در روز سوم جشنواره شاهد چند اتفاق دلچسب بودیم ، از رفتار شهرام کرمی در قبال یک عکاس گرفته تا استقبال گرمی که از محسن شریفیان نوازنده مشهور نی انبان در زمان تماشای نمایش “موغلی پناه” شد و دو نوازی سه تار و تنبک در لابی تالار قشقایی و …
- پس از آنکه گفتیم ستاد جشنواره در حرکتی جالب توجه ، با آویختن عکس هایی از نمایش های ایرانی در لابی تالارهای سایه و چهارسو ، حال و هوای جشنواره ای به فضا بخشید ، این بار در لابی تالار قشقایی شاهد بودیم که پیش از شروع نمایش “موغلی پناه” به نویسندگی و کارگردانی علیرضا داوری از بندرعباس ، دو نوازنده (سه تار و تنبک) شروع به ساز زدن کردند و با نواختن موسیقی سنتی ایران ، حال و هوایی متناسب با نام جشنواره آیینی و سنتی در لابی قشقایی برای تماشاگران ایجاد کردند .
- محمودرضا رحیمی و محسن شریفیان از جمله هنرمندانی بودند که به تماشای نمایش “موغلی پناه” نشستند .
هنگام ورود تماشاگران به سالن قشقایی ، زمانی که محسن شریفیان ، آهنگساز ، نوازنده نی انبان و سرپرست گروه موسیقی لیان که اصالتی بو شهری دارد ، وارد سالن شد ، یکی از اعضای گروه موسیقی نمایش ، نوازنده ی دمام ، همچنان که در حال ساز زدن بود برای ادای احترام و استقبال از شریفیان به سمت او آمد .
در پایان اجرا ، عوامل گروه نمایش “موغلی پناه” به تعدادی از مهمانان خود ، نمایشنامه این اثر را هدیه دادند .
- مثل اینکه زود تمام شدن نمایش ها به نسبت زمانی که در جدول برنامه ذکر شده ، در تالار محراب مسری است ! دیروز گفتیم که نمایش “بندار بیدخش” به جای ۷۵ دقیقه ، ۴۰ دقیقه بیشتر نبود و امروز هم مدت زمان نمایش “قصه باغ زالزالک” نوشته داوود فتحعلی بیگی و کارگردانی شیوا رضایی با آنکه در جدول ۹۰ دقیقه اعلام شده بود ، نیم ساعت زودتر تمام شد .
“قصه باغ زالزالک” نه تنها نیم ساعت زود تمام شد بلکه نیم ساعت هم با تاخیر به روی صحنه رفت . چه کسی می داند شاید عوامل نمایش می خواستند نیم ساعت تاخیر در شروع نمایش را جبران کنند و به همین خاطر نیم ساعت زودتر نمایش را به اتمام رساندند !
- در سالن اصلی تئاتر محراب هم نمایش “طرب نامه شهر هرت” به نویسندگی و کارگردانی حسینعلی عمادی و هادی کیانی با ۱۵ دقیقه تاخیر به روی صحنه رفت اما برخلاف نمایش “قصه باغ زالزالک” که دیر شروع شد و زود هم تمام شد ، مدت این نمایش نیم ساعت بیشتر از زمان اعلام شده در جدول طول کشید یعنی نمایشی که مدت زمانش ۱۵۰ دقیقه اعلام شده بود ، بیش از ۱۸۰ دقیقه طول کشید .
آتش تقی پور ، علیرضا جاویدنیا ، حسن عظیمی از جمله هنرمندانی بودند که به تماشای این نمایش نشستند .
حسن عظیمی از پیشکسوتان عرصه نمایش ایرانی ، در حین نمایش خطاب به یکی از بازیگران گفت ” یک کاری هم برای ما بکن که از دیروز کلی دوندگی کردیم تا بتوانیم بیاییم این نمایش را ببینیم . ” بازیگر هم خطاب به عظیمی گفت : ” می گویم که یک کاری هم برای هنرمندان بکنند.”
در بخشی از نمایش ، بازیگر نقش سیاه خطاب به تماشاگران می گوید : ” در این قسمت نمایش یک سری دیالوگ داشتیم که هیئت نظارت و بازبینی به ما گفتند این بخش را حذف کنید به همین دلیل الان امکان بیان آن ها را نداریم .” یکی از بازبین ها که در سالن حضور داشت خطاب به سیاه داستان گفت : “اشکالی ندارد ، راحت باش جمله ها رو بگو . ”
- سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سید مجتبی حسینی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرام کرمی مدیرکل اداره هنرهای نمایشی به تماشای نمایش “بازی نامه نوروز” به نویسندگی و کارگردانی کیوان نخعی که در تالار سایه به روی صحنه رفت ، نشستند .
در زمان اجرای نمایش “بازی نامه نوروز” عکاس ستاد جشنواره که برای عکس گرفتن از این نمایش آمده بود ، برای اینکه به صحنه تسلط داشته باشد ، می خواست که در ردیف اول بنشیند اما به دلیل آنکه ردیف اول جای خالی وجود نداشت و همچنین امکان نشستن روی پله نبود ، مجبور شد که در ردیف دوم بنشیند . در همین حین شهرام کرمی از جای خود بلند شد و به ردیف دوم رفت و صندلی خود را به عکاس داد . با آنکه برخی از حاضران اصرار کردند که شهرام کرمی جای آن ها بنشیند ولی او در همان ردیف دوم به تماشای نمایش نشست . این رفتار دلچسب و دوست داشتنی شهرام کرمی قابل تقدیر است .
- پریسا مقتدی ، منظر لشگری به تماشای نمایش “باسلوق آباد” به نویسندگی و کارگردانی سیاوش توده فلاح از نظرآباد که در تالار چهارسو به روی صحنه رفت ، نشستند .
- شهرام کرمی مدیر کل اداره هنرهای نمایشی که در ایام جشنواره به سالن های مختلف سر می زند و حتی به تماشای نمایش های محیطی می نشیند ، در روز سوم جشنواره میهمان پاتوق نمایش های سنتی کودک و نوجوان بود .
- یکی از نکات جالب در بخش قهوه خانه نمایش های ایرانی که در عمارت کاظمی واقع در محله عودلاجان برپا می شود ، حضور مردم همان منطقه در بخش قهوه خانه است . یکی از دغدغه های اهالی تئاتر آوردن تئاتر به میان مردم است و قهوه خانه نمایش های ایرانی در این دوره از جشنواره تاحدودی توانست موفق به این کار شود .
در قسمت مرکزی حیاط عمارت یک حوض بزرگ وجود دارد که تعدادی از کودکان بازیگوش لبه ی حوض نشستند و همانچنان که مشغول تماشای نقالی و سیاه بازی بودند ، پاهای خود را در آب گذاشتند و مشغول شیطنت و بازی بودند .