سامان ارسطو نویسنده و کارگردان تئاتر که اکثر آثار او جزء تئاترهای مستند طبقه بندی می شود ، این روزها پرفورمنس “همان باش ، که نیستی” را که برگزیده هفته پرفورمنس ایران بود ، در تماشاخانه فانوس به روی صحنه برده است . به همین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با وی داشته است که می توانید آن را در ادامه بخوانید .
نمایش “همان باش ، که نیستی” در واقع نوعی از پرفورمنس به حساب می آید . چه شد که تصمیم گرفتید ، موضوع و دغدغه ی مورد نظرتان را از طریق پرفورمنس ارائه دهید ؟
موضوع و دغدغه من ورای مسئله شخصی است ، بلکه جهانی است و زبان بدن بهترین راه برای گفتن یک دغدغه است . نوع این پرفورمنس ، مبارزه ای است .
از سوی دیگر این نمایش نوعی تئاتر مستند نیز محسوب می شود ، در واقع بسیاری از آثار شما در این سبک از تئاتر طبقه بندی می شود . توجه به تئاتر مستند را در ایران چگونه می بینید .
توجه خاصی به تئاتر مستند نمی شود نه از طرف خود هنرمندان و نه از طرف مدیران . در صورتی که حرف امروز را می توانیم در تئاتر مستند بهتر بیان کنیم ولی بی تعارف ، دغدغه جا و پول مهم تر از حرف دل مردم است .
برقراری ارتباط مخاطب با این اثر چطور بود ؟ با توجه به اینکه این نمایش به گونه ای است که می تواند مخاطب را به صورت مستقیم دگیر کند و به چالش بکشد ، مشارکت تماشاچی چگونه بود ؟
مردم بسیار باهوش هستند . مشارکت تماشاچی چه در بین اجرا و چه بعد از تمام شدن اجرا خوب بود ، طوری که تماشاچی خودش را می دید و بعد از اجرا به من می گفت از امروز طور دیگری حرف می زنم .
چه مدت برای این اجرا تمرین داشتید ؟
چون کارگاهی کار می کنم به جز دو بازیگر که ۴ ماه با ما بودند ، با بقیه یک سال و ۴ ماه است که با هم کار می کنیم .
از سالن راضی بودید ؟ و به نظرتان برای اجرای شما مناسب بود ؟
از مرتضی یونس زاده عزیز و ندا شاهرخی تشکر می کنم . سالن فانوس برای ما بهترین سالن است . سالن مهم نیست ، کیفیت کار من مهم بود . سالن های دولتی باشد برای دوستان و فامیل ها !
از سوی سالن های دولتی برای اجرای این اثر حمایتی صورت گرفته است ؟
این کار برگزیده هفته پرفورمنس ایران بود . در مراسم اختامیه آقای سرسنگی گفتند : ما از برگزیده جشنواره حمایت می کنیم . خب حمایت کردند ، اول سالن مولوی را به ما ندادند ، بودجه هم ندادند . این خودش حمایت است (خنده) چون در کارهای بعدی ، من با گام های محکم تر ، اندیشه بیشتر و نگاه بازتری به روی صحنه می آیم . ولی من ، حق بچه هایم را که با دل و جان ، بدون اینکه اسم و نامی را یدک بکشند ، خواهم گرفت و از همه بچه های گروه “آوای دیوانگان” به خاطر صبر و مهرشان سپاسگزارم .
تصمیمی مبنی بر اجرای این نمایش در سایر شهرهای ایران و یا خارج از ایران دارید ؟
تصمیم آن را داریم . مدیر برنامه های گروه در حال انجام کارهایی است که ترجیح میدهم خودشان در این مورد پاسخ بدهند .
در پایان هر صحبت گفته نشده ای اگر باقی مانده است ، بفرمایید .
فقط امید دارم شعارها به شعور تبدیل بشود .