یکی از نمایش هایی که در هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی به روی صحنه رفته است ، نمایش ” رام کردن زن سرکش ” نوشته داوود فتحعلی بیگی و کارگردانی محمدرضا صفری است . خبرنگار تئاتر فستیوال به بهانه ی اجرای این نمایش در هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی ، گفت و گویی با محمدرضا صفری ، کارگردان جوان این اثر داشته است که می توانید آن را در ادامه بخوانید .
در ابتدا برای ما بگویید که چه شد نمایشنامه ” رام کردن زن سرکش ” را برای اجرا در هفدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی انتخاب کردید .
با توجه به اینکه نمایش های آیینی و سنتی دارد رو به فراموشی می رود و بزرگانی هستند که تلاش می کنند و این سنت را نگه می دارند ، ما جوان ها هم باید به نوعی به بزرگ ترها کمک کنیم و شاگردان آن ها باشیم تا بتوانیم این نمایش ها و سنت ها را سینه به سینه به نسل های آینده انتقال بدهیم . علت اینکه من این متن را انتخاب کردم به این خاطر بود که متن های سیاه بازی ، معمولا متن هایی هستند که حوض و تخته ای هستند و تنها اتفاقات کمیکی در آن ها رخ می دهد . ولی متن ” رام کردن زن سرکش ” وقتی اسم آن در جدول آورده می شود یا جایی گفته می شود ، همه فکر می کنند ” رام کردن زن سرکش ” شکسپیر است ، اما زمانی که پایین تر را نگاه می کنند و می بینند نویسنده آن استاد فتحعلی بیگی است ، تمام سمت و سوی افکار به سمت سیاه بازی و تخت حوضی می رود . من احساس کردم نام و نوع نمایش خیلی می تواند مخاطب جذب کند و آن ها را به سمت سالن بکشاند . به نظر من چون این نمایش ، یک نمایش اجتماعی و در ارتباط با سختی ازدواج است و خودشان را به یک سری قوانین و شرایط خاصی منوط می کنند و اینکه یک معضل اجتماعی را به کار برده بود ، احساس کردم که می تواند نمایش خوبی باشد .
در اجرا روی نمایشنامه اصلی که نوشته آقای فتحعلی بیگی است ، تغییراتی اعمال کردید ؟
معمولا متن های استاد فتحعلی بیگی در چارچوبی قرار دارد و به یک جایی منوط و محدود می شود و چون این متن ، متن سنگینی است ، باید یک سری شرایط و کمیک ها به آن اضافه شود . و چون فقط از لحاظ اسمش و اینکه نویسنده اش شکسپیر است ، درونمایه ای غربی و خارجی دارد ، به همین خاطر باید تغییراتی در آن اعمال می شد . ولی ما سعی کردیم چارچوب متن را دست نزنیم و بتوانیم یک سری شرایط کمدی در آن داشته باشیم . فقط به همین محدود شده و چیز دیگری نبوده است .
در نمایش اگر بخواهیم پرسوناژ آقای افشاری که خودتان هم آن را بازی می کنید ، بررسی کنیم می بینیم که چه از لحاظ طراحی لباس و چه از لحاظ شغلی که دارد ، به نوعی جدای از زمان تاریخی ای است که داستان نمایش در آن جریان دارد . این پرسوناژ در نمایشنامه آقای فتحعلی بیگی وجود داشت ؟ و اینکه آیا شما از قرار دادن چنین پرسوناژی در یک نمایش آیینی و سنتی منظور خاصی داشتید ؟
در متن ” رام کردن زن سرکش ” استاد فتحعلی بیگی به نقش آقای افشاری یا همان بنگاه شادمانی خیلی بها داده نشده بود ولی ما گفتیم چون در زمان های قدیم مغازه ای یا حجره ای به اسم بنگاه شادمانی وجود داشته که مراسم و بساط عروسی را مهیا می کردند ، حتما در کار داشته باشیم . اغلب این افراد ، افراد هنری هستند و سعی می کنند در پوشش و رنگ بندی لباس و گره کراوات ، به خاطر اینکه در مراسم های مختلفی می روند، خاص باشند . حال نه در شخصیت آقای افشار بلکه در همان شخصیت هایی مثل صارمی ، قادر میرزا و دخترها باید تغییراتی در متن و اصول سیاه بازی می دادیم . اساتیدمان به ما یاد دادند که رنگ بندی لباس ها در اجرا خیلی موثر است و گفته اند اصلا مهم نیست که چه دورانی و چه جایی باشد ، فقط رنگ بندی لباس ها خیلی مهم است . در ارتباط با شخصیت افشار هم گفتیم این شخصیت مجزایی باشد ، در ارتباط با شخصیت های دیگر اندکی به روزتر باشد .
در دوره های گذشته ی جشنواره نمایش های آیینی و سنتی هم شرکت داشتید ؟
نه متاسفانه . ما امسال در بخش مرور بودیم و دقیقا یادم نیست در چهاردهمین یا پانزدهمین دوره جشنواره نمایش های آیینی و سنتی بود که با این جشنواره آشنا شدم . با توجه به اینکه من متولد ۱۳۶۹ هستم ، کمی زود بود اگر در سال های قبل می خواستم در جشنواره شرکت کنم . این را هم بگویم این نمایش اولین کار ما در ارتباط با متن های سیاه بازی نبوده ، نمایشنامه ” زن پارسا ” ، ” نعیم الملوک ” و نمایش های دیگری که سیاه بازی بوده را ما کار کردیم ولی امسال ، اولین سالی است که در جشنواره نمایش های آیینی و سنتی شرکت می کنیم .
شما در بخش مرور جشنواره حضور دارید ، چه زمانی این نمایش را اجرای عموم رفته اید ؟
ما ۲ سال پیش این نمایش را به مدت ۱۰ شب در شهرری اجرا رفتیم و گفتیم فضایی بشود که این نمایش را در جاهای دیگر نیز اجرا کنیم . اگر جشنواره این امکان را داد ، آن را اجرای عموم می رویم و اگر نه ، سعی می کنیم خودمان در سطح تهران اجرای عموم بگذاریم تا مخاطب های بیشتری برای این نمایش بیایند .
برگزاری جشنواره نمایش های آیینی و سنتی را چقدر در وارد شدن این نوع نمایش ها میان مردم موثر می دانید ؟
به نظر من چه در زمینه نمایش های سنتی و تخت حوضی چه سایر سبک های نمایش ، متاسفانه تماشاگر تئاتر کم است . با آنکه جشنواره آیینی و سنتی نسبت به جشنواره ای مانند جشنواره ی تئاتر فجر که با چنان هزینه هایی برگزار می شود و به آن خیلی بها داده می شود ، جشنواره قدیمی تری است ، چرا که با توجه به اینکه یک سال در میان برگزار می شود ، امسال هفدهمین دوره ی آن است ، اما کم تر مورد توجه قرار می گیرد . به هر حال تماشاگر باید بیاید و ببیند این جنس از نمایش ها به چه شکلی است ولی نباید به همین ۲ سانس اجرا در جشنواره محدود شود . به نظر من کم است و باید اجرای عموم بدهند و شرایطی مهیا کنند که مردم بیایند . حالا نه فقط در قالب جشنواره آیینی و سنتی و اجراهای عموم ، بلکه جشنواره های دیگر و شگردی به کار ببرند که تماشاگر برای دیدن این نمایش ها بیاید . به این خاطر که این نوع جشنواره ها و نمایش ها به خصوص جشنواره آیینی و سنتی از خودمان است ، ملی است ، باید از آن حفظ و نگهداری کنیم .
چرا این جشنواره اینقدر سوت و کور است؟ چرا فکری به حال این جشنواره ملی نمی شود؟ این همه کار خوب و قابل دیدن ولی دریغ از تماشاگر؟
جالب بود.
چه جالب. من نمی دوتستم که فتحعلی بیگی چنین نمایش نامه ای داره. کاش کار رو می دیدم.