نقدی بر تئاتر “من تمامی مردگان بودم”
یک نمایشنامه ی قوی، یک طراحی صحنه ی عالی، بازی های خوب، یک میزانسن تقریبا متوسط با یک ریتم بسیار کند! تمام داشته های نمایش “من تمامی مردگان بودم” به کارگردانی عبداله برجسته است! از آنجایی که تعریف کردن در ذات نقد نیست، مستقیم به ضعف اثر می پردازم:
ریتم: معضل ریتم معضل اساسی تئاتر امروز ماست! تئاتری که هنوز بر داشته های دهه ی ۴۰ و ۵۰ متکی است! و فکر می کند که اگر قرار است کاری کمدی ساخته شود باید ریتمی تند انتخاب کرد و کار ابزورد الزاما کند!!!
کارگردانان جوان امروز ما تصور می کنند با چند خلاقیت و نوآوری یا نهایتا استفاده کردن از یک سوژه ی مستعمل نشده در نمایش می توانند حرفی نو و تئاتری نو بسازند!
غافل از اینکه وقتی نتوانند ریتم و میزانسن مناسب نمایش شان، با افکاری نو، نه دیکته شده، بوسیله ی جبر تاریخ انتخاب کنند هرگز، نه می توانند حرفی نو و مبتکرانه ای بزنند نه حتی منظور ساده ی نمایشنامه را به مخاطب منتقل کنند.
نمایش “من تمامی مردگان بودم” نیز چنین بوده، کارگردان جوان آینده دار ما آنقدر حواسش به طراحی صحنه و لباس و نوع بازی بازیگرانش بود که اساسا یادشان رفته بود چه نمایشی را با چه ریتمی برای مخاطب تعریف می کند!
نمایش در قبرستان خودروها می گذشت و شخصیت حساب شده ای به نام چوبین ( با بازی حساب شده تر علیرضا مهران) و شخصیت دیگری که زنی بود به نام گرگینه ( با بازی موفق شهره مکری) داشت که قرار بود به کمک هم رئیس یا سلطان قبرستان بشوند! چوبین که مردی قوی و بزن بهادر حرفه ای به شمار می آمد از مشکل پدر نشدن زجر می کشید و گرگینه ای که تمام فکرش به دست آوردن مقام اولی زنان قبرستان بود تا بتواند خلاء مادر شدن را توسط چوبین با زور بازوی او پر کند!
از این رو تمامی تلاششان در کشتن یک به یک عناصر مافیایی را به کار بستند تا اینکه خودشان به نیستی و پوچ بودن کارشان رسیدند و نتوانستند جلوی آزمندی دنیا ایستادگی کنند.
و سرانجامشان به خودکشی چوبین و رفتن همیشگی گرگینه از قبرستان خودروها به داخل شهری بزرگ با استرس و وهم آینده!
تا اینجا قصه درست پیش می رود! ولی ضعف اصلی نمایشنامه این است که به ما نمی گوید دلیل اصلی این همه کشت و کشتار چیست؟! آیا فقط جاه طلبی طبقه ی فرودست و شجاع جامعه (قبرستان خودروهای متروکه) اینها را به جنون آنی قدرت می رساند!!؟ یا طمع پسر صاحب قبرستان برای بدست آوردن جایگاه پدر و همخوابی نامشروع با گرگینه، آنها را دچار چنین حماقت بی پایه و اساسی می کند!!!؟
اما ضعف دیگر نمایش استفاده ی عجیب و نامانوس متون قدیمی و کلاسیک در چنین اثری بود که هم توسط صدای پخش شده در سالن و هم نگهبان پیر آن قبرستان (که گویا پیشگو یا رمال نیز بود!!!) بارها و بارها ذهن مخاطب را بهم می ریخت، انگار که هم نمایشنامه نویسان و هم کارگردانان به زور می خواهند قصه ی چوبین و گرگینه را به اعماق تاریخ پیوند بزنند.
صرف نظر از پرسوناژ نچسب و مسخره ی بنزینی و دیگر اشتباهات ریز و درشت نمایش، اگر کار در یک مدت زمان ۴۰-۵۰ دقیقه ای ساخته می شد هم مشکل ریتم آن برطرف می شد و هم تماشاگر که از دقیقه ی ۶۰ (با اغماض) دیگر نمی توانست سر جای خود بنشیند و حتی با کلام اعتراض خود را از طولانی شدن آن ابراز کند، خسته نمی شد و هم مشکل مجهول الهویه بودن بعضی از پرسوناژها نظیر مرد پمپ بنزینی را نیز می توانست برطرف می شد.
نمایش “من تمامی مردگان بودم” اثری از شهر مشهد بود که با توجه به اوضاع امروز تئاتر ما توانست به بهترین سالن تئاتر شهر (تالار اصلی) راه پیدا کند که اگر نقایص کار نبود نیز می توانست به یکی از نمایش های موفق امسال تبدیل شود؛
اما به رسم نقد چند تمجید هم بدهکارم که در اینجا نقد (وصول) می کنم:
طراحی صحنه بی نهایت زیبا و نوآور بود و می توانست به درستی فضای سرد نمایش نامه را به مخاطب انتقال دهد. طراحی لباس بسیار چشم نواز بود. استفاده از وسایل نقلیه ی موتوری (چه خودرو، چه موتورسیکلت) بسیار به جا و اثرگذار بود. نورپردازی توسط خودروها و باران ریخته شده بر سر چوبین در هنگام راندن موتورسیکلت هم نوآورانه بود و هم مخاطب را درگیر نمایش می کرد.
بازی بازیگران علی الخصوص علیرضا مهران و شهره مکری بسیار به جا و باورپذیر بود. صحنه ی خیانت گرگینه با پسر صاحب قبرستان و بازی کردن چوبین با ماشین اسباب بازی بسیار به جا و به موقع و آگاهانه بود که با نگه داشتن حد و مرز نه تنها جنسی نبود، بلکه بر تنفر تماشاگر از این عمل قبیح (خیانت) می افزود. ای کاش این نمایش با این مزایا از ریتم و میزانسنی مناسب برخوردار می شد تا تماشاگر می توانست با کمترین زمان بیشترین بهره را ببرد.
الف.فرهمند – نویسنده مهمان
سایت خوبی دارین … موفق باشید
کاش به اقتباسی بودن اثر هم دقت میکردید .. تا اینجوری یک طرفه با قاضی نمیرفتید . و زحمت همه دوستان مشهدی رو هم نادیده نمی گرفتید . ولی از دقت نظرتون سپاس گزارم