عزت الله مهرآوران بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون ، از هنرمندانی است که وقتی نام او را می شنویم آثار درخشان و به یاد ماندنی او در ذهنمان نقش می بندد . این پیشکسوت تئاتر این روزها در نمایش بداهه ی “هیچ در هیچ” به کارگردانی سیاوش طهمورث حضور دارد و همچون همیشه شاهد بازی بی نقص و طنازی های شیرین و لذت بخش او بر صحنه تئاتر هستیم . تئاتر فستیوال به بهانه ی اجرای نمایش “هیچ در هیچ” با این هنرمند گفتگویی داشته است که در ادامه می توانید آن را بخوانید :
حضور شما در نمایش “هیچ در هیچ” چگونه صورت گرفت ؟
آقای طهمورث به من گفتند که تصمیم دارند یک کار بداهه به این شکل انجام دهند و من از این ایده خیلی خوشم آمد . این نمایش تجربه خیلی خوبی است . سالن قشقایی به این دلیل انتخاب شد ، که ما از تجربه های گذشته مان ، کار تجربی انجام می دهیم . به همین دلیل برای من حضور در این اجرا یک تجربه ی بسیار نو و تازه ای بود زیرا قرار بود در نمایشی باشم ، که نمی دانم روی صحنه قرار است چه اتفاقی بیفتد . تجربه های ما این نوع نمایش را شکل می دهد . همه ی بچه ها در این نمایش از تجربیاتشان استفاده می کنند . ما به سمت اجرای یک نمایش بر روی صحنه می رویم و در انتها حتما یک استنتاج نمایشی است .
اشاره ای به تئاتر تجربی داشتید که از تجربه های خودتان برای کار تجربی استفاده می کنید و این اتفاق از پس پختگی و سال ها فعالیت و تجربه می آید . چطور می توان به یک اثر تجربی خوب و قابل تامل رسید ؟
این نیاز است که یک گروه مدام کار کنند . خودشان را در کار کردن و اتود زدن پیدا کنند . تحربیاتشان را در اختیار یکدیگر بگذارند . و این تجربه ها را به تکامل برسانند . به نقطه ای که قابلیت این را داشته باشد که تجارب خود را به نمایش بگذارند . هرچه یک گروه بتوانند از تجربه های گوناگون به نقطه ای مشترک برسند ، این اتفاق می تواند برای آن ها یک اتفاقی در تئاتر باشد . ولی متاسفانه الان اینطور نیست . باید هر گروهی برای خودش یک تعریفی از تئاتر داشته باشد و ما این تعریف را نداریم . اگر گروه هایی که کار تجربی می کنند ، بتوانند به یک تعریفی از کارشان برسند ، بی تردید کار نمایشی خوبی را می توانند به روی صحنه بیاورند.
قبل از این هم تجربه ی حضور در یک کار بداهه به این صورت را داشته اید ؟
به این صورت خیر . خواه نا خواه یک موضوعی بوده است که ما در حول آن موضوع ، بداهه صحبت می کردیم . اما بن مایه ی کار در آنجا یک نمایشی بوده است که بر مبنای آن نمایش به یک بداهه هم می رسیدیم . مثل نمایش های روحوضی و تئاتر سنتی .
اگر خودتان کارگردان باشید در یک کاری که نمایشنامه ی مشخص دارد چقدر بداهه گویی را می پذیرید ؟
اگر یک نمایش ، نمایشنامه ی محکمی داشته باشد و نیازی به بداهه نداشته باشد ، چرا باید بداهه بگوئیم ؟ ولی نمایشنامه های بسیاری وجود دارد و این فضا را برای ما ایجاد می کند که گاهی از بداهه هم استفاده کنیم . ولی آن نمایش بداهه نیست ، نمایشی است که بر مبنای یک نمایشنامه پیش می رود ، اما این خاصیت را دارد که این امکان را به بازیگر می دهد که بداهه هم کار کند .
آیا آقای طهمورث روی صحنه و در حین اجرا هم شما را کارگردانی می کنند ؟ّ
بداهه کارگردانی ندارد ، ایشان هم یک شخصیت مثل ما هستند که به روی صحنه می آیند و کار می کنند . اما در نوع بازیشان ، ما را به سمت موضوعی که انتخاب شده و در حین کار در آمده است ، هدایت می کنند و نوع کارگردانی ایشان به این شکل است که در واقع یک موضوعی در اجرا پیدا شده و برای اینکه از آن موضوع خارج نشویم ، ایشان ما را به طرف آن موضوع جلب و جذب می کند.
مخاطب چقدر می تواند در روند اجرای هر شب تاثیر گذار باشد و چقدر در حال آن اجرا موثر است ؟
مخاطب خیلی می تواند تاثیر گذار باشد . به شرطی که ما بتوانیم این انرژی را در او به وجود بیاوریم . یعنی اگر بازیگرانی که روی صحنه هستند ، نتوانند خودشان را به تماشاچی منتقل کنند ، تماشاچی هم بی تردید نمی تواند ارتباط برقرار کند . یکی از خاصیت های تئاتر بداهه این است که آن خط بین تماشاگر ، بازیگر و نمایش شکسته می شود و تماشاگر به اندازه بازیگر می تواند در کار دخیل باشد .
آیا بار طنز نمایش بر عهده ی شماست و یا این تنها یک اتفاق است و ممکن است در شب های دیگر بار طنز روی دوش شما نباشد ؟
من یک هنر پیشه ی طنز هستم ، بیشتر کارهای من را اگر دیده باشید طنز و کمدی است . خواه ناخواه این فرصت را در اینجا برای خودم به وجود آورده ام که از این نوع طنز و کمدی استفاده کنم . و جواب خوبی هم گرفتم ، بنابراین ادامه دادم .
در موسیقی بداهه نوازی همه چیز بستگی به آن لحظه ای دارد که آن نوازنده روی سن و جلوی مخاطب قرار گرفته است . بداهه پردازی در تئاتر چقدر به موسیقی شباهت دارد و چقدر بسته به آن و لحظه است ؟
صد در صد بستگی دارد . فردی هم که بداهه نوازی می کند کسی است که تجربه ی زیادی را با سازش پشت سر گذاشته است . بنابراین هم ساز را خوب می شناسد و هم بداهه را خوب می شناسد و هم فضایی را که در آن قرار گرفته است را خوب می شناسد . تئاتر هم به همین شکل است . ما باید روی صحنه متمرکز باشیم ، ما باید خوب گوش کنیم تا خوب جواب بدهیم . باید خوب ببینیم که خوب واکنش نشان دهیم . بنابراین مجموعه ای از بداهه نوازی و بداهه گویی و بداهه پردازی نیازمند این است که چقدر در پشت سر نسبت به کاری که می کنید ، ثروت و اندوخته دارید . این موضوع بسیار می تواند کمک کند . کسی که اندوخته ی بیشتری دارد ، می تواند روی صحنه روی پای خودش بایستد . کسی که کمتر این تجربه را دارد ، دیگران به او کمک می کنند و در جمع خودشان می آورند تا به مرور عادت کند و از اندوخته ی اندک خود ، خوب استفاده کند .
تمرینات نمایش “هیچ در هیچ” به چه شکل بود ؟ آیا اساسا تمرینی داشتید ؟
نه ، بیشتر صحبت می کردیم و در این صحبت ها بیشتر با هم آشنا می شدیم . بیشتر می فهمیدیم و می شناختیم که نظرات دیگران راجع به بداهه که می خواهیم کار کنیم چیست . بنابراین این تمرینات خودش به یک نقطه خوبی رسید ، نقطه ای که ما از همدیگر برای کاری که می خواهیم کنیم ، شناخت پیدا کردیم . این شناخت خیلی می تواند به بازیگرانی که نمی دانند روی صحنه چه می خواهند بگویند و چه کار می خواهند کنند ، کمک کند .
هر شب اجرا بر اساس یک کلمه پیش می رود ، این کلمه چه وقتی به شما گفته می شود ؟
ده دقیقه قبل از اجرا .
یعنی از قبل هیچ پیش زمینه ای ندارید که کلمه ی آن شب چه خواهد بود ؟
نه ، چون هرچه این کلمه دیرتر گفته شود ، بهتر است . به این خاطر که فکر اینکه چه کنم و چه نکنم ، با آن قاطی نشود . وقتی همه چیز بداهه باشد ، با جانی که صحنه دارد و از این موضوع و کلمه می گیریم ، باعث می شود انرژی را درست پیدا کنیم و درست از آن استفاده کنیم .
چقدر این نمایش سخت بود و یا استرس داشت ؟
سختی در آن نمی بینم برای ما که پنجاه سال است تئاتر کار می کنیم ، باز هم وقتی روی صحنه می رویم ، استرس داریم . البته خواه ناخواه تجربه ی ما زودتر از بقیه این استرس را از خود دور می کند و خودش را روی صحنه مدیریت می کند . وگرنه همه روی صحنه استرس دارند . مهم این است که ما بتوانیم خودمان را روی صحنه درست مدیریت کنیم و تدبیر خوبی به کار ببندیم .
واکنش مخاطبان را چطور دیدید ؟
خیلی خوب بود . تماشاگر به ما می گفت که من می توانم با شما باشم . من این گونه بازی کردم که زیاد با تماشاگر غریبه نیستم . گویی به اندازه ای که تئاتر کار کرده ام ، این تماشاگر را هم دیده ام . بنابراین به خاصیت های تماشاگر آگاه بودم . تماشاگر در این تئاتر آن اتفاقی که رخ می دهد را تاکنون ندیده است و نمی شناسد و هر لحظه ممکن است یک اتفاقی بیفتد و جریانی پیش بیاید ، همه ی این ها مجموعه ای بود که هم تماشاگر به خوبی توانست بپذیرد و هم بازیگر .
یک سوال کلی ؛ اوضاع تئاتر کشورمان را چگونه می بینید ؟
همیشه در همه ی حکومت ها تئاتر موضوع پیرامون بوده است . درصورتی که در فرهنگ هر کشوری نقطه ی مرکزی است . یعنی هر کس که در هر مملکتی بخواهد فرهنگ و هنر را بشناسد ، باید ببیند تئاتر آن کشور در کجاست . حال هنرهای دیگر هم وجود دارد . ولی متاسفانه هیچ وقت در ایران ، حکومت ها تئاتر را به عنوان این گوهر گرانبهای فرهنگ و هنر ندیده اند . به دلیل اینکه تئاتر مخاطب زنده دارد . به این خاطر که تئاتر زنده است . و در نقطه ای که با تماشاچی گره می خورد ، خیلی مشکل است . کار تئاتر با انسان است . موضوع تئاتر انسان است . بنابراین حکومت ها بی تردید از این نوع نگاه و این نوع برداشتی که در تئاتر وجود دارد ، واهمه دارند و این همیشه در طول تاریخ بوده و الان نیز به همین شکل است . به تنها چیزی که توجه ای نمی شود، تئاتر است . تئاتر این طور نیست که شما سالنی را که در اختیار دولت است و با مالیات مردم ساخته شده ، را کرایه بدهید . باید به تئاتر کمک کنیم . برای اینکه می خواهد فرهنگ یک مملکت و یک مردم را محکم کند . و بی تردید تئاتر هنری است که هم فرهنگ ساز است و هم نگه دارنده ی آن فرهنگ . برای اینکه تئاتر را خوب بشناسیم باید به بزرگی تئاتر فکر کنیم و احساس مسئولیت کنیم . به این که تاریخ فرهنگی ما در یک تمدن پرباری ، این بار فرهنگی را بر دوش ما گذاشته است . تئاتر با هر ستمی که بر آن می شود ، بی تردید جایگاه و پایگاه خودش را پیدا می کند .
دلیل کم کاری شما در تئاتر چیست ؟
من سالی یک بار تئاتر کار می کنم . شما باید از افرادی که سالن ها را تقسیم می کنند ، بپرسید چرا پیشکسوتان که می خواهند تئاتر کار کنند توجه مضاعف نمی شود ؟ هر کاری که آدم های با تجربه در این سالن ها می کنند می تواند حکم یک تجربه باشد برای بچه های جوانی که پرقدرت دارند کار تئاتر می کنند . از من نپرسید ، از مسئولین بپرسید که چرا به من سالن نمی دهند ؟ من پنج شب یک تئاتر محیطی اجرا کردم که هیچ توجهی به آن نشد . به همین راحتی گذشتند ، همانطور که از تئاتر به راحتی می گذرند .
چقدر با نوآوری در تئاتر موافق هستید ؟
خیلی زیاد . من در همین چند سال گذشته هم خودم را بیشتر در اختیار جوان ها گذاشتم . آقای داوود بنی اردلان یک نمایشی از وودی آلن به روی صحنه برد . من در اختیارش بودم و خیلی چیزها از او یاد گرفتم . خانم مژده ساعی هم تئاتری را کارگردانی کردند که بسیار از آن استفاده کردم و یا افراد دیگری که من با آن ها کار کردم ، هم به همین شکل بود . من اعتقاد دارم به این نیرویی که باید هدایت شود تا این پتانسیل خودش را نشان دهد .
Kamrangie asatid az kam karie khodeshoone !! Una dust daran javoon ha hame kari .bokonan , ina faghat pozesho bedan
Dar soorati ke bayad unhaa javoon haro hemayat konan !!
ای آقا وقتی فضای کار نیست ، نیست دیگه … جوون و اساتید نداره دیگه …. خب حق دارن بعد از این همه سال توقع توجه داشته باشن !!
مرسی به خاطر این همه حمایت از جوون ها . کاش مسئولین هم مثل شما بودن !
این نمایش خیلی باحاله . واقلا پیشنهاد میشود برید ببینید .