نغمه ثمینی از برگزاری ششمین دوره کارناوال «اعتراف» به همراه تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران، در مکتب تهران خبر داد.
به گزارش تئاتر فستیوال ، نغمه ثمینی که این روزها نمایش «سه جلسه تراپی» را به کارگردانی افسانه ماهیان روی صحنه دارد، با اعلام این خبر گفت: «کارناوال «اعتراف»، ششمین دوره کارگاههای مونولوگ است. چهار دوره اول آن را در دانشگاه برگزار کردم. سال گذشته به این فکر افتادم که آن را از محیط دانشگاه بیرون ببرم، بنابراین در تماشاخانه «آو» برگزار شد. ما در شش شب بازخورد خوبی از این پروژه گرفتیم، البته کارها در حد اعلا نبودند و ما هم انتظار آن را نداشتیم، چراکه اکثر دانشجویان برای اولین بار اجرا میکردند. مهمترین تاثیر آن، لذت مواجهه با تماشاگر بود.»
او ادامه داد: «امسال با کلاسی روبهرو شدم که بسیار مشتاق و پرکار بودند و از یاد گرفتن خسته نمیشدند. آنقدر انرژی آنها با من هماهنگ بود که تصمیم گرفتم یک بار دیگر این کار دشوار را انجام بدهم.»
ثمینی با اشاره به اهمیت برگزاری این کارناوال با توجه به سختیهایاش توضیح داد: «اجرا بخش مهمی از آموزش نمایشنامهنویسی است. زحمت زیادی دارد، اما تحمل سختی این کار، برای نسلی که میخواهند وارد جامعه حرفهای شوند، ارزش دارد. از سوی دیگر، میخواستم بچهها با فضای حرفهایتر تئاتر آشنا شوند، چراکه آنها همیشه فرصت اجرا در دانشگاه را دارند، اما این اتفاق فرصتی استثنایی برای آنهاست، همچنین اجرا در دانشگاه با محدودیتهایی نسبت به محیط حرفهایتر روبهرو است.»
این نمایشنامهنویس در مورد اهمیت این کار اظهار کرد: «هیچ وقت نمیتوانم بگویم معلمام یا نمایشنامهنویس. گاهی فکر میکنم که دیگر در دانشگاه تهران کار نکنم، اما هیچوقت این مسأله به ذهنم نرسیده که درس ندهم. از ۱۸ سالگی درس میدادم، در واقع قبل از نمایشنامهنویسی درس میدادم. اتفاق عجیب آن است که انرژی خیلی کارها در من تحلیل رفته است؛ به جز دو کار، نمایشنامهنویسی و درس دادن. درس دادن کمک میکند زمان را احساس نکنم و گرههای ذهنیام را برای نمایشنامههایم باز کنم. همچنین مفهوم تعهد وجود دارد، اینکه چقدر خوب است ما هم نقش خود را در ساخت این نسل داشته باشیم.»
او در پایان سخنانش با تاکید بر اینکه این کارناوال صدای متولدین دهه ۷۰ است توضیح داد: «سعی میکنم به دانشجویانم بگویم که روی یک بند نازک راه میروند، مواجهه با تماشاگر یکی از مشکلترین مواجهههاست. مخالف رویکردی هستم که دانشجو را دست کم میگیرد. خواسته اصلی من از تماشاگرهاست. ما سالن کوچکی داریم و دلمان میخواهد با بهترین تماشاگران پر شود. این کار دانشجویی است، البته این به معنای آن نیست که ضعفهایمان را نبینند. باید به آنها در جهان آکادمیک نگاه کرد نه در جهان خشن و حب و بغض حرفهای. این کارناوال، برای متولدین دهه ۷۰ است. ما میتوانیم صدای یک نسل را بشنویم.»