نمایش “شپش” به کارگردانی کوروش نریمانی که حاصل کارگاه ” کمدی خلاق ” می باشد ، توسط هنرجویان این کارگاه در سالن تئاتر مستقل به روی صحنه می رود . به همین بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال ، گفت و گویی با کوروش نریمانی داشته است که می توانید آن را در ادامه بخوانید :
کوروش نریمانی با اشاره به این نکته که نمایش “شپش” ماحصل یک کارگاه آموزشی است ، در این رابطه توضیح داد : این کارگاه تحت عنوان کارگاه کمدی خلاق مشهور شده است و جزء مجموعه کارگاه هایی است که من با هدف آموزش و پیدا کردن گروه های جوان برای کمدی شروع کرده ام . نمایش “شپش” مربوط به مرحله دوم آن است ؛ مرحله اول این کارگاه دو سال پیش تشکیل شد . ولی آن کارگاه ، نمایش پایانی نداشت و از ابتدا نیز قرار نبود داشته باشد . ولی در این مرحله ، دوستان تئاتر مستقل به ما ملحق شدند ، مشارکتی شکل گرفت و این نمایش به روی صحنه رفت .
وی افزود : دوره این کارگاه ، شش ماهه بود و برای آموزش و پرورش بلند مدت بازیگر به شیوه ای که مد نظرم بود و سیستمی که همیشه با آن کار کرده ام ، شکل گرفت . به طور خلاصه بگویم که کار فوق العاده طاقت فرسایی بود ؛ ولی من با عشق آن را انجام دادم . نود درصد بازیگرانی که در کار حضور دارند ، تا به حال روی صحنه نرفته اند و حتی بعضی از آنها به تازگی تماشاگر تئاتر شده اند اما در این کارگاه ثبت نام کرده بودند .
کارگردان نمایش “شپش” با بیان اینکه معمولا در کارگاه های آموزشی ، بازیگران را برای اجرای نمایش پایان دوره گلچین می کنند ، گفت : در این کارگاه استثنئا به خاطر صمیمیتی که به وجود آمده بود ، ناگهان دیوانه وار تصمیم گرفتم که همه را در کار پایانی شرکت دهم . استفاده از تمام شرکت کنندگان کارگاه ، به نحوی که حالت سیاهی لشکر و بی خود و بی جهت روی صحنه نباشند ، کار بسیار مشکلی بود ؛ چون اساسا نمایشنامه ی کمدی که این تعداد پرسوناژ داشته باشد ، نداریم . در کمدی های خارج از کشور داریم ؛ ولی آن ها اصلا به فضای ما نمی خورد و به لحاظ فرهنگی – اجتماعی مورد قبول مسئولین نبود و نمایشنامه ها تصویب نمی شدند ، این شد که ما در خلال کارگاه مان به این نتیجه رسیدم که مجموعه ای از داستان های کوتاه چخوف و یا هر طنزنویس دیگری را انتخاب کنیم و روی آن تمرین کنیم .
نریمانی در ادامه در مورد نگارش نمایشنامه “شپش” براساس داستان کوتاه های چخوف توضیح داد : قرار بود بچه ها بداهه کار کنند و آرام آرام به یک نمایش اپیزودیک برسیم که ناگهان من تصمیم وحشتناک تری گرفتم . تصمیم گرفتم خودم دست به قلم شوم و بنویسم . آنقدر فرصت کم بود که من دیالوگ ها را شفاها با آن ها درمیان می گذاشتم و مشخص می کردم که هر فرد چه دیالوگی بگوید . در نهایت یک نمایشنامه واحد و مجزا با برداشتی آزاد از داستان های چخوف نوشته شد . برای اولین بار در ایران اتفاق افتاده است که یک متن واحد از مجموعه داستان های چخوف برداشت شود که کاراکتر خاص خودش را داشته باشد و بین قصه ها پیوند نسبتا منطقی به وجود بیاورد . قطعا متن ممکن است ، نقاط ضعفی داشته باشد چون من مجبور شدم قصه هایی داشته باشم که همه ی بچه های کارگاه به عنوان بازیگر و کاراکتر در آن حضور داشته باشند . اگر قرار بود که من برای خودم ، با بازیگران خودم و به صورت محدود کار کنم ، شرایط فرق می کرد و ممکن بود سوژه ی خیلی ثابت تری را دنبال کنم . به همین دلایل بود که ماحصل کارگاه این اجرا شد و من تا جایی که ممکن بود ، بسیار تلاش کردم که کار با جذابیت روی صحنه برود .
این مدرس تئاتر با ذکر این نکته که وضعیت آموزش بازیگر برای ورود به عرصه تئاتر کمدی بسیار بد است ، تصریح کرد : ما اساسا وضعیت درستی برای پرورش بازیگر مخصوصا به شکل کارگاهی نداریم . در حوزه کمدی ، این وضعیت بسیار وحشتناک و دردناک است ؛ چون در این حوزه هر فردی که احساس می کند بانمک است یا کمی دیگران را می خنداند و گاهی اوقات خارج از حیطه اخلاق ، حرف هایی را در جمع مطرح می کند و همه می خندند ، به خودش اجازه می دهد ، وارد این حوزه شود . شما می بینید که هر شو منی (showman) خودش را به عنوان بازیگر کمدی نشان می دهد ، در حالی که درجهان چنین چیزی نداریم ، هارول لوید شومن نبود ، هارول لوید جوکر نبود ، هارول لوید بازیگر کمدی بود . چارلی چاپلین بازیگر ، کارگردان و اندیشمند سینما بود .
او ادامه داد : برای پرورش بازیگری که موقعیت های کمدی را خوب بشناسد ، نه اینکه فقط خوش مزه بازی در بیاورد و یا به کمدی کلامی متوسل شود ، ابتدا به بینش و بعد به کارگاه نیاز داریم . به نگاه درست احتیاج داریم ، نگاهی که من آن را دنبال می کنم ، کشف موقعیت های ناب کمدی است . چیزی که لحظه ها ، برای تماشاگر تکراری نباشد . من دنبال این نیستم که به هر وسیله ای متوسل بشوم تا تماشاگر بخندد ، خندیدن تماشاگر ارزشمند است اما با نوعی کمدی اندیشمندانه و کمدی موقعیت . آدم های این کمدی ، جدی هستند ، تفاوت آن ها در این است که در موقعیت های کمیک قرار گرفته اند ، برخلاف کمدی های مرسوم که با متوسل شدن به شوخی های کلامی و سطحی و سخیف تماشاگر را فقط می خندانند .
نریمانی در مورد مخاطب خاص و عام تئاتر و استقبال عموم مردم از تئاترهای آزاد گفت : من همیشه آرزویم این بود که مخاطب را به عام و خاص تقسیم نکنیم ؛ اما متاسفانه در حال حاضر این گونه شده است . ولی تا هفت سال پیش من از کسانی بودم که می گفتم تماشاگر ، تماشاگر است ؛ اگر کاری خوب باشد ، تماشاگر عام هم خوشش خواهد آمد و این را با نمایش هایی همچون “شب های آونیون” ، “والس مرده شوران” ، “شوایک” و “دن کامیلو” و “جن گیر” ثابت کردم و بارها و بارها این نمایش ها ، پرمخاطب ترین نمایش های سطح شهر و سالن ها بوده است . موضوع این نمایش ها جدی بود و موقعیت های آن ها کمدی بود . آن زمان تماشاگر به این شکل از تئاتر عادت کرده بود ، هم می خندید و هم به آن می اندیشید . الان کمی این وضعیت قاطی شده است .
وی افزود : من دیدم در حال حاضر به اجرای چنین کاری احتیاح است و این روزها در دانشکده ها و آموزشگاه ها روی کمدی و تربیت بازیگر برای نمایش های کمدی سرمایه گذاری نمی کنند . من کل تجربه زندگی ام در حیطه تئاتر کمدی بوده ، بنابراین این وجاهت را داشتم که این اتفاق را رقم بزنم و خیلی دلم می خواست که از طرف متولیان ، دولت مردان و کسانی که برای تئاتر تصمیم می گیرند ، حرکات این چنینی جدی گرفته شود ؛ ولی طبق معمول جدی گرفته نمی شود . بنابراین ما تلاش خود را کردیم و خوشبختانه تا حدودی جواب داده ، شاید بعدها بیشتر جواب دهد و از دل این سه مرحله کارگاهی که قرار بود ، برگزار کنم و الان در مرحله دوم هستیم ، یک یا دو گروه جوان بتوانند خودشان را پیدا کنند و با هم صمیمی شوند و در دل یک گروه کنار هم باشند و نمایشنامه هایی را در اختیار بگیرند و به شکل حرفه ای وارد حیطه کار شوند .
کارگردان نمایش “شپش” در مورد استقبال مخاطبان از این نمایش اظهار کرد : خیلی خوب بود . من خودم منتظر تماشاگر نبودم ؛ ولی در روزهای اولیه خیلی استقبال عالی داشتیم و بلیت های بسیاری پیش فروش شد و الان هم با سالن پر اجرا می رویم . امیدوارم این استقبال ادامه پیدا کند . ما انتظار نداریم برای بازیگرانی که برای اولین بار به روی صحنه می روند و هیچ کس آن ها را نمی شناسند ، تماشاگر بیاید .
تماشاگری که برای این شکل از کار بیاید ، بسیار برای من ارزشمند است و دوست شان دارم . حقیقتا فکر نمی کردم که در این نسل ، چنین تماشاگرانی وجود داشته باشد ، ولی می بینم هنوز هستند کسانی که تئاتر را جدی دنبال می کنند و به دنبال شو (show) و یا سلفی گرفتن با چهره های مشهور نیستند . “شپش” یک نمایش آموزشی – کارگاهی است که پروژه آن به اجرا در آمده است ، خوشحالم که وقتی تماشاگر چند دقیقه از کار را که می بیند ، انگار دارد کار حرفه ای می بیند و این برای من خیلی ارزشمند است .
کوروش نریمانی در پایان در مورد کارگردانی یک نمایش حرفه ای توسط خودش گفت : من دو نوبت اجرا داشتم ، یکی نمایش “ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی” که قرار بود در سالن اصلی تئاتر به روی صحنه برود که آن هم بازنویسی از متن برشت بود . همچنین در یکی از سالن های تماشاخانه ایرانشهر هم قرار بود اجرا کنم ولی به خاطر فضای این کارگاه آن اجراها را متوقف کردم تا این کارگاه را به سرانجام برسانم . در این شرایط بد اقتصادی کار بسیار سختی بود . همچنین قید یک کار تلویزیونی را هم زدم که امیدوارم این حرکت از دید مسئولین جدی گرفته شود .
نمایش خوبی بود . لطفا بچه های جوون رو حمایت بکنید
ببخشید لطفا درباره شرایط ثبت نام در این کارگاه ها خبر بدین . خیلی ممنونم .
خسته نباشید استاد