منیژه محامدی هنرمند پیشکسوت تئاتر ایران که تاکنون نویسندگی ، کارگردانی ، بازیگری ، طراحی گریم و ترجمه نمایشنامه های بسیاری را در کارنامه ی خود دارد . این روزها نمایش “تبرئه” نوشته جسیکا بلنک و اریک جنسون را در تماشاخانه ایرانشهر کارگردانی می کند . به بهانه اجرای این نمایش خبرنگار تئاتر فستیوال گفت و گویی با این هنرمند پیشکسوت انجام داده است که در ادامه می توانید آن را بخوانید .
منیژه محامدی در ابتدا با بیان اینکه نمایش “تبرئه” را پیش از این در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه برده است ، گفت : یازده سال پیش نیز این نمایش را اجرا کرده بودیم و در آن زمان بازخورد بسیار خوبی داشتیم . به همین خاطر فکر کردیم که بد نیست دوباره آن را به روی صحنه ببریم . البته ما ابتدا بر روی متن دیگری کار می کردیم ولی به لحاظ مسائل مالی که پیش آمد ، نتوانستیم از پس آن اجرا بربیاییم . زیرا هزینه بسیار سنگینی داشت و برای به روی صحنه بردن آن ، احتیاج به اسپانسر داشتیم ولی متاسفانه اسپانسری پیدا نکردیم تا به ما برای اجرا کمک کند ، علاوه بر این نیز نتوانستم هنرپیشه ای که می خواستم را پیدا کنم به همین خاطر مجبور شدم متن را عوض کنم و در نهایت گروه تصمیم گرفت بر روی این نمایش کار کند .
محامدی با اشاره به متنی که در ابتدا تصمیم به روی صحنه بردن آن را داشت ، گفت : آن نمایش زندگی نامه “توپاک” ، ترانه سرا و خواننده رپیست آمریکایی و جزو افراد سیاسی آمریکا بود که در سن ۲۶ سالگی او را کشتند . وی از اولین رپیست هایی بود که مسائل اجتماعی و سیاسی آمریکا برایش بسیار مهم بود . فرد بسیار معروفی است و تمام دنیا او را می شناسند . ولی برای اجرا متاسفانه بازیگری که بتواند مانند او بازی کند ، حرکت کند و برقصد را پیدا نکردم و نتوانستم آنچه که دلم می خواهد اتفاق بیفتد و چون از دو سال پیش ما این سالن را برای اول دی ماه رزرو کرده بودیم و قرار بود در دی ماه اجرا برویم ، به همین دلیل با گروه تصمیم گرفتیم نمایش دیگری به روی صحنه ببریم ولی ناگهان در زمان معین شده ی اجرای ما ، به دلایلی که خودشان می دانند چیست ، به دو نفر دیگر اجرا دادند و اجرای ما را بدون دلیل و حتی بدون اینکه به ما خبری دهند ، ۲۵ روز عقب انداختند . و اجرای ما مصادف شد با دهه فاطمیه و تعطیلات آن ، فوتبال جام ملت های آسیا ، جشنواره فیلم فجر و … در واقع کار ما را لنگ کردند . البته خیلی هم مهم نیست ، در طول سالیانی که کار کرده ایم از این اتفاقات بسیار رخ داده است . اساسا همیشه کسانی هستند که با زجر و بدبختی کار می کنند و عده ای دیگری هستند که فقط لذتش را می برند و به هر چه می خواهند می رسند .
محامدی در ادامه گفت : البته هر کس تشخیص می دهد که با چه کسی طرف شود ، رابطه برقرار کند و وضعیت خود را چگونه پیش ببرد . من اهل هیچ نوع زد و بندی نیستم و فقط خودم هستم و خودم ! از یک سال و نیم قبل از آنکه در این کشور انقلاب شود ، به ایران آمدم و همیشه تا به امروز جنگیده ام تا یک تئاتر را به روی صحنه ببرم . همیشه دعوا کرده ام و هر بار لازم است برای آنکه بتوانم کار کنم ، خودم را معرفی کنم . البته این خصوصیاتی است که زنان باید در کشور ما داشته باشند ، قطعا اگر مرد بودیم وضعمان بهتر بود . ولی من همین وضعیت الان خود را ترجیح می دهم و برایم بهتر است .
این کارگردان پیشکسوت تئاتر ایران با گلایه از اینکه این روزها اخلاق از بین رفته است ، گفت : هر دفعه باید خودمان را حتی برای کسانی که شاگردان خودمان بوده اند ، معرفی کنیم و باید بگوییم که ما کیستیم . وقتی سالن تمرین از آن ها می خواهیم ، بی ادبی می کنند . متاسفانه اخلاق در این مدت از بین رفته است . همچنین احترام و رابطه نیز دیگر وجود ندارد . برای آن ها اصلا مهم نیست که فرد روبرویشان ، منیژه محامدی است و یا هر کس دیگر . متاسفانه همه چیز بسیار بد است و من اصلا از این شرایط و اتفاقاتی که می افتد راضی نیستم . ولی با این حال ، هر سال حتما یک کار به روی صحنه می برم .
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه برخی از بازیگران این اجرا همان بازیگران اجرای پیشین این نمایش هستند ، گفت : از سال ۵۵ گروه تئاتر پیوند را تشکیل دادیم . در این مدت افرادی به گروه اضافه و برخی دیگر کم شدند . اکثر بازیگران یا دانشجوی من بودند و یا از گروه تئاتر پیوند هستند و آن ها را از قبل می شناسم . فقط مهوش افشار پناه که عضو اصلی گروه و محمد اسکندری که بنیان گذار گروه پیوند است ، دانشجوی من نبوده اند مابقی همه بازیگران از دانشجویان و عضو گروه پیوند هستند و سالهاست که در کنار هم کار می کنیم .
محامدی در خصوص تمرینات این نمایش توضیح داد : ابتدا قرار بود ، چهار هفته تمرین داشته باشیم و بعد از آن اجرا برویم ولی تمامی برنامه های ما را بهم زدند و تمرینات ما تبدیل به دو ماه شد ، سالن تمرین هم به ما نمی دادند . البته آقای اسدی مدیریت مجموعه تئاتر شهر محبت کردند و به اندازه کافی به ما سالن دادند . ولی وقتی از سالن محراب خواستیم که برای تمرینات ما در آنجا هماهنگ کنند ، آقای گله دار زاده و افرادی که اصلا کارشان این نیست و نباید آنجا باشند ، کسانی که به زور مدرک تحصیلی می گیرند و رئیس می شوند ، به ما بی احترامی کردند . در حالی که خود ایشان به ما پیشنهاد دادند که در آن سالن تمرین کنیم ولی بعد زیر حرفشان زدند و گفتند : ” دیگران را کنار بگذارم که شما می خواهید بیایید ؟ ” تا این حد بی ادبی کردند و به ما سالن برای تمرین ندادند . ولی به هر حال من حاضر نیستم برای این کار پول بدهم ، در نهایت مقداری از تمرینات را در آپارتمان پسرم و الباقی را در تئاتر شهر انجام دادیم .
منیژه محامدی ضمن رضایت از اجرای این نمایش ، در خصوص بازخورد مخاطبان گفت : هر کس این نمایش را می بیند ، آن را دوست دارد و راضی سالن را ترک می کند . البته من هیچ وقت تئاتری که بد باشد را به روی صحنه نمی برم ، بلکه تئاتری کار می کنم که خوب باشد .
وی با تاکید بر مشکلاتی که بر سر اجرای این نمایش و زمان به روی صحنه رفتن آن رخ داد ، گفت : در زمان اجرای این نمایش اتفاقات بدی افتاد و ما را بسیار اذیت کردند ، حتی دو ، سه روز مانده به اجرایمان برای تمرین سالن می خواستیم ، ولی در اینجا جشنواره برگزار کرده بودند و نمی توانستیم تمرین کنیم .
به نظر من ، مشکل این است که اینجا صاحب ندارد . البته آقای مسافرآستانه به من گفتند قرار است انشالله خودش به صورت رسمی در اینجا شروع به کار کند . ولی واقعا تا به امروز اینجا صاحب نداشته و من واقعا نمی دانم آقای رجبی معمار که رئیس اینجاست ، کیست !؟ و چکار می کند ؟! چون ما نه ایشان را دیده ایم ، نه می دانیم که او کیست ! حتی او تا به حال به سالن ها نیز سر نزده تا ببیند در اینجا چه کسی مشغول چه کاری است ؟
آقای رجبی معمار و آقای پارسایی هر دو باعث شدند که برنامه اجرای ما عقب بیفتد و برای این اجرا ما را خیلی اذیت کردند ، چون آقای پارسایی یک حرف می زدند و آقای رجبی معمار چیز دیگری می گفتند . وقتی ما آمدیم همه چیز در این جا بلبشو بود و نمی توانستیم تمرین کنیم .
من از آقای سرسنگی بسیار گله دارم ولی حداقل در زمان ایشان همه چیز نظم داشت و من در آن زمان سه نمایش در این سالن به روی صحنه بردم و هر چیز بر سرجای خودش بود . حتی در زمان آقای پارسایی نیز این سالن به این اندازه نامرتب نبود . ولی از وقتی ایشان رفت انگار همه چیز بهم ریخت و بقیه هم رفتند . برنامه ما را به این دلیل که دو تئاتر با دکور سنگین نمی تواند پشت سر هم اجرا شود ، عقب انداختند . ولی این سوال برای من وجود داشت که چرا جای من را عوض کردند ؟ باید آن گروه بروند و سال دیگر برای اجرا بیایند . ولی آنها این کار را نکردند و به زور ما را مجبور کردند که در این زمان به روی صحنه برویم . در حال حاضر ما در فضای بسیار کوچیکی کار می کنیم و کارمان بسیار سخت است چون دکورهای ما با نمایش قبل اصلا بهم نمی خورد . دکور ما کاملا تغییر کرد . این دکور به شکل دیگری بود و به صورت “L ” کار می شد و اتفاقات نمایش در گوشه سالن می افتاد و همه چیز از دکور تا میزانسن ها همه چیز به خاطر اوضاع سالن تغییر کرد .
منیژه محامدی در پایان گفت : متاسفانه همه چیز روز به روز بدتر می شود . هیچ چیز درجه ای رو به بهتر شدن نمی رود . ما اسپانسر نداریم ، تنها خودمان باید خرج کنیم و در نهایت ببینیم آیا پول اندکی از این اجرا در می آید یا نه ؟ ولی با تمام این شرایط کار می کنیم ، تا کسانی که نمی توانند ببینند که ما هستیم ، شاهد کار کردنمان باشند .