هنر پردهخوانی در مراسم پردهخوانی که به طراحی و مدیریت اردشیر صالحپور در آستانه چهلمِ شهدای کربلا و اربعین حسینی در شهر کتاب فرشته اجرا شد مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش تئاتر فستیوال ، در ابتدای این مراسم، اردشیر صالحپور سخنانی درباره شناختشناسی پرده و پردهخوانی بیان کرد. او از این هنر با عنوان شمایلخوانی و یا صورتخوانی یاد کرد و گفت: پردهخوانی هنری ترکیبی است یعنی ترکیبی است شعر، موسیقی، آواز و همینطور نقاشی و تصاویری که نوع ارتباط را از طریق دیدن و شنیدن ابراز میکند. در عین حال پردهخوانی نوعی قصهخوانی و روایتخوانی نیز به شمار میآید و به مثابه نمایش پرتابل است. بدین ترتیب در این گونه از نمایش از صناعات ادبی و هنری بسیاری بهره گرفته میشود.
او در ادامه صحبتهایش افزود: اساسا کسانی که راوی این پردهها هستند مرشد یا درویش خوانده میشوند. این راویان به کمک نفس گرم خود، همراهی تماشاگر، حضور همراهی تابلو و چوبی که همیشه به همراه دارند که به آن مطراق و بعضا منتشاء نیز اطلاق می شود داستان مورد نظر خود را نقل می کنند. جنس پارچه ای که بر آن نقاشی شده است عمدتا از متقال، کرباس، کتان و پاه از چهلوار (چلوار) است که معمولا از سه متر کمتر و از چهار متر بیشتر نیستند. این پرده ها انباشته از تصاویر بسیاری است و در همین یک فریم ۷۲ مجلس داستان و عمدتا ۳۶۶ صورت در آن وجود دارد.
وی سپس از موضوع و محور داستانی این پردهها گفت و بیان کرد: موضوع این قصه ها عمدتا از بهشت و جهنم گرفته می شود تا مصائب کربلا، بدین معنا که به نوعی هم از آخرت و قیامت صحبت می شود و هم واقعه کربلا. حادثه مختار، بارگاه یزید، کرامات و معجزات انبیاء و قدیسین و حتی داستان هایی که جنبه عامیانه دارند مانند داستان جوانمرد قصاب و یادختر نصرانی و ضامن آهو از دیگر موضوعات این پرده خوانی هاست.
صالحپور در ادامه از استاد محمد فراهانی یاد کرد و گفت: روانشاد استاد محمد فراهانی که از بازماندگان مکتب نقاشی قهوهخانهای بود بیان می کرد که پای نقل نقال ها در قهوه خانه ها می نشستیم و این نقل ها را در خیالمان بر پرده می کشیدیم. به همین دلیل به این نوع از نقاشی خیالی نگاری و نقاشی مکتب قهوه خانه نیز می گویند؛ چرا که خاستگاه آنها قهوه خانه است و متاسفانه امروز قهوه خانه ها جای خود را به کافی شاپ ها داده اند.
او همچنین اظهار کرد: نقاشی های قهوه خانه ای عمدتا به دو وجه تقسیم می شوند؛ دو منظر خیر و شر. این نوع فلسفه از زمان باستان در ایران زمین همواره وجود داشته است. این دو مظهر خیر و شر در نقاشی ها با دو رنگ قرمز و سبز نمود پیدا می کنند و یا به اقتضای خوب بودنشان نقاشی ها هاله نور دارند. بنابراین این پرده ها صرفا نقاشی هایی ساده نیستند بلکه ارزش های تحلیلی توصیفی بسیاری دارند و به ما کمک می کنند تا هنر سنتیِ فرهنگ خود را دریابیم.
وی در ادامه صحبت هایش افزود: یکی از خصلت های این گونه نقاشی ها این است که بسیار در هم هستند اما در عینِ این اشفتگی یک نوع نظم وجود دارد و این نظم را مرشد می تواند با نفس گرم خود ایجاد کند.
صالحپور در پایان در معرفی دو مرشد نقلکننده روایت این پرده بیان کرد: حاج مهدی طریقت در واقع سه ربع فرهنگ و سنت ایرانی – دینی ایران بود و این دو مرشد فرزندانِ خلف این عزیز عستند. باید گفت یکی از ویژگی های منحصر به فرد این پرده خوانی دومرشده بودنِ آن است و روایت آن توسط این دو مرشد و با مضمون واقعه کربلا اجرا میشود.