مصاحبه ی اختصاصی تئاتر فستیوال با دکتر دلخواه کارگردان نمایش “زندگی انسان”
آرزو شفق – تئاتر فستیوال: ” زندگی انسان” به کارگردانی مسعود دلخواه کار خود را د رتالار مولوی پایان داد. این نمایش که با استقبال بسیار خوب مخاطبان در بدترین شرایط تالار مولوی اجرا شد باعث پر رونق شدن دوباره ی سالن تئاتر مولوی گردید.به همین بهانه در شب پایانی اجرای “نمایش زندگی انسان ” به سراغ دکتر دلخواه رفته تا مصاحبه ای با ایشان داشته باشیم.
چه شد که تئاتر زندگی انسان بر روی صحنه رفت؟
من به عنوان کارگران هر سال یک یا دو کار به عنوان بازیگر و یا کارگردان بر روی صحنه دارم و پروژه امسال را به کار کردن با جوان ها اختصاص دادم. نمایش “زندگی انسان” یک اثر اکسپرسیونیستی است که می شود با آن بازیگران جوان را با شیوه بازی اکسپرسیونیستی آشنا کرد و در عین حال مفهوم نمایش “زندگی انسان” یک مفهوم جهانی در رابطه با دغدغه های انسان از تولد تا مرگ است که در هر جای دنیا می تواند اجرا شود. خود متن امکان خلاقیت های اجرایی را به کارگردان می داد. این پروژه را به همراه مرتضی اسماعیل کاشی که همراه و مشاور من در این کار بود و با جوان های مدرسه ی تئاتر ۳ نقطه، که فارغ التحصیل شده بودند، یعنی که یک یا ۲ سال دوره ی بازیگری را گذرانده بودند، شروع کردیم. و افراد حرفه ای هر چند کم، مخصوصا جوان های حرفه ای به ما پیوستند. از طراح صحنه و لباس گرفته تا طراح گریم و تا آهنگساز و تا بازیگر های اصلی ما، همه از بیرون آموزشگاه به عنوان جوان های حرفه ای وارد کار شدند. این نمایش در جشنواره ی فجر امسال با استقبال مواجه شد. سالن مناسب برای اجرای نمایش “زندگی انسان” یک بلک باکس بزرگ بود که ما از ماه ها پیش مولوی را در نظر گرفته بودیم و منتظر بودیم تعمیرات آن شروع و مشکلات سیستم نوری آن حل شود که به هر حال هنوز حل نشده است و در واقع خود ما با خلاقیت افرادی که در گروه بودند حداقل نور لازم برای نمایش را آماده کردیم. ما از بیرون دیمر آوردیم و توانستیم نمایش را اجرا کنیم.
شما دقیقا در زمانی به تالار مولوی مراجعه کردید که تالار مولوی در کما بود. فکر می کنید اجرای شما در این تالار توانست کمکی به بهبود وضعیت تالار مولوی باشد؟
کاملا. چون تالار مخاطبین خودش را تا مقداری ازدست داده بود و دقیقا در کما به سر می برد، ما با ورودمان، با این نمایش که نسبت به دیگر نمایش ها از نظر تجربی و اجرایی و همینطور برای تماشگر متفاوت و شیوه ی تازه ای بود، به خصوص با استقبال خوبی که از کار شد این اتفاق افتاد. ما در هفته ی آخر و مخصوصا روز آخر استقبال خوبی داشتیم. کسانی بودند که ۲ یا ۳ بار برای دیدن کار آمده بودند و یا کسانی که در روز آخر به دیدن کار آمده بودند می گفتند ای کاش کار تمدید شود و ما دوست داریم که این کار را دوباره ببینیم. و حتی برخی از مخاطبین خود تالار، برای این نمایش دوباره به تالار برگشتند. این نشان می دهد که ما موفق شدیم تالار مولوی را از کما در بیاوریم و به آن شوک وارد کنیم. و الان در واقع زنده اش کرده ایم و حالا دیگر به این بستگی دارد که هوای کافی به این تالار برسد. و به این امید هستیم که با توجه به درخواست های زیادی که از ما برای تمدید اجرا شده است و این صحبت هست که انشالله کار ما بعد از سال نو یعنی در اوایل سال ۹۳ اجرای آن تمدید شود، تالار به زنده بودنش ادامه دهد تا انشالله گروه های دیگر ، هم گروه های دانشگاهی و هم گروه های حرفه ای، کم کم وارد شوند. بنابراین می توانم بگویم طبق نظراتی که شنیده ایم و بازخوردی که این کار داشته است تالار مولوی دوباره نفس کشید و دوباره با “زندگی انسان” به زندگی برگشت.
در این چند وقت اتفاقات مختلفی رخ داد که یکی از این اتفاق ها استعفای آقای اسدی بود. فکر می کنید این استعفا توانسته به وضعیت تالار کمکی بکند؟
آقای اسدی تلاششان را کردند که هرچه زودتر تالار از حالت رکود در بیاید. منتها باید اختیارات کامل و امکانات کافی داشته باشند. الان پرسنل، نیروی انسانی تالار از ۱۰ -۱۲ نفر یه ۲ نفر کاهش پیدا کرده است که خیلی کم است و هیچ مدیری نمی تواند با ۲ نیروی انسانی یک تالار با این همه تقاضا و وسعت را به خوبی اداره کند. مخصوصا اگر اختیارات لازم برای تصمیم گیری های مهم را نداشته باشد. بنابراین هرکس دیگری هم به جای آقای سعید اسدی بود استعفا می داد چون با آن شرایط امکان مدیریت وجود نداشت. و خیلی واضح بگویم برای ادامه ی زندگی تالار مولوی در عرصه ی تئاتر با آن سابقه ی طولانی و درخشانی که در ده های گذشته دارد باید خود آقای اسدی و یا اگر نپذیرفتند کس دیگری که بتواند مدیریت خوبی داشته باشد، اختیارات لازم و امکانات کافی در اختیارش قرار داده شود. وقتی می گوییم امکانات ، از نیروی انسانی گرفته تا تجهیزاتی که تالار نیاز دارد مورد نظر است. تا این تالار بتواند دوباره به عنوان یکی از فعال ترین تالارهای تئاتر در تهران به فعالیتش ادامه دهد.
در حال حاضر یک تیم مدیریت هفت نفره با هفت شیوه ی مدیریتی متفاوت تشکیل شده است که اقای اسدی هم در این گروه حاضر اند. فکر می کنید با این وضعیت به تالار کمکی می شود؟
من می دانم که دیشب راجع به این موضوع جلسه ای بوده است ولی نمی دانم که دقیقا چطور قرار است اداره شود و چه کسانی در این تیم حضور دارند. ولی حضور آقای اسدی در این تیم از این نظر که از تجارب و شناختی که نسبت به مشکلات تالار دارند، می تواند راهگشا باشد. به خصوص که در این مورد دلسوز هم هستند. من با ساختار این شورای هفت نفره آشنا نیستم که بتوانم نظر قطعی بدهم. به هر حال این خودش یک قدم رو به جلو است. یعنی تصمیم گرفته اند یک حرکت در زمینه مدیریتی انجام دهند. حالا این که به چه شکل خواهد بود، بعد از اینکه از برنامه های این شورا و ترکیبش با خبر شوم می توانم نظر دهم.
اوضاع این تالار را در آینده چطور پیش بینی می کنید؟
من فکر می کنم این تالار متعلق به یک شخص و یا نهاد خاص نیست. این تالار در وهله ی اول به تئاتری های دانشگاهی ، یعنی دانشجویان و اساتید تئاتر تعلق دارد و به حرفه ای های تئاتر. هم دانشگاه تهران مخصوصا دانشکده ی هنر های زیبا بخش تئاتر آن هم اساتید و هم دانشجویان و مرکز هنر های نمایشی و همچنین خانه ی تئاتر. همه ی اینها باید تمام تلاششان را بکنند که آینده ی روشنی برای تالار مولوی رقم زده شود. و این وقتی ممکن است که یک همکاری همه جانبه چه از لحاظ نیروی انسانی و چه از لحاظ نیروی فکری و مشاوره و چه از لحاظ بودجه برقرار شود. این همکاری در هر سه مورد باید اتفاق بیوفتد تا ما بتوانیم بگوییم تالار مولوی می تواند آینده ی روشنی داشته باشد. قطعا هیچ وقت چه دانشگاهی و چه حرفه ای و چه مسئول مدیر تئاتر در تهران نمی تواند نسبت به وضع تالار مولوی بی تفاوت باشد. با حرکتی که ما شروع کردیم که جرقه ای بود برای زنده نگه داشتن تالار، و برای اینکه این حرکت ادامه پیدا کند پیشنهاد من این است که بعد از تعطیلات نوروزی این شورا در ارتباط با گروه ها قرار بگیرد. در وهله ی اول با خود ما ، به عنوان گروهی که به دلیل استقبال زیاد خواهان تمدید اجرا است و بعد با گروه هایی که در نوبت هستند و کیفیت کارشان خوب است. فکر می کنم این جلسات و ایجاد رابطه بین هنرمندان و مسئولین ، هنرمندان و شورای مدیریت و بخصوص دانشگاهیان می تواند حرکت امیدبخشی برای آینده ی تالار باشد. در عین حال باید یاد آوری کنم که وقتی می گوییم تالار مولوی در وهله ی اول متعلق به دانشجویان و دانشگاهیان است، منظور فقط دانشگاه تهران نیست. تمام دانشجویان رشته ی تئاتر و اساتید این رشته در دانشکده های مختلف تهران باید دغدغه ی رونق دادن به تالار مولوی را داشته باشند. و با یک برنامه ریزی صحیح در سال آینده بتوانند این تالار را از این وضعیت در بیاورند. من خیلی امیدوار هستم و فکر می کنم با شروع این نشست ها و جلسات به همراه بودجه ای که در نظر می گیرند، کمک ها و حمایت هایی که از طرف مرکز هنرهای نمایشی، وزارت ارشاد و خود دانشگاه تهران و شهرداری انجام می شود، تالار مولوی می تواند از قبل هم زنده تر و فعال تر شود. باز هم یادآوری می کنم که چون نمایش ما کاملا آماده است و تا شب گذشته اجرا رفته ایم و خیلی از مخاطبین خواهان ادامه اش هستند، اگر ما این نمایش را ادامه دهیم تا گروه بعدی وارد شود و در کنار آن و به موازات آن تعمیرات هم صورت بگیرد، می تواند یک حرکت واقع بینانه و امید بخش باشد.
اجرای عمومی شما شب گذشته ( ۲۴ اسفند ماه) به پایان رسید. امیدواریم که این اجرا با توجه به استقبال زیادی که شد، تمدید شود.
بله. حقیقتاً در این چند روز آخر خیلی از تماشاگران افسوس می خوردند که ای کاش می توانستیم کار را ۲ یا ۳ بار ببینیم و حیف که تمام شد. دیشب تماشاگران به قدری زیاد بودند که تعدادی بر روی زمین نشستند و برای تالار مولوی یک شب بسیار خوشحال کننده بود. یعنی از حالت کما کاملا خارج شد و چشمهایش را باز کرد و دید که تماشاگرانش برگشته اند و نفسی کشید. امیدوارم این به اصطلاح اکسیژن به تالار داده شود.