در مصاحبه اختصاصی با تئاتر فستیوال :

سعیده آجربندیان: کاش تئاتر قسم نامه ای داشت که قبل از ورود آن را امضا می کردیم.


سعیده آجربندیان کارگردان، نمایشنامه نویس، طراح گریم و ماسک و مدرس دانشگاه پس از ۱۰ سال نمایش “ناگهان همه برمی‌خیزند… به آوازی دیگر” را کارگردانی می کند . به بهانه اجرای این نمایش در تماشاخانه ارغنون خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با این کارگردان داشته است که در ادامه می توانید آن را بخوانید :

تئاتر فستیوال

سعیده آجربندیان در رابطه با نگارش متن “ناگهان همه برمی‌خیزند… به آوازی دیگر” گفت : این متن از یک خط داستانی شروع شد که “مردی با صورت نیمه سوخته وارد مکانی می شود که دو زن در آنجا سکونت دارند .” پس از آن شروع به مشق کردن دیالوگ ها کردم ، سپس شخصیت ها به متن اضافه شد و جان گرفتند . شروع نگارش این متن به سال ۹۰، ۹۱ بر می گردد . یک سال بعد آن را بازنویسی کردم و بعد از دو سال به اجرایی شدن آن فکر کردم ، این گونه بود که گروه شکل گرفت و تمرینات را آغاز کردیم .

وی با اشاره به اینکه ده سال از آخرین کارگردانی خود می گذرد ، دلایل دوری اش را چنین بیان کرد : در سال ۱۳۸۳ نمایشنامه “یازده شاخه زنبق سفید” نوشته رزیتا اصل مند را در سالن کوچک مولوی اجرا کردم و در سال ۱۳۸۵ “جاده ای به سوی کعبه” نوشته آتول فوگارد را در خانه نمایش به روی صحنه بردم . این دو متن برای اولین بار بود که در ایران به اجرا می شد . ولی دقیقا در نقطه ای که شروع خوبی برای دیده شدن بود ، تصمیم گرفته بودم اجرای بعدی من ، از نمایشنامه ای باشد که خودم آن را نوشته باشم . من هم زمان با بازنویسی متن هایی که اجرا کرده بودم ، مجذوب دنیای نوشتن شدم و وسوسه خلق اثر نمایشی رهایم نمی کرد . هم زمان نیز به فکر ادامه تحصیل هم بودم و بعد از لیسانس کارگردانی در دوره ارشد ، ادبیات نمایشی را انتخاب کردم و بعد از ده سال در مقطع دکتری اقدام به اجرای نمایشنامه ای کردم که در این فاصله نوشته بودم .

آجربندیان با بیان اینکه ابتدا قرار بود این نمایش در سالن مولوی اجرا شود ، توضیح داد : من در فراخوان سالن مولوی شرکت کرده بودم و این نمایش بعد از بازبینی به مرحله اجرا رسیده بود ، ولی زمان پیشنهادی سالن مولوی برای سال ۹۷ بود و این زمان برای گروهی که از خرداد تمرین هایش را شروع کرده بود بسیار دیر بود . سپس از سالن ارغنون برای اجرا به ما پیشنهاد داده شد و ما استقبال کردیم .

وی در ادامه گفت : اجرای گروهی که سلبریتی ندارد در سالن خصوصی که هنوز آن چنان که باید در بین عموم تماشاگران شناخته شده نیست ، علی الخصوص در بهمن ماه که زمان برگزاری جشنواره های تئاتر و فیلم است ، مسائل و مشکلات خودش را دارد .

کارگردان نمایش “ناگهان همه برمی‌خیزند… به آوازی دیگر” ویژگی اصلی متن را تئاتر بودن و ایرانی بودن آن و همچنین وابسته و کپی نبودن متن توصیف کرد و در پاسخ به این سوال که آیا مخاطب توانسته آن طور که باید با این اثر ارتباط برقرار کند ، گفت : من نمی توانم به جای مخاطب اظهار نظر کنم ، ولی وقتی تماشاگر پس از خروج از سالن رضایت خود را ابراز می دارد ، پس به نظرم نمایش توانسته راهی به دنیای مخاطب باز کند . چرا که جان مایه تفکر ایرانی ، نبرد خیر و شر است ؛ روایی است . پایان خوش دارد ؛ تراژدی نیست . در اسطوره های ایرانی پیش آگاهی داریم و موقعیت مهم ترین رکن در روایت ایرانی است . حتی فلسفه اش هم با قصه آمیخته است ؛ حکمت است .

سعیده آجربندیان در رابطه با انتخاب بازیگران برای نمایش  “ناگهان همه برمی‌خیزند… به آوازی دیگر” گفت : برای انتخاب بازیگر ابتدا به سراغ هم دانشگاهی هایم رفتم و دوستانی که از زمان دانشجویی با آنها در ارتباط بودم و پیگیر روند کاری آن ها بودم را انتخاب کردم . سپس دوستان دیگری نیز به گروه دعوت شدند و در نهایت ترکیب خوبی از عواملی حرفه ای که همگی دغدغه تئاتر کار کردن را داشتند برای این اجرا شکل گرفت و تعامل خوبی بین گروه برقرار شد .

نویسنده و کارگردان این نمایش مهم ترین شاخصه این متن را زبان و شیوه دیالوگ نویسی آن بیان کرد و در خصوص تغییرات بوجود آمده در متن توضیح داد  : بازیگران این نمایش مخصوصا خانم سرلک به شدت خود را ملزم به متن می دانستند به آن وفادار بودند و در زمان اجرا از تغییری از جانب بازیگران در متن ایجاد نشد ولی از آنجا که با شروع تمرینات من دیگر در جایگاه نویسنده اثر نبودم و به عنوان کارگردان باید به فرم اجرا توجه می کردم بنابراین تغییراتی در متن داشتیم که مهم ترین آنها حذف نقش مامور در اجرا و کوتاه کردن دیالوگ های این شخصیت و اکتفا کردن به صدای ضبط شده بازیگر بجای حضور فیزیکی او بود .

وی در پایان گفت :  از شما ممنونم که در فضای امروز تئاتر نگاه انتقادی مستقل خود را حفظ کرده و کوشش می کنید تا آگاهی را به دیگران پیشکش کنید. کاش تئاتر قسم نامه ای داشت که قبل از ورود به انجام کار حرفه ای آن را با صدای بلند می خواندیم و امضا می کردیم . باشد که بر عهدمان با خویش وفادار بمانیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *