک تنه به تمام این مطالبات پاسخ دهد و امیدوارم بتوانیم با سعهصدر به تمام آنها بپردازیم. این جلسات حداقل برای من افقی را روشن کرد و گمان میکنم برای نادر برهانیمرند هم همین گونه بوده است.