ایرج راد بازیگر شناخته شده ی تئاتر ، تلویزیون و سینما ، در آخرین اثر نمایشی هادی مرزبان به نام «باغ شب نمای ما» برای بار دوم در نقش ناصرالدین شاه حاضر شده است . همین بهانه ای شد که خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی درباره مسائل و مشکلاتی که این روزها گریبان گیر تئاتر و اهالی تئاتر شده است را با وی مطرح کند که می توانید مشروح آن را در ادامه بخوانید :
ایرج راد بازیگر شناخته شده تئاتر که برای بار دوم بعد از ۲۲ سال ، بار دیگر نقش ناصرالدین شاه را در نمایش «باغ شب نمای ما» ایفا کرده است ، درباره حضور خود در این نمایش به خبرنگار تئاترفستیوال گفت : این نمایشنامه را حدود ۲۲ سال پیش هم اجرا کرده ایم و در آن زمان اجرای بسیار موفقی بود . بازیگران آن اجرا با این نمایش متفاوت بودند . در این اجرا بیشتر نسل جوان هستند که پیش از این در کارهای کمتری حضور داشتند . نگاه مرزبان این است که اگر میخواهیم در این زمان کاری را اجرا کنیم ، بیشتر از افراد جوان استفاده شود تا در کنار دیگران تجربه آموزی کنند.
او درباره سختی های همکاری با نسل های جوان توضیح داد : طبیعی است که به هرحال مشکلاتی با خود دارد . وقتی شما با افرادی که در یک سطح و نزدیک به هم هستند و سالها کار کرده اند و تجربه ای دارند ، کار می کنید ، طبیعتاً متفاوت است با کسانی که کمتجربه تر هستند. به هر حال این کسب تجربه می تواند برای کسانی که تازه وارد کار اجرای تئاتر شده اند و میخواهند عملا کار بکنند موقعیت مناسبی باشد .
راد درخصوص ارتباط تماشاگران با این اثر نمایشی در مقایسه با اجرای گذشته ی آن گفت : ۲۲ سال پیش ، واقعا تماشاگر تئاترِ بیشتری داشتیم . امروزه کم کم به دلایل مختلف ، تماشاگر واقعی تئاتر را از دست داده ایم . روحیه و نگاه تماشاگر امروز متفاوت از تماشاگر آن دوران است. به هر حال با تغییر زمانه ، سلایق هم تغییر پیدا می کند و فرهنگ هم در اثر مسائل مختلفی که پیش می آید متفاوت می شود.
وی در این رابطه اضافه کرد : برای تماشاگر تئاتر آن زمان ، مسئله محتوا و نوع اجرا ، اهمیت خاص خودش را داشت. اما امروزه حوصله تماشاگر خیلی کم است و خیلی وقت ها دیده ام ، نمی تواند با نمایش های طولانی راحت ارتباط برقرار کند مگر نمایش هایی که جذابیتش آنقدر باشد که توجه اش را به خودش جلب بکند و نگاهش مربوط به مسائل امروز باشد . باید تحولی در آثار بوجود بیاید و شکل جدیدی پیدا کند . نه اینکه پَسروی بکند و پشتوانه ارزشی خودشان را از دست بدهد . همچنین باید ظاهر متفاوت تری داشته باشد تا با تماشاگر خودشان ارتباط راحت تری برقرار کند.
بازیگر نقش ناصرالدین شاه در پاسخ به این سوال که آیا این ویژگی در نمایشنامه های اکبر رادی وجود دارد ، گفت : آثار رادی از یک تعمق خاصی برخوردار است و فقط برای یک دوره خاص نیست . چنانچه نگاهی که در نمایشنامه «باغ شب نمای ما» وجود دارد ، نگاه گروتسک ، نوآورانه و تازه است . خودِ ناصرالدین شاه در اینجا مطرح نیست . این شخصیت ، مستمسکی برای بیان مسئله است . رادی از بخش هایی از حواشی زندگی ناصرالدین شاه استفاده کرده است تا بتواند حرف کلی خودش را بزند و مسئله خودش را مطرح کند . یعنی این یک متن تاریخی نیست . حتی ناصرالدین شاه ، دیالوگی در آخر نمایش دارد که رادی خودش را به سوال میگذارد و «بی قضاوت» عنوان می کند و میگوید : «این نویسنده بی قضاوت که ما را در این نقش به صحنه کشانده است ، چه حکمی از ما به تاریخ می کند » . تماشاگر باید به این نکات و مسائلی که مطرح می شود به خصوص در آخر نمایش ، توجه داشته باشد.
وی در ادامه اضافه کرد : تماشاگر امروز کمتر با مفاهیم و مسائل مطرح شده در این نمایش آشنایی دارد ، مثلاً در جایی که در نمایش به هیروشیما اشاره می شود ، گویا ناآشنا است . رادی در این بخش از نمایشنامه می گوید : «آری عظمت ، حمام کهنه فین است با تل اجساد به هم پیچیده ی آدمی که در کوره های ما تبدیل به خاکستر نرم می شدند! » بعد می گوید «هیروشیما» ، و به حادثه هیروشیما اشاره می کند . گویا این مسائل برای مخاطب کمی ثقیل است و متوجه نمی شود و برایش سوال است که اینها چه میگویند ؟!
راد در خصوص وضعیتی که تماشاگر تئاتر با آن مواجه است توضیح داد : امروز ما آنقدر با مسائل مختلف جهانی و مسئله ی جنگ و درگیری هایی که وجود دارد ، درگیر هستیم که انگار به آنها عادت کرده ایم . تلویزیون روشن است و اجساد آدمها را میبینیم در حالیکه داریم غذا میخوریم .آنقدر این قضیه عادی شده است که دیگر چیز مهمی نیست . با وجود آن که یک زمانی در این کشور هشت سال جنگ داشتیم ، وضعیت این چنینی نبود . همه ی اینها در روحیه موثر است . انگار تماشاگر به دنبال لحظات شاد می گردد و میخواهد همه چیز را فراموش کند ، می خواهد فکر نکند و خودش را درگیر نکند و برای مدت کوتاهی هم شده ، از خیلی از مسائل فرار کند . بنابراین کار تئاتر در چنین موقعیتی بسیار مشکل است. ضمن اینکه مسائل دیگری هم نسبت به بیست سال پیش وجود دارد .
در ادامه ایرج راد با بیان اینکه وضعیت وحشتناک ترافیک و مشکل پارک ماشین برای تماشاگری که باید در ساعت مقرر در سالن تئاتر باشد ، و مشکلاتی که با آن رو به رو است ، درباره وظیفه هنرمند برای اجرای تئاتر در چنین شرایطی گفت : به اعتقاد من هنرمند کارهایی را باید اجرا کند که در ارتباط با تماشاگر قرار بگیرد و حرفی برای گفتن داشته باشد نه منطبق با سلیقه ای که بوجود آمده است که بعضی وقت ها بدسلیقگی است ! بلکه جنبه های ارتباطی امروز را با تماشاگر بیشتر در نظر بگیرد . اگر اثری حرفی برای گفتن نداشته باشد ، تئاتر نیست و ارزشی ندارد . هیچ چیز نیست . با در نظر گرفتن همه این مسائل کار کردن سخت است.
این بازیگر پیشکسوت با بیان اینکه حمایت های لازم از تئاتر نمی شود توضیح داد : امروز برای تولید تئاتر همه چیز از جمله دکور ، گران تمام میشود. در گذشته در اداره کل هنرهای نمایشی شورای حمایت و شورای ساخت داشتیم که ساخت دکور را بر عهده میگرفتند . شورای حمایت مبلغی را برای تولید یک اثر تئاتری در نظر میگرفت که به اهالی تئاتر کمک می شد. به علاوه اینکه فروش بلیت به طور کامل بر عهده گروه تولید کننده تئاتر بود . الان ۲۰درصد فروش بلیت حداقل مبلغی است که تماشاخانه های دولتی از کار تئاتری دریافت می کنند ! تماشاخانه های آزاد که شرایط دیگری هم دارند ! به اضافه اینکه ۵ درصد برای فروش بلیت داده می شود . ۱۰ درصد مالیات بر ارزش افزوده داده می شود همه ی اینها یک بار وحشتناکی است .
او اضافه کرد : هیچ کجای دنیا تئاتر بدون کمک و حمایت دولت یا نهادهایی مثل شهرداری و غیره نیستند. حتی کشورهایی که تئاترهای پر بیننده دارند و هرشب سالن ها پر است و یا توریسمی دارند که برای دیدن تئاتر می آیند اما این طور نیست که بدون حمایت و کمک مالی دولت بتوانند روی پای خودش بایستد . حتی تئاترهایی که تجاری است و در تعریف کلی تئاتر به عنوان یک اثر با ارزش نمیگنجد . اما از آن کارها هم باید حمایت شود تا بتوانند روی پای خودشان بایستند . مسائلی در خصوص انتخاب ها از نظر شورای ارزشیابی که برای دیدن آثار می آیند هم وجود دارد . ولی وقتی وضعیت این چنینی وجود دارد طبیعتاً کار را خیلی سخت می کند .
ایرج راد درباره ارتباط نمایش «باغ شب نمای ما» با مخاطبان خود عنوان کرد : جواب دقیق این سوال مشکل است . بعضی ها را میبینم که خوب ارتباط گرفته اند و بعضی ها انگار کار را نفهمیده اند و سوال داشتند که پرسوناژها چه میگفتند و در پایان چه شد ؟! البته این همیشه در تئاتر وجود دارد که سلیقه ی تماشاگر متفاوت است . زمانی بود که ما آثار مختلفی را روی صحنه میدیدیم . یعنی سالن های دانشجویی تعریف خودش را داشت و تماشاگر میدانست که میخواهد کار دانشجویی ببیند . گروه های حرفه ای در سالن های حرفه ای اجرا می کردند و انتظاراتش مشخص بود . برخی تئاترهایی که به عنوان تئاتر مفرح عنوان می شد ، آنها هم جایگاهش مشخص بود و هرکس میخواست برای تماشا میرفت . ولی همیشه تماشاگرهای مختلف جایگاهی برای انتخاب با طرز تفکر خودشان داشتند و گروه های تئاتر را هم میشناختند .
راد در خصوص ضرورت وجود گروه در تئاتر توضیح داد : تئاتر بدون گروه اصلا معنا ندارد . در تئاتر باید گروه وجود داشته باشد تا تماشاگر طرز تفکر ، نوع و ارزش کاری آن گروه را بشناسند و به خاطر هنرمندانی که در آن گروه هستند به سالن تئاتر کشیده شود. الان همه چیز به هم ریخته است و شکل تعریف شده و درستی ندارد و مسائل مختلفی از این دست وجود دارد .
با این وجود بعضی وقت ها میبینید که آثاری روی صحنه می رود که خیلی هم مورد توجه قرار میگیرد و باب سلیقه ی مخاطب هم هست و میتواند کارهای خوبی هم باشد و گاهی اوقات کارهای خوب مورد توجه قرار نمی گیرد . این سنجش کار را مشکل کرده و این همان بهم ریختگی است .
یک زمانی ما منتقدین خوبی در ارتباط با تئاتر داشتیم و آنها شناخته شده بودند و اگر نقدی به تئاتر می کردند ، روی تماشاگر بسیار تأثیرگذار بود که چقدر برای دیدن تئاتر جذب شود . الان آن هم وجود ندارد .
ایرج راد درپایان اضافه کرد : ضمن آنکه اطلاعرسانی هم وجود ندارد . در حال حاضر آشفته بازاری هست . در بعضی سالن های غیر دولتی و حتی دولتی ها ، سه الی چهار نمایش اجرا می شود و این باعث می شود هنوز تماشاگر نمایش قبلی از سالن بیرون نرفته باید تماشاگر بعدی بیاید و دکور عوض شود و در این آشفته بازار و این همه نمایشهای روی صحنه که در همین تهران ممکن است در یک شب ، حدود ۱۰۰ نمایش اجرا شود ، بازتاب خبری وجود ندارد . اطلاع رسانی نمی شود . در تلویزیون جایگاه تبلیغاتی ندارد . همه ی اینها دست به دست هم میدهد که تئاتر آنگونه ای که باید و شاید در ارتباط با مردم قرار نمی گیرد.