نمایش « نازگل » به کارگردانی میثم یوسفی ، براساس متنی از سیدعلی موسویان در نوزدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی در تالار قشقایی به روی صحنه رفت . داستان این نمایش درباره یک گروه نمایش زنانه در عمارت سالارالدوله، فرزند دوم مظفرالدین شاه است که در حال اجرای برنامه شاد خاله رورو هستند که شاهزاده کامران میرزا، چادر چاقچور به سر، به میان زنان عمارت میآید و خاطرخواه نازگل ، دختر جوان گروه نمایش زنانه میشود. به بهانه اجرای این نمایش ، خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با کارگردان این نمایش انجام داده است که می توانید در ادامه بخوانید :
در رابطه با متن «نازگل» سید علی موسویان بگویید که چه شد این متن را انتخاب کردید ؟
هر کارگردانی قطعا برای کارگردانی کردن یک درام ، نمایشنامه ای را می خواند ، باب میلش می شود و فکر می کند که دغدغه اوست و قطعا باید حرفی برای گفتن داشته باشد . ما برای طرح ابتدایی این اجرا با سید علی موسویان گفتگو کردیم و حرفی برای گفتن داشتیم که حرف روز جامعه ما علی الخصوص دغدغه اهالی تئاتر و هنرمندان کشورمان بود . سعی کرده ایم این اثر را در قالب یک درام نمایشی دوست داشتنی به روی صحنه ببریم . در اینجا باید بگویم که خوبی های اجرای این نمایش مربوط به متن سید علی عزیز و گروه بازیگران زحمتکش من است و هر ایرادی اگر وجود دارد مربوط به کارگردانی بنده است .
از ویژگی های متن بگویید و اینکه از چه گونه های نمایش ایرانی در اجرای نمایش تان استفاده کرده اید ؟
اهم فضای قصه ما به دلیل اینکه شخصیت اصلی ما یک زن به اسم نازگل است ، براساس آواها و موسیقی هایی که براساس شخصیت زن و محوریت کاراکتر زن در نمایش ایرانی وجود دارد ، پیش می رود . ما در روایت قصه ، برش هایی از نمایش های شادی آور زنانه را به نمایش می گذاریم ولی در اصل ، فضای ادبیات نمایشی و درام این قصه ، یک فضای تراژدی است که روند تعریف و روایت آن ، تماشاچی را هم با فضای تاریخی و هم با شخصیت پردازی که از درام برآمده مواجه می کند .
ما لحظه به لحظه و بخش به بخش قصه را پیش می بریم . در طول نمایش از اتفاقی صحبت می شود که در صحنه پایانی ، از دل آن واقعه ، برای تماشاچی پرده برداری می شود و اصل قصه را می فهمد . ولی در زیرلایه متن ، به دلیل آن که نمایش ، خیلی تلخ نشود ، به صورت غیر مستقیم ، براساس ظرفیت نمایش های آیینی در تخت حوضی ، نقالی ، روایت گری و نمایش های شادی آور زنانه را با اثر تلفیق کردیم که در نهایت اثری تولید شود که به قول معروف دنیا و آخرتمان را خریده باشیم .
نقش « سیاه » را دراین نمایش خودتان بازی می کنید . از ابتدا در نظر داشتید خودتان بازیگر این نقش باشید ؟
قطعا هر چه کارگردان یک نمایش در گروه بازیگران قرار نگیرد ، اتفاق بهتری رخ می دهد ، به این دلیل که ، غالبا با توجه به اتفاقاتی که بر روی صحنه می افتد بازیگران راضی هستند که کارگردان در بین آن ها نباشد . ولی گاهی از بازیگران و شخصیت هایی که در زمان تمرین می خواهید استفاده کنید ، قسمت نمی شود همکاری کنید و به قول قدیمی ها ناگهان می بینید « علی مانده است و حوضش » .
از اجرای نمایشتان در جشنواره بگویید . بازخورد مخاطبان به چه صورت بود ؟
خدا را شکر ، من بسیار راضی بودم و استقبال بسیار خوبی از نمایش ما صورت گرفت . بازخوردها هم بسیار خوب بود و با نفسی که تماشاچی با لذت و قدرت در صحنه پایانی ما را تشویق می کرد ، خستگی از تنم در رفت و زحمت چندین ماهه من و گروهم به ثمر نشست . امیدوارم در اجرای عموم هم ، این نمایش خوش بدرخشد و مورد استقبال عموم قرار بگیرد .
اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید .
من چندین بار هم در مصاحبه ها گفته ام که واقعا تماشاچی های عزیز ، بزرگترین سرمایه های تئاتر هستند . تکرار این جمله ی من ، درخواست من از مسئولین و عزیزانی است که وظیفه اصلی آنها حمایت از تئاتر و حمایت از فرهنگ و هنر کشور است ، واقعا قدر زحمات اهالی تئاتر علی الخصوص نمایش های آیینی و سنتی را بدانند چون این ها با خونِ دل و عرق جبین چراغ این تماشاخانه ها را زنده نگه می دارند . از جیب زن و بچه خودشان زده اند و این تئاتر ها را تولید کرده اند . خدا کند که همه قدر بدانند . ما برای مردم کار می کنیم .