شایان قنادزاده نویسنده و کارگردان جوان تئاتر این روزها نمایش “هیاهو” را با نگاهی به نمایشنامه “هیاهوی بسیار برای هیچ” شکسپیر نگاشته است و در تماشاخانه ارغنون کارگردانی می کند . به این بهانه خبرنگار تئاتر فستیوال با این کارگردان در رابطه با دلیل پرداختن به این سوژه و روند اجرای این متن به گفتگو نشسته است که در ادامه می توانید ماحصل این گفتگو را بخوانید :
شایان قنادزاده در رابطه با نگارش این نمایشنامه توضیح داد : ” از زمان نگارش اولیه ، متن را دوبار بازنویسی کردم . به دلیل درگیری های ذهنی که داشتم به صورت ممتد روی متن کار نکردم و نگارش متن حدود ۸ ماه زمان برد . “
این کارگردان دلیل انتخاب متنی از شکسپیر را چنین بیان کرد : “من شکسپیر را به عنوان یک نویسنده بزرگ بسیار دوست دارم . همیشه وقتی متن ها و آثار او را می خواندم متن “هیاهو برای هیچ” و علی الخصوص پیرنگ این متن توجه من را به خود جلب می کرد . با توجه به دغدغه های ذهنی خود و آنچه که در اطرافم مشاهده می کردم ، تصمیم گرفتم متنی را با نگاهی آزاد به “هیاهوی بسیار برای هیچ” بنویسم. من در این کار سعی کردم نگاهی جهان شمول داشته باشم زیرا در ایران عموما به عشق یک نگاه واژگانی داریم . ما ماهیت عشق را آنجور که باید و شاید نمی شناسیم ، البته در مورد انسان نمی توان گفت که مشت نمونه ی خروار است . ولی به قول نادر ابراهیمی در کتاب “یک عاشقانه ی آرام” اگر ما عشق را بشناسیم ، متوجه می شویم که شاید بزرگترین نعمتی است که به انسان عطا شده و شاید بتوان گفت عامل نیمی از مشکلاتی که در نسل من به وجود می آید ، عدم شناخت ماهیت عشق است و این دغدغه ای بود که این روزها کماکان با آن دست و پنجه نرم می کنم. “
وی در پاسخ به این سوال که چرا متن شکسپیر را ایرانیزه نکردید ، توضیح داد : “برایم مهم بود که اولا اصالت و پایه ی متن ها و ادبیات شکسپیر حفظ شود ، چون به شخصه معتقد هستم که شکسپیر نویسنده ای است که نمی توان به راحتی از آنچه که نوشته گذشت پس ترجیح دادم نگاهم جهان شمول باشد ، صرفا ایرانی نباشد . متاسفانه گاهی اوقات وقتی اینگونه متن ها ایرانیزه می شود ، بعضا برداشت هایی داریم که می گوییم نویسنده خواسته نگاه سیاسی داشته باشد . ولی من می خواستم کاملا از این مسایل مبرا باشم . نمی خواهم روی موضوعی انگ بگذارم . من در این متن با انسان مواجه می شوم ، انسانی که نه متعلق به نسل خاصی و نه موقعیت جغرافیایی خاصی است .”
نویسنده و کارگردان “اینک انسان” در رابطه با مدت تمرین نمایش گفت : ” قرار بود نمایش “هیاهو” دو سال پیش به روی صحنه برود ، ولی با توجه به شرایط مدیریتی موجود در دنیای هنر ما تا امروز به نتیجه نرسیدیم . با اینکه به خیلی از سالن ها درخواست دادم و تماما هم می گفتند ، طرح بسیار عالی است ، متن خیلی خوب است و هزاران نکته مثبت دیگر ولی دلیلی که تا امروز ما را معطل نگه داشتند این بود که چقدر پول دارید به ما بدهید ؟ چقدر می خواهید هزینه کنید. می دانید که در تئاتر اگر اسپانسر و تهیهکننده ای پشت آن نباشد ، کار کردن خیلی سخت است . به همین دلیل مجبور شدم ، برای اجرای نمایش “هیاهو” به این سالن پناه ببرم و مشکلاتی هم با نور ، سیستم موسیقی و حتی فضای سالن از نظر اجرایی به خاطر ابعاد و خیلی مسائل دیگر روبرو باشم . من اولین بار بود که می دیدم که سالنی در یک روز ۳ اجرا به صورت همزمان با دکور سنگین دارد. وقتی اجرای ما تمام می شود ، گروهی دیگر ۲۰ دقیقه بعد اجرایشان شروع می شود و متاسفانه این مشکلات وجود دارد ، کاری هم نمی شود کرد . مجبورم با توجه به شرایط اینجا اجرا کنم و کار را به روی صحنه ببرم. به دلیل اینکه اجرای این نمایش دو سال طول کشید ، مجبور شدم ۳ بار کستم(cast) را عوض کنم و وقتی ارغنون به من گفت که می توانم در اینجا اجرا کنم ، ما تا اجرای اولمان تنها ۱۲ روز فرصت داشتیم و کست (cast) کامل عوض شده بود و من در ۱۲ روز کار را بستم.”
قنادزاده در پایان با بیان اینکه نسل جوان تئاتر تنها به خاطر عشق و علاقه کار می کنند و احتیاج به حمایت دارند ، گفت : “خواهش می کنم نگاهی به جوان ها کنید ، آن ها کار می کنند ، انگیزه دارند . قطعا مشکلات مدیریتی باعث خیلی از این مسائل می شود ، تئاتر حمایت مخاطب را ندارد به دلیل اینکه ما باید خودمان این کار را کنیم. ولی ما تا چه حد می توانیم به عنوان یک تئاتری جوان ، مخاطب را جذب کنیم . وقتی هیچ ارگان و سازمانی از ما حمایت نمی کند . حتی متولیان هنر نمایش که حداقل می توانند بحث تبلیغات را برای ما داشته باشند .و ما از آن ها می خواهیم فقط برای ما تبلیغ کنند نه پول می خواهیم ، نه اینکه چیزی را برای ما تامین کنید ، فقط تبلیغ مان را کنید . زیرا متاسفانه در هر جایی هم که بخواهیم تبلیغ کنیم ، همه بازار گرمی می کنند که مثلا فلان مقدار به حساب ما واریز کنید و ما ۲ روز برای شما تبلیغ می کنیم ولی در آن ۲ روز هم مابین تبلیغات دیگر و هزاران کاری که دارد اجرا می شود . به همین خاطر خیلی از سالن های خصوصی و حتی دولتی خالی اجرا می رود. اگر به بچه هایی که با دست خالی در تئاتر زحمت می کشند ، کمک شود تا حداقل بتوانیم خرج هایی که می کنیم را در بیاوریم. الان چند وقت است که بچه های هم نسل من فقط به خاطر عشق و علاقه کار می کنند و همگی ضرر می دهند . نمی خواهم شعار دهم ولی عشق و علاقه ی ما هم تا یک جایی جواب می دهد ، در نهایت مجبور می شویم یا کار نکنیم یا مثل خیلی ها درس بخوانیم، بورسیه بگیریم و به خارج از کشور برویم و در آنجا کار کنیم که واقعا حیف است . خیلی از دوستان ، نوابغ و پتانسیل های هنری ایران هستند. به جای اینکه در سال دوبار به مدت دو ماه اجرا بروند، ما یکبار به مدت ۲۰ شب اجرا برویم ، کفایت می کند.”